گفتوگوهایی که بهگفته سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان محتاطانه اما مثبت پیش میرفت بهدلیل اظهارات و بیانات مقامات آمریکایی با مشکلات عدیدهای روبهرو گردیده. در آخرین اظهارات طرف آمریکایی، مارکو روبیو وزیر خارجه ایالات متحده حق غنیسازی ایران را نادیده گرفته و بیان داشته که ایران حتی اجازه غنیسازی اورانیوم تا غنای ۳.۶۸ را نداشته و باید اورانیوم مورد نیاز خود را از کشورهای دیگر وارد کند. بهنظر میرسد این گفته وزیر خارجه آمریکا را باید هدف غایی هرگونه مذاکرات طرف غربی با ایران بر سر موضوع هستهای دانست. گفتوگوهایی که از سال ۱۳۸۱ تاکنون ادامه داشته و خواست غرب را در تمام این سالها میتوان در این جمله باراک اوباما، رئیسجمهور سابق ایالات متحده خلاصه کرد که پس از معاهده برجام گفت اگر میتوانستم تمام پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران را باز میکردم و اجازه فعالیت به آنها را نمیدادم. این دقیقا همان طرحی است که اروپاییها با کمک آمریکا در برخی کشورها پیادهسازی و صنعت هستهای آنها را نابود کردند.
برای فهم بهتر روند گفتوگوهای۲۰ساله ایران و غرب بر سر موضوع هستهای بهتر است نگاهی گذرا به هشت دور مذاکرات انجام شده بیندازیم.
توافق موقت ژنو (۱۳۹۲)
با انتخاب حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور درسال۱۳۹۲ رویکرد ایران درمذاکرات تغییر کرد.روحانی باشعار تنشزدایی و اعتمادسازی، محمدجواد ظریف را بهعنوان وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای منصوب کرد. در سوم آذر ۱۳۹۲ ایران و گروه ۱+۵ در ژنو به توافق موقت (Joint Plan of Action) رسیدند. ایران در این توافق پذیرفت بخشهایی از برنامه هستهای خود را محدود کند (از جمله توافق غنیسازی ۲۰درصدی) ودر مقابل، بخشی از تحریمهای ایران تعلیق شود.
تفاهم لوزان (۱۳۹۴)
در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ ایران و ۱+۵ در لوزان سوئیس به تفاهمی رسیدند که چارچوب تفاهم نهایی را مشخص کرد. جان کری، وزیرخارجه آمریکا این تفاهم را نتیجه مسائل سیاسی دانست و نسبت به توافق نهایی ابراز خوشبینی کرد.
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)
در ۲۳ تیر ۱۳۹۴ ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ در وین به توافق نهایی موسوم به برجام دست یافتند. مفاد کلیدی برجام عبارت بودند از: کاهش ۹۸درصدی ذخایر اورانیوم غنیشده، کاهش تعداد سانتریفیوژها از حدود ۱۹هزار به ۶هزار برای مدت ۱۵سال، نظارت گسترده آژانس بر تأسیسات هستهای ایران، رفع تدریجی تحریمها مرتبط با برنامه هستهای و در مقابل، ایران حق غنیسازی محدود برای اهداف صلحآمیز را حفظ کرد.
خروج آمریکا از برجام و مذاکرات احیای آن
در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بهصورت یکجانبه از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را با اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران آغاز کرد. ایران ابتدا به تمام تعهدات خود پایبند ماند اما بهدلیل عدم اجرای تعهدات اقتصادی از سوی اروپا، از سال ۱۳۹۸ بهتدریج تعهدات خود را کاهش داد.
مذاکرات وین برای احیای برجام
مذاکرهکنندگان ایران و آمریکا پس از خروج آمریکا همراه گروه ۱+۴ شش دور مذاکرات غیرمستقیم در وین برگزار کردهاند تا زمینه احیای برجام را بررسی کنند. این مذاکرات با پیروزی بایدن و برآمدن دموکراتها از اواخر فروردین آغاز شد. قسمتی از این مذاکرات پس از تغییر دولت در ایران و روی کار آمدن شهید سیدابراهیم رئیسی به ریاست علی باقری انجام پذیرفت. با وجود پیشرفتهایی، بر سر نحوه رفع تحریمها، تضمینهای آمریکا و مسائل پادمانی آژانس توافقی میان طرفین انجام نگرفت.
