دربرگزاری نمایشگاه،علاوه بردستگاههای دولتی، تشکلهای حوزه نشرنیز مشارکت جدی و پررنگی دارند.مریم جدلی، رئیس هیأتمدیره انجمنفرهنگی-هنری زنان ناشرکه یکی ازتشکلهای فعال این صنعت است،درگفتوگوبا«جامجم»درباره مشکلات این صنعت وضرورت استفاده از فرصت برگزاری نمایشگاه برای تعامل فرهنگی دست اندرکاران نشر با مخاطبان میگوید.
شماخود یک چهره فعال درحوزههایمختلف اجتماعی بودهاید؛دلیل اینکه بهسمت نشروفعالیت درحوزهفرهنگیآمدید، چیست؟
همانطور که گفتیدمن فعالیتهای اجتماعی زیادی داشتم وازسن۱۷سالگی فعالیتهای فرهنگیام را آغاز کردم و این فعالیتها در طول دوران تحصیلم ادامه داشت. بعد از تحصیلات دانشگاهی با ۵ نفر از دوستانمان تصمیم گرفتیم یک مؤسسه فرهنگی تأسیس کنیم و به فعالیت بیشتر در این حوزه بپردازیم. هرکدام از ما یک ویژگی خاص داشت مثلا یکی کار روابط عمومی میکرد، یکی کار پژوهشی میکرد، یکی در صداوسیما فعالیت میکرد و... به همین دلیل احساس کردیم خیلیخوب میتوانیم در کنار یکدیگر فعالیت کنیم. خیلی خوب شروع کردیم اما در طول کار، به دوستان پیشنهادهای کاری دیگری شد و با وجود علاقهای که داشتند، از مجموعه جدا شدند. فقط من و یکی دیگر از دوستان باقی ماندیم. آن زمان خیلی سخت میشد مجوز گرفت و من برای گرفتن مجوز آن مؤسسه چندمنظوره خیلی تلاش کرده بودم. فعالیت اول ما انتشار نشریه بود؛ نشریه «پیک پرستو» را منتشر میکردیم که اسمش را عوض کردیم و گذاشتیم «نغمه روستا» که برای مناطق محروم منتشر میکردیم. نشریهای با گستره زیاد بود و افراد زیادی در آن دخیل بودند و با توجه به اینکه نشریه رنگی بود، هزینه زیادی میخواست و ما هم هیچ دریافتی از فروش نشریه نداشتیم اما روستائیان این نشریه را با علاقه میخواندند چون موضوعات متنوعی در آن بود. فعالیت ما در مناطق محرومی که انتخاب کرده بودیم در این حد بود که برای درمان و بررسی بهداشت مناطق، پزشک اعزام میکردیم. موضوع اصلی کارمان اعتیاد بود و در نشریه به این مسأله میپرداختیم که چرا افراد در مناطق محروم به دام اعتیاد میافتند. هدف ما این بود که با انجام کار فرهنگی از روستا جلوی اعتیاد در مناطق محروم را بگیریم. سالهای زیادی این نشریه را منتشر میکردیم و در سالهای آخر به موضوعات مختلف اعتقادی، بهداشتی، اجتماعی و... بهجز مسائل سیاسی در نشریه میپرداختیم و سالی دوبار در مناطق محروم جشن برگزار میکردیم و برایشان هدایا میبردیم. کارکردن در مناطق محروم خیلی لذتبخش بود. تا اینکه بخش نشر را فعال کردیم و اولین سالی که مجوز گرفتیم با ۴ کتاب دوزبانه داستان و یک کتاب برای مادران بههمراه سیدی آن، در نمایشگاه کتاب شرکت کردیم و غرفه ما با این ۵ کتاب بسیار شلوغ بود و فروش خوبی هم داشتیم. سال بعد دو کتاب در حوزه بزرگسال به نامهای «حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد» که نتیجه ۱۲ سال پژوهش استاد حکیمپور بود و «شریعتی در زندان» در سالن بزرگسال شرکت کردیم که فروش این دو کتاب هم در آنسال خیلی بالا بود و با وجود شمارگان بالا، آن کتابها را در نمایشگاه تمام کردیم. در سالهای بعد با کتابهای بیشتری در نمایشگاه شرکت کردیم و بعد آن دوست عزیز و محترم من بهدلیل ادامه تحصیلاتش در خارج از کشور از ما جدا شد و من ماندم و مؤسسه. من دلم نمیآمد مؤسسه را کنار بگذارم و همچنان این شوق در وجود من بود. در آن زمان چند کتاب خلاقیت برای من از خارج کشور