به روایت اسناد تاریخی ازجمله نقشههای کهن اروپاییان و جغرافیدانان اسلامی و آسیایی و اروپایی چون گاستالدی ایتالیایی، ابن حوقل عراقی، یاقوت حموی یونانیالاصل، ابوریحان بیرونی و هزاران اندیشمند تاریخنگار دیگر«خلیجفارس» بهعنوان پهنه دریایی مهم در تجارت و روابط بینالملل ثبت و ضبط شده است.همچنین به جهت وجود ذخایر عظیم نفتی و گازی و از سویی موقعیت راهبردی ترانزیتیاش در غرب آسیا، مرکز کانون توجه قدرتهای جهانی قرار داشته است. هالفورد مک ایندر، جغرافیدان متعلق به بریتانیای صغیر (جزیرهای کوچک در مجاورت دریای شمال و کانال مانش) معتقد است که سلطه بر هارتلند، به منزله سلطه بر جهان است و البته اصلیترین راه سلطه بر هارتلند همان سلطه بر خلیجفارس است و لذا در ماجرای جنگ جهانی اول بریتانیاییها ایران را پل پیروزی مینامند و جالب است آنچه که در طول تاریخ بهعنوان یک مؤلفه جغرافیای سیاسی قدرتمند حوزه تمدنی ایرانزمین و نگهداشتن یکپارچگیاش طی ۲۶ قرن گذشته بهعنوان یک واحد سیاسی ــ اجتماعی و فرهنگی ــ زبانی عمل کرده، تسلط سرزمینی ایران بر پهنه مهم خلیجفارس بوده است.به این معنا خلیجفارس در قاموس ایرانیان تنها یک نام جغرافیایی نیست بلکه بخشی از شاهنامه ملی، تاریخ پرافتخار ایرانیان در مواجهه با قدرتهای سلطهجوی استعماری و هویت پایدار جهانی ایرانزمین است و تلاش برخی مغرضان در تغییر نام و هویت این بخش از تاریخ جهان مانند خاک پاشیدن بر چهره خورشید است و به قول سیف فرغانی که میگوید:
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد