«پویش نمیدانم» که از سوی نیروهای انصارالله طراحی و بهسرعت در سطح جامعه یمنی فراگیر شد، نهتنها یک اقدام دفاعی ساده نیست، بلکه مصداق بارز هوشمندی در نبرد نرم و شناختی در عصر جنگهای ترکیبی است.
پشت پرده پروژه نفوذ اسرائیل در یمن
نقطه آغاز ماجرا به زمانی بازمیگردد که رسانههای رژیم صهیونیستی، چند ماه پیش از اوجگیری حملات نظامی آمریکا علیه یمن، از فعالیتهای اطلاعاتی جدیدی در منطقه پرده برداشتند. این گزارشها نشان میداد که واحد اطلاعات ارتش اسرائیل (امان)، اقدام به استخدام یهودیانی با ریشه یمنی کرده است که به گویش عربی محلی یمن تسلط دارند. این افراد یا خود متولد یمن بودند یا درخانوادههایی پرورش یافتهاند که سنت و زبان یمنی راحفظ کردهاند.هدف اصلی از این اقدام، فراهم کردن زیرساختی برای نفوذ در لایههای فرهنگی، زبانی و اجتماعی یمن بود.اسرائیل با تکیه بر تجربههای قبلی خود در منطقه، میدانست که برای جمعآوری اطلاعات دقیق و تأثیرگذار بر افکارعمومی در چنین جوامعی، باید از افرادی بهره برد که بتوانند بدون برانگیختن حساسیت، وارد فضای ذهنی جامعه هدف شوند. در عین حال، رسانه نیز در این پروژه جایگاه ویژهای داشت؛ رسانه بهمثابه یک ابزار برای جمعآوری دادههای میدانی و شکلدهی به روایتها، در مرکز این راهبرد قرار داشت.
واکنش یمنیها؛ یک جمله، یک سپر
در مقابل این طرح پیچیده، انصارالله و نیروهای مقاومت یمنی تصمیم گرفتند به جای واکنشهای سنتی مسیری متفاوت را در پیش بگیرند. « پویش نمیدانم» از همین نگاه نشأت گرفت. این پویش مردم را دعوت میکرد تا در پاسخ به هرگونه سؤال یا کنجکاوی در مورد جزئیات عملیات نظامی، شمار شهدا، محل حملات یا وضعیت دفاعی کشور، تنها یک جمله بگویند: «نمیدانم».در نگاه نخست، این پاسخ شاید نوعی انکار یا طفرهرفتن بهنظر برسد اما درواقع، این یک استراتژی دقیق برای خنثیسازی عملیاتهای اطلاعاتی بود. پرسشهایی که توسط خبرنگاران خارجی، فعالان مجازی مشکوک یا عوامل نفوذی مطرح میشد، دیگر نمیتوانست به دستاورد قابلتحلیلی برای تیمهای اطلاعاتی تبدیل شود. بهعبارتی، پویش نمیدانم یک دیوار امنیتی نرم بود که بدون ایجاد تنش یا محدودیت، جریان اطلاعات را به کنترل مردم درآورد.
رسانه علیه رسانه
نکته قابل تأمل این است که انصارالله برای مقابله با نفوذ رسانهای اسرائیل، خود رسانه را به میدان آورد. برخلاف آنچه رژیم صهیونیستی انتظار داشت،رسانه به ابزاری برای مقابله با پروژه آنها بدل شد.طراحی پویش «نمیدانم»، در بسترهای اجتماعی و فرهنگی یمن انجام شد؛ از شعارنویسیهای میدانی تا هشتگهای مجازی، از گفتوگوی چهرهبهچهره تا فضای رسمی رسانهای، همه به تریبونی برای این پویش تبدیل شدند.جذابیت این رویکرد در آن است که به مردم آموخت چگونه در برابر نفوذ اطلاعاتی ایستادگی کنند. این بهنوعی آموزش عمومی و گسترده در سواد رسانهای نیز محسوب میشود: اینکه در زمانه جنگ شناختی، هر فرد یک روزنه اطلاعاتی است که میتواند هم فرصت باشد و هم تهدید. نمیدانم به مردم یاد داد که سکوت هوشمندانه، خود نوعی مقاومت است.
نقطه قوت پویش؛ اعتماد به مردم
عامل کلیدی در موفقیت این پویش، رویکرد نیروهای مقاومت یمن به مردم بود. انصارالله بهجای آنکه مردم را از فرآیند دفاع اطلاعاتی حذف کند، آنها را در متن این نبرد قرار داد. این اعتماد متقابل باعث شد تا مردم نهتنها با این پویش همراه شوند بلکه آن را بهعنوان بخشی از هویت مقاومت فرهنگی خود پذیرفتند.چنین سطحی از مشارکت اجتماعی، نشاندهنده این حقیقت است که اعتماد به مردم در شرایط بحرانی، بهترین سرمایه برای حفظ امنیت ملی است. مردم یمن در این فرآیند صرفا دریافتکننده پیام نبودند بلکه خود، پیام و پادزهر جنگ اطلاعاتی شدند.
جنگ بدون گلوله؛ نمونهای از نبرد ترکیبی
پویش نمیدانم را میتوان نمونه موفقی از دفاع شناختی در دل یک جنگ ترکیبی دانست. این پویش نهتنها به حفظ اطلاعات امنیتی کمک کردبلکه مشروعیت روایت رسمی رادربرابر روایتسازی دشمن تقویت نمود.وقتی هیچ اطلاعات ضدونقیضی از جامعه خارج نشود، روایت دشمن نمیتواند بر بسترشکافهای خبری سوارشود.درساختار جنگهای ترکیبی مدرن، روایتسازی و دستکاری افکار عمومی نهتنها مکمل عملیات نظامی هستند،بلکه گاه پیشزمینه یا حتی جایگزین آن محسوب میشوند. در این میان، کنترل روایتها به اندازه کنترل سرزمین اهمیت پیدا میکند. یمنیها نشان دادند که چگونه میتوان بدون درگیری مستقیم با رسانههای جهانی، خط نفوذ روایت را در مرزهای ذهنی جامعه متوقف کرد.
وقتی سکوت، بلندترین فریاد است
پویش نمیدانم بیش از آنکه یک راهبرد موقت برای مقابله باعملیات اطلاعاتی باشد، یک الگوی پایدار از چگونگی مواجهه با تهدیدات شناختی در عصر ارتباطات است. الگویی که بر پایه مشارکت مردمی، سواد رسانهای و اعتماد متقابل بنا شده است. این تجربه نشان داد که حتی در یکی از پرتنشترین نقاط جغرافیای خاورمیانه، میتوان از دل بحران، الگویی برای اقتدار نرم بیرون کشید.رژیم صهیونیستی که در طول دهههای گذشته توانسته با ابزار رسانهای و اطلاعاتی خود، بخش بزرگی از منطقه را تحت فشار روانی قراردهد، حالا دربرابر یک سد مردمی و رسانهای قرارگرفته که بهسادگی قابل عبور نیست. اینبار دشمن نه با موشک بلکه با جملهای ساده متوقف شده: «نمیدانم».