آورده بودند که آنها را به مترجم دادم ولی خودم بیشتر دوست داشتم آثار تالیفی منتشر کنم. کتابهایی در حوزه فعالیتهای هنری کودکان از جمله کتابی درباره اوریگامی منتشر کردم که خیلی مورد استقبال واقع شد و من ۱۸ عنوان از این کتابها را منتشر کردم. در کنار آن کتابهای هنری «با هم بسازیم» را که همگی تألیفی بود، منتشر کردم. هر موقعیت کاریای که برایم پیش آمد و موقعیتهای خوبی هم بود، هیچکدام مرا بهسمت خودش جذب نکرد. من و اغلب همکارانم بهدلیل عشق به فعالیت فرهنگی بهسمت نشر آمدهایم و بیشتر ناشران از تحصیلات عالی برخوردارند و میتوانستند در موقعیتهای شغلی بسیار خوبی قرار بگیرند. من هم تصمیم گرفتم این مؤسسه چندمنظوره را حفظ کنم و بیشتر به بخش نشر آن پرداختم. فکر میکردم هر شغلی یک زمانی دارد اما فعالیت در حوزه نشر به زمان محدود نمیشود و اثری ماندگار دارد. یک کتاب خوب و پرمحتوا سالیان سال میماند و مردم از خواندنش لذت میبرند و حتی بعد از نبود خود ناشر هم، آن محصول باقی خواهد ماند. به همین دلیل من تشویق شدم کتابهای بیشتری چاپ کنم و بیشترین فعالیتم را به بخش کودک و نوجوان و حوزه خلاقیت سوق دادم و امسال تقریبا بیستوسومین سالی است که در نمایشگاه کتاب شرکت میکنم.
نمایشگاه کتاب به دوره سیوششم رسیده است و امروز شاهد برگزاری آن هستیم؛ بهنظر شما برگزاری نمایشگاه کتاب چه تأثیری در فضای فرهنگی کشور بهصورت کلی و حوزه نشر بهطور ویژه دارد؟
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حقیقت یک رویداد بسیار مهم فرهنگی است که اثربخشی بسیاری در فضای فرهنگی کشور و بهخصوص حوزه نشر دارد. در نمایشگاه آثار شایسته نویسندگان و ناشران دیده میشود و مکانی است برای رودرروشدن و تعامل ناشران، نویسندگان، ویراستاران، تصویرگران و هرکسی که کارش به حوزه نشر مرتبط میشود با مخاطبانشان. شروع نمایشگاه کتاب، شور و شعف خاصی را به جامعه تزریق میکند. شاید یکی از دلایلش این باشد که در دورههای دیگر سال، بهندرت تبلیغات رسانهای درباره کتاب صورت میگیرد؛ تبلیغات معمولا به حوزههایی مانند سلامت و غذا توجه دارد و کمتر به کتاب که غذای روح مردم است، توجه میکند. در دوره نمایشگاه توجه رسانهای به سمت کتاب معطوف میشود و حتی شاید بهتر باشد که این تبلیغات زودتر هم آغاز شود تا اشتیاق مردم به کتاب و حضور در نمایشگاه را تشدید کند. این نمایشگاه با فکر، روح و اندیشه و ارتقای سطح علمی جامعه مرتبط است و همه علاقهمندان به فرهنگ جامعه از کودک تا پیر، مشتاقانه منتظر شروع برگزاری نمایشگاهند. علاوه بر این، نمایشگاه فرصتی در اختیار ناشران داخلی قرار میدهد که با ناشران خارجی هم تعامل داشته باشند و نویسندگان و آثار آنها را بیشتر بشناسند. همچنین با نزدیکشدن به زمان برگزاری نمایشگاه، انگیزههای ناشران برای چاپ آثار جدید بیشتر میشود تا بتوانند در طول روزهای برگزاری نمایشگاه، این آثار را به فروش برسانند. ناشران در طول سال ناچار به تعامل با توزیعکنندگان هستند؛ یعنی از زمان ارسال کتاب به شرکتهای پخش تا زمان دریافت بهای کتاب، فاصلهای ۶ تا ۸ ماهه با درصد بالا طی میشود؛ اما در زمان نمایشگاه، ناشران میتوانند بهصورت مستقیم آثارشان را به مخاطبان و بهصورت نقد بفروشند و زودتر به سرمایه خود برسند و همین امر باعث میشود بتوانند سرمایه لازم برای انتشار آثار تازه را داشته باشند و به کارشان سرعت بیشتری بدهند.