دولت دوم ترامپ و دکتر پزشکیان
با انتخاب دکتر مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران در سال ۱۴۰۳ و بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۵، مذاکرات جدیدی با میانجیگری عمان آغاز شد. این مذاکرات غیرمستقیم بوده و بر رفع تحریمها و محدود کردن برنامه هستهای ایران متمرکز است.
مذاکرات عمان و رم (فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴)
در فروردین ۱۴۰۴، دور اول مذاکرات غیرمستقیم بین ایران به سرپرستی عباس عراقچی و آمریکا به نمایندگی استیو ویتکاف در عمان برگزار شد. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران (اسماعیل بقایی) تأکید کرد که مذاکرات فقط بر مسائل هستهای و رفع تحریمها متمرکز است.
دور دوم مذاکرات در رم (آوریل ۲۰۲۵) برگزارشد.طبق گزارشها،ایران پیشنهاد یک توافق موقت را بررسی کرد که شامل تمدید مکانیسم ماشه (snapback) از برجام بود. ترامپ هشدار داد در صورت شکست مذاکرات، اقدام نظامی ممکن است.
نقش تروئیکای اروپایی
تروئیکا در این دوره نقش کمرنگتری داشته و بیشتر به هماهنگی با آمریکا پرداخته. این کشورها بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و حمایت از اسرائیل تأکید دارند. ایران تلاش کرده مسائل غیرهستهای (مانند حقوق بشر یا سیاستهای منطقهای) را ازمذاکرات جدا کند.رافائل گروسی، مدیرکل آژانس درسال۲۰۲۵ اعلام کرد ایران فاصله زیادی باسلاح هستهای ندارد و خواستار دسترسی گستردهتر به تأسیسات ایران شد. ایران همکاری خود را مشروط به رفع تحریمها کرده است.
پروژه حذف کامل صنعت هستهای ایران
با نگاهی به روند مذاکرات در ۲۰سال گذشته به وضوح میتوان دید که جهتگیری طرف غربی در مذاکرات هستهای با ایران نهتنها بر بهرسمیت شناختن حق داشتن چرخه کامل سوخت هستهای استوار نبوده بلکه در تمام هشت دور مذاکره میان طرفین تروئیکای اروپایی و ایالات متحده تمام سعی خود را برای تعطیلی کامل صنعت هستهای ایران انجام دادهاند.
هدف طرف غربی از انجام گفتوگو بر سر مسأله هستهای ایران بازکردن تمام پیچ و مهرههای این صنعت در داخل ایران بوده و مباحثی همچون اطمینان از عدم انحراف برنامه هستهای بهسوی نظامیسازی بهانهای برای تعطیلی دائمی این صنعت در کشور بوده. به شکلی غرب در سالهای پس از برجام با دنبال کردن الگوی برخی کشورها دنبال کاستن از مؤلفههای قدرتساز کشور و خلع سلاح کامل ایران بوده.اما سابقه نشان داده ایران از جهات مختلف از جمله مسائل ژئوپلیتیکی، قدرت منطقه، عمق راهبردی، اقتدار درونی، حمایت مردمی وسیاستگذاریهای منطقی و مبتنی بر منافع ملی در برابر زیادهخواهی آشکار با سایر کشورها تفاوت دارد.از همینروست که نه باراک اوباما موفق به باز کردن پیچ و مهرههای صنعت هستهای ایران شد، نه بایدن توانست توافقی فرابرجامی را به ایران تحمیل کند و نه جناح رادیکالی که امروز در کاخ سفید حضور دارد میتواند به این هدفگذاری حداکثری و غیرواقعی جامه عمل بپوشاند.