شیخ بهایی در خانوادهای اهل علم پرورش یافت. پدر او، عزالدین حسین عاملی، از علمای برجسته جبل عامل و شاگرد شهید ثانی بود.عزالدین حسین،به دلیل فشارهای سیاسی عثمانیان،به ایران مهاجرت کردو دردستگاه حکومت صفوی جایگاهی مهم یافت. این انتقال به ایران، مسیر زندگی شیخ بهایی را تغییر داد و او را به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای علمی و فرهنگی ایران تبدیل کرد.او در علوم مختلف مهارت داشت و بسیاری از آثارش به بررسی و حل مسائل پیچیده علمی و فقهی اختصاص دارد. شیخ بهایی به عنوان شیخالاسلام اصفهان در گسترش مذهب شیعه و ترویج اندیشههای علمی و فلسفی نقش مهمی ایفا کرد و آثار متعدد و ارزشمندی در زمینههای مختلف برجای گذاشت که همچنان مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. او همچنین در ریاضیات و نجوم صاحب دانش بود. یکی از مهمترین کتابهای او در این زمینه «خلاصه الحساب» است که مباحثی مانند محاسبه ارتفاعات، تعیین قبله و مساحت اشکال هندسی را بررسی میکند. او در مسائل فقهی از محاسبات ریاضی بهره میبرد، بهگونهای که در کتاب «حبلالمتین» به بررسی دقیق اندازهگیری آب کر با استفاده از اصول هندسی پرداخته است. شیخ بهایی در عرصه معماری و مهندسی نیز دستاوردهای قابلتوجهی داشت که از جمله آنها میتوان به تقسیم آب زایندهرود، طراحی مسجد امام اصفهان، تعیین جهت قبله مسجد امام و ساخت حمام شیخ بهایی اشاره کرد. علاوهبر اینها، شیخ بهایی شاعر و ادیبی توانمند نیز بود و آثاری ادبی از خود برجای گذاشت. شیخ بهایی به ادبیات و طنزپردازی نیز علاقه داشت. یکی از آثار مشهور او «کشکول» است که مجموعهای از حکایتها، نکتهها، اشعار و لطایف را دربر میگیرد. این کتاب، نهتنها حاوی مطالب علمی و دینی بود بلکه بهنوعی نقش سرگرمکننده داشت و جایگاهی مشابه رمانهای امروزی را برای مردم ایفا میکرد. شیخ با اطلاع از دانش و علوم رایج زمان خود، در آثارش به نقد فساد اخلاقی و اجتماعی پرداخته است.
نقد او نهتنها رفتارها و باورهای حاکم بر جامعه را زیر سؤال میبرد بلکه در قالب رویکردی عرفانی، گاه از دیدگاه یک عارف رند و آزاده، به نقد زاهدنمایان و عارفنمایان نیز توجه دارد. علاوهبر این، در برخی آثار خود، روابط میان طبقات اجتماعی، بهویژه میان صاحبان قدرت و اقشار فرودست را واکاوی کرده است. نگاه انتقادی شیخ بهایی به مسائلی چون ریاکاری، تعصب، فریبکاری، جمود فکری و دنیاطلبی در رفتار برخی افراد، ازجمله عالمان مدرسی، فقیهان متعصب، اشراف و زاهدان بیانعطاف دیده میشود. همچنین، استبداد و فضای بسته حاکم بر دستگاه سیاسی آن دوران، انگیزهای مهم برای پرداختن او به نقد اجتماعی بوده است. ریاکاری همواره یکی از آسیبهای جدی تمدنها و حکومتها بوده و شیخ بهایی با دیدگاه انتقادی خود، این موضوع را از منظر اخلاقی و اجتماعی تحلیل کرده است.