در زمان برگزاری نمایشگاه معمولا این موضوع که نمایشگاه باید همچنان فروشگاه بزرگ کتاب باشد یا نه مطرح میشود؛ نظر شما در اینباره چیست؟
همانطور که گفتم برگزاری نمایشگاه بهصورت حضوری و با مشارکت مخاطبان باعث میشود تحرک اقتصادی در امر نشر اتفاق بیفتد، ضمن اینکه حضور مردم باعث علاقهمندی بیشتر آنان به کتاب خواهد شد. شاید اگر نمایشگاه تنها جایی برای ویترینکردن کتابها باشد، از این اشتیاق کاسته شود. نمایشگاه البته باعث تبادل تجربیات بین ناشران هم میشود. ضمن اینکه برگزاری نمایشگاه بهصورت حضوری علاقهمندان کتاب را از سراسر کشور برای خرید کتابهای مورد نظر با تخفیفهای ویژه نمایشگاه به تهران میکشاند؛ البته با راهاندازی نمایشگاه مجازی در سالهای اخیر، مخاطبان امکان خرید کتاب از ناشران در سراسر کشور بدون صرف هزینه رفتوآمد را پیدا کردهاند اما میبینیم که بازهم این مسأله باعث نشده است که علاقهمندان از سراسر کشور به تهران نیایند چراکه قرارگرفتن در جو نمایشگاه، یک حس دیگر است. البته نظرهایی هم هست که بهتر است نمایشگاه کتاب ما هم مانند برخی نمایشگاههای بینالمللی کتاب دنیا، تنها محلی برای عرضه تازههای کتاب و بهنمایشگذاشتن صرف آنها باشد ولی نظر اکثر ناشران این نیست و معتقدند فروش باید در نمایشگاه باشد چرا که نهفقط ناشران بلکه مخاطبان هم دوست دارند از فرصت نمایشگاه برای خرید استفاده کنند و تبدیلشدن نمایشگاه به محلی برای نمایش، باعث افت شمار مخاطبان نمایشگاه خواهد شد.البته هر دو حالت میتواند اتفاق بیفتد که هم ناشران امکان فروش کتاب را داشته باشند، هم امکان تبادل تجربه بیشتر برای آنان فراهم شود. بخش بینالمللی نمایشگاه فرصتی است تا این تبادل تجربه و آشنایی ناشران خارجی با تازههای نشر ایران بهتر اتفاق بیفتد. همچنین در نشستهای تخصصی نمایشگاه، هم امکان تبادل نظر میان ناشران و مخاطبان وجود دارد و هم رونمایی از کتابهای جدید در این فرصت اتفاق میافتد. بههرحال باید در نظر داشت نمایشگاه کتاب تهران یک جشن فرهنگی بزرگ است که در ارتقای سطح علمیوفرهنگی جامعه بسیار تأثیرگذار است و نباید از این کارکرد مهم نمایشگاه چشمپوشی کرد.
درباره فعالیتهای انجمن فرهنگی-هنری زنان ناشر در طول سالهای اخیر و دلایل شکلگیری آن توضیحی بفرمایید.
وقتی در برنامههای مرتبط با نشر حضور پیدا میکردیم، احساس کردیم نیاز است بانوان هم خودشان تشکلی داشته باشند. در اردیبهشت سال ۱۳۸۸ مجوز انجمن فرهنگی زنان ناشر را با حضور سه تن از اعضای هیأت مؤسس و هیأت مدیره، شامل من، خانم دکتر نوبری و خانم ظهوریان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفتیم. هدفمان از تأسیس انجمن، افزایش سطح دانش تخصصی بانوان و بهروزرسانی داشتههایشان بود. همچنین میخواستیم بانوان را از قوانین نشر مطلع کنیم و همافزایی تخصصی ویژه بانوان، بهمنظور ایجاد شرایط مناسب برای افراد متخصص و بانوان پیشکسوت در ارتباطگرفتن با افراد کمتجربهتر بود تا به این وسیله ضریب خطای آنها را کاهش دهیم تا باعث ایجاد هزینه نشود و بانوان بتوانند در شروع کار از تجربیات بانوان باتجربه بهرهمند شوند. همچنین حضور در نمایشگاههای داخلی جزو اهداف ما بود، بهگونهای که تا زمانی که نمایشگاههای استانی برگزار میشد، در بیشتر این نمایشگاهها حضور داشتیم. همچنین برای حضور بانوان در نمایشگاههای بینالمللی از جمله نمایشگاه فرانکفورت تلاش کردیم که البته سال اول مقداری سخت بود و سعی کردیم در نمایشگاههای سال بعد حضور داشته باشیم؛ البته این حضور با هزینههای شخصی خودشان بود و هزینهها به هیچوجه دولتی نبود. سال دوم، دو نفر و سال سوم سه نفر شرکت کردند و سالهای بعد تعداد زیادتر شد و این مسأله در روند چاپ کتابهایشان و گرفتن ایدههای جدید از کشورهای مختلف، خیلی تأثیرگذار بود. یکی از مسائلی که در تشکیل این انجمن خیلی مهم بود، ارائه نظرها و ایدههایی بود که هنگام جمعشدن اعضا مطرح میشد و در مواردی این ایدهها تکرار میشد؛ مثلا این بحث مطرح میشد که نشر که زن و مرد ندارد. و پاسخ ما این بود که چرا دارد، بالاخره بانوان راحتتر میتوانند با هم ارتباط بگیرند و مسائلشان را مطرح کنند. سعی کردهایم در حد توانمان دورههای آموزشی برای بانوان بگذاریم و حتی این کلاسها مختص به نشر نبود چرا که بانوان ناشر برخلاف آقایان درگیر مسائل مربوط به خانواده هم هستند. اعضای خانواده خود من اگرچه هرکدام شغلی دارند اما شغلشان به نوعی در ارتباط با فعالیت نشر است و این تجربه خوبی بود که بتوانیم با هم ارتباط بگیریم و خانوادهها را هم فعال کنیم. الان ۵ یا ۶ نفر از بانوان را میشناسم که فرزندانشان هم در حوزه کاری خودشان درحال فعالیت هستند. انجمن چهارده دوره همایش با محوریت نشر و مشارکت بانوان در فعالیتهای اجتماعی برگزار کرد. ارائه طرحهای پیشنهادی با محوریت کتاب به دستگاههای دولتی و انجمنها و نهادهای همکار، برگزاری نمایشگاههای کتاب با حضور کتابهای بانوان ناشر، تجلیل از بانوان تأثیرگذار و دستاوردهای آنها در رویدادهای فرهنگی بزرگ کشور، شناسایی زنان علاقهمند به فعالیت در حوزههای فرهنگی از جمله حوزه کتاب، تشویق دختران شاغل به تحصیلات در هنرستانهای مرتبط با کتاب و علاقهمندکردن آنها به فعالیت در نشر و فعالکردن ظرفیتهای زنان برای حضور در عرصههای ملی و بینالمللی، از جمله فعالیتهای انجمن بوده است. حتی اعضای انجمن در مواردی که حوادث غیرمترقبه مانند سیل و زلزله روی میداد، بسیار فعال بودند؛ بهعنوان مثال در سیلی که در غرب کشور روی داد، دو انبار در خراسان و تهران از کمکهای بانوان پر شد و ۷ کانکس و کانتینر خریدند و حتی از اقوام و دوستانشان که در خارج از کشور بودند، پول جمع کردند و بههمراه جمعی از بانوان با مقدار زیادی البسه و پتو به منطقه رفتیم و در پخش هدایا خود بانوان مشارکت کردند. این کانکسها و کانتینرها را به این نیت خریدیم که بعد از دوران بازسازی منازلشان، بهعنوان کتابخانه مورد استفاده قرار گیرند. تلاشمان را هم کردیم ولی اینکه تا چه حد عملی شده باشد را نمیدانیم. خانمهای ناشر با فعالیتهایی که در مناطق محروم دارند، هروقت فراخوانی برای جمعآوری کتاب برای این مناطق داده میشود، حضور و مشارکت فعال دارند؛ برای مثال وقتی برای مناطق محروم سیستان و بلوچستان احساس نیاز به کتاب شد، تعداد بسیار زیادی کتاب از طریق بانوان جمعآوری شد و به دوستانی که میدانستیم امانتدار هستند و کتابها را به دست مردم میرسانند، تحویل داده شد.
انتظارشما بهعنوان مدیر یکی ازتشکلهای فعال حوزه نشر ازدست اندرکاران این حوزه بهخصوص مسئولان دولتی چیست؟
انتظاری که ما ناشران از دستاندرکاران داریم، باید گفت ما کیمیاگرانی هستیم که باید مس را به طلا تبدیل کنیم، نه اینکه طلا را به مس تبدیل کنیم. این کاغذ ارزشمندی که با این قیمت بالا خریداری میشود و ما هرروز آن را به قیمت گرانتری تهیه میکنیم، باید به کتابهایی تبدیل شود که واقعا ارزشمند باشد. با توجه به تورم و قیمت بسیار زیاد مواد مصرفی برای تولید کتاب، باید تمهیدی اندیشیده شود که واقعا از حاصل این فعالیت، همه بهرهمند شوند. ما ناشران نیاز به آرامش در کسبوکار خودمان داریم و نبود آرامش و نبود اطمینان باعث میشود که تولید خوبی نداشته باشیم. رقم انتشار کتاب مهم نیست؛ انتشار کتاب خوب در کشور مهم است. آمار و ارقام تعداد مجوز و کتاب اهمیت ندارد بلکه نتیجه آن اهمیت دارد. مسلما ناشران خوب هم با توجه به کمبود امکانات، مجبور میشوند به کتابهای سودآور روی بیاورند.