در تحلیل آثار شیخ بهایی، نمیتوان از روش تفسیری او چشمپوشی کرد. او در طول زندگی خود، به تفسیر قرآن کریم توجه ویژهای داشت و آن را اشرف علوم میدانست. برخی از مهمترین آثار تفسیری او شامل «العروهالوثقی»، «تفسیر سوره فاتحه»، «حاشیه بر تفسیر بیضاوی» و «مشرقالشمسین» است. روش تفسیری شیخ بهایی، شیوه تفسیری قرآن به قرآن و استناد به روایات معصومان و بررسی دقیق تلفظ آیات است. او همچنین به قرائات مختلف توجه میکرد.
علاوهبر جنبههای علمی و ادبی و تفسیری باید اذعان کرد که شیخ در معماری نیز دستاوردهای مهمی داشته است. در شهر اصفهان بناهایی موجود است که به شیخ بهایی نسبت داده شده. این در حالی است که این آثار فاقد نام و نشانهای از این معمار بزرگ هستند. برای یافتن پاسخ به عدم وجود نام شیخ در این بناها نخست لازم است که عملکرد استادان، معماران، بنایان و مهندسان در طول تاریخ معماری اسلامی بررسی شود که در این زمینه، عوامل مختلفی تأثیرگذار است. نخست آنکه منابع و اسناد مربوط به بناهای اسلامی آنچنان که باید غنی نیست. دیگر آنکه شیوه ثبتنام معماران در نقاط گوناگون و دورههای مختلف تاریخ متفاوت بوده و مفهوم «معمار» در زمانها و مکانهای مختلف تغییر کرده است.
بهعلاوه مهندسان و معماران پس از پایان مرحله سفتکاری، کار خود را تمامشده تلقی کرده و مراحل تزئین و نماسازی را به هنرمندان و صنعتگران دیگر واگذار میکردند. باتوجه به اهمیت هندسه، ریاضیات، مکانیک کاربردی و اصول طراحی در معماری اسلامی، میتوان به این نتیجه رسید که شیخ بهایی با تبحر در این علوم، سهم بسزایی در شکلگیری و خلق این آثار داشته است، حتی اگر نام او بهصورت مستقیم در میان اسناد تاریخی مربوط به بناها ثبت نشده باشد.
شیخ بهایی شخصیتی چندبعدی و تاثیرگذار در تاریخ فرهنگ و علم ایران به شمار میرود و خدماتش در زمینههای علمی، دینی، فرهنگی و هنری همواره مورد توجه و تقدیر بوده است. او نمونهای درخشان از یک اندیشمند چندوجهی است که میراث فرهنگی، علمی و ادبی ایران را به شکلی گسترده و متنوع غنا بخشیده است. او با تسلط بر علوم مختلف، نهتنها در خدمت حل مسائل پیچیده زمان خود بود بلکه با رویکردی انتقادی و تفسیری، دیدگاههای نوین و تأثیرگذاری در زمینههای اجتماعی، دینی و فلسفی ارائه کرد.
از سوی دیگر، علاقهمندی او به ادبیات و طنز، بهویژه توانایی او در نقد اجتماعی، وجه دیگری از شخصیت او را نشان میدهد؛ چهرهای که به عمق مسائل اخلاقی و اجتماعی زمان خود پرداخته و با دیدگاههای روشنگرانهاش، شجاعانه به نقد فسادها و نابرابریها میپرداخت. همین جامعیت و نگاه همهجانبه، او را به الگویی بینظیر تبدیل کرده است.
نبوغ معماری و مهندسی او گواهی بر درک عمیقش از ارتباط میان علم و هنر است؛ بهگونهای که آثار معماری او نهتنها زیبایی بصری بلکه کارایی عملی را نیز به همراه داشت. شیخ بهایی توانست با ترکیب دانش ریاضی و هندسه با اصول اسلامی، بناهایی بسازد که همچنان مایه تحسین و پژوهش است.شیخ بهایی میراثی به یادگار گذاشت که نهتنها نمایانگر مهارتها و دانش اوست بلکه پیامی به جاودانگی علم و فرهنگ برای نسلهای آینده دارد؛ میراثی که همچنان الهامبخش پژوهشگران، هنرمندان و اندیشمندان است. او شخصیتی است که در تاریخ ایران، به عنوان نماد تعادل میان علم، هنر و اخلاق شناخته میشود.