بهنظرشمایک نمایشگاهکتاب موفق بایددارای چهویژگیهایی باشدودراین نمایشگاه باشکل وشمایل فعلیچه نقایصی میبینید؟
اگر بخواهم جمعبندیای از ویژگیهای یک نمایشگاه خوب و موفق بکنم، باید بگویم کتابهایی با محتوای خوب در حوزههای مختلف ادبی، تخصصی، کودک و نوجوان و... بهعلاوه حضور ناشران فعال و معتبر و نویسندگان بزرگ و مترجمان شناختهشده در کنار برنامههای متنوع در نمایشگاه بههمراه فعالیتهای جانبی مانندسخنرانیها، نشستها، کارگاهها، برنامههای رونمایی و جشن امضا و ایجاد فضایی مناسب برای بازدیدکنندهها و جذب و مشتاقکردن آنها به بازدید از نمایشگاه و خرید کتاب، میتواند شاخصهایی برای یک نمایشگاه موفق باشد. همچنین ایجاد ارتباط میان ناشران، نویسندگان و فعالان حوزه نشر بههمراه تبلیغات و پوشش رسانهای خوب برای بازدیدکنندگان هم خیلی مهم است و بهنظرم میرسد امسال تبلیغات دیر شروع شده. بازاریابیهای قوی برای جذب مخاطب، دعوت از مناطق مختلف کشور و هنرمندان و اهل قلم در این مناطق هم نباید از نظر دور بماند. درحقیقت نمایشگاه کتاب، پلی میان ناشران و مؤلفان است که بتوانند بهخوبی با هم ارتباط بگیرند. ویژگیهای ظاهری نمایشگاه از دکوراسیون تا طراحی هم اهمیت دارد. میتوان در نمایشگاه از مجسمههای زیبا با مفهوم کتاب و کتابخوانی مثلا مجسمه پدربزرگی که برای نوهاش کتاب میخواند، استفاده کرد. طراحی نمایشگاه تکراری شده است. میتوان از نورپردازی برای زیبا جلوهدادن فضای نمایشگاه استفاده کرد و در کنار آن از استندها و پنلهای تبلیغاتی زیبا بهره برد. منظم بودن فضاهای مورد استفاده برای فعالیتهای تخصصی مانند سرای اهل قلم درکنار برگزاری نمایشگاه و برگزاری نمایشگاههای هنری مرتبط با حوزه فعالیتهای فرهنگی برای جذابیت بیشتر مخاطبان به نمایشگاه قابل بررسی است. تهویه مناسب فضای نمایشگاه برای رفاه بازدیدکنندگان نیز موضوع مهمیاست. ضمن اینکه مسأله سلامت مواد غذایی عرضهشده در نمایشگاه بسیار ضروری است که هرسال تذکر میدهیم اما جدی گرفته نمیشود. چون خانوادهها و بچهها در محیط نمایشگاه تردد میکنند، مناسببودن غذاهای ارائهشده باید بهشدت موردتوجه باشد.هربار که من در جلسه شورای سیاستگذاری نمایشگاه با هیأت امنای خانه کتاب بودهام، موضوعی را که چندینبار مطرح کردهام این بوده که این نمایشگاه نیاز به یک دبیرخانه دائمی دارد که از فردای تمامشدن نمایشگاه، فعالیت خود را تا شروع نمایشگاه بعدی دنبال کند. ما در دقیقه ۹۰ نمیتوانیم نمایشگاهی را بهشکل احسن برگزار کنیم. هرسال نمایشگاه بهشکل خوبی برگزار شده و امسال هم بهنظر میرسد شکر خدا از نظم خوبی برخوردار است و اطلاعرسانی خوبی انجام میشود و امیدوارم نمایشگاه بسیار خوبی را پیشرو داشته باشیم ولی با این حال به آن دبیرخانه نیاز هست تا هرچیزی را که در نمایشگاه اتفاق میافتد، ثبتوضبط کند تا برای سالهای بعد نقاط قوت و ضعف نمایشگاه بررسی شود.