تعابیر امام علی (ع) در نهجالبلاغه بهخصوص، نشاندهنده آن است که رویکرد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حفظ اصول الهی بود، اما برای معاویه، حفظ قدرت به هر نحو ممکن اهمیت داشت.
میتوان «معاویه ۲۰۲۵» را «معاکیاولی» نامید؛ ترکیبی از نام معاویه و ماکیاولی، نویسنده ایتالیایی کتاب «شهریار». بهباور ماکیاولی، حاکم خوب کسی است که گاهی راست بگوید، ارزشهای اخلاقی را زیر پا بگذارد، به قدرت اهمیت دهد، دروغ بگوید، گاهی شراب بنوشد، گاهی به کلیسا یا مسجد برود و خلاصه، روباهصفت باشد. همین را در این سریال میبینیم؛ مثلا در ماجرای عسل قلزم که به مالک اشتر خورانده شد. در قسمت چهاردهم، عمرو عاص میگوید: «نگران نباش، مأموری گماشتهام تا عسل مسموم را به او بخوراند.» این نشاندهنده چیست؟ اینکه برای حفظ قدرت، مخالف خود را حذف میکند، اما در سیره امیرالمؤمنین (علیهالسلام) چنین چیزی مطلقا دیده نمیشود.
حضرت علی (علیهالسلام) در حکومت خود دو اصل را رعایت کرد که همینها برایش مشکلاتی ایجاد کرد: اول، هیچگاه مناصب مهم را به افراد ناشایست نداد. به همین دلیل میبینید که طلحه و زبیر برای کسب پست و منصب چه جنجالهایی بهراه انداختند. دوم، برای رسیدن به منصب هیچگاه پولپاشی نکرد، اما در این فیلم، معاویه را در قسمت ششم و دهم نشان میدهد که اطرافیانش را با پول میخرد.
این سریال در واقع دو رویکرد را به حکمرانی نشان میدهد. نظر شما چیست؟
شیوه حکمرانی معاویه برابر با آنچه که سریال به تصویر میکشد، نمایش کسی است که سینهچاک قدرت است، اما درباره شیوه حکومت امیرمؤمنان (ع)، دو کتاب بسیار خوب را به دوستان پیشنهاد میکنم: «لوح بینایی» که کتاب فوق العادهای است و حتما توصیه میکنم مطالعه کنید و کتاب دیگر «جمال حکمت، حکومت محمود» که بهترین نوع حکومت را در سیره امیرالمؤمنین (ع) متمرکز کرده است. هر دو کتاب بهخوبی به ترسیم حکومت امام علی (ع) پرداختهاند.
سریال «معاویه» شخصیتی ملون را نشان میدهد که به سبک ماکیاولی زندگی میکند.
به باور برخی دوستان فرهیخته و اندیشمند، اگرچه این سریال تبلیغ معاویهگری است و حضور امام علی (ع) در آن کمرنگ است، همین حضور اندک، فضیلتهای بیشمار ایشان و شدت دنیازدگی معاویه را نشان میدهد.
خدا دکتر علی شریعتی را بیامرزد. او میگفت: «باطل را نمیتوان ساقط کرد، اما میتوان رسوایش کرد. باطل ساقطکردنی نیست، اما رسواکردنی است.» وقتی تا قسمت نوزدهم این سریال را دیدم، به ذهنم آمد که فردی کتوشلوار گرانقیمتی بپوشد، اما به جای اینکه کت را روی شلوار بیندازد، آن را داخل شلوار کند و به یک جلسه رسمی برود! این سریال همینگونه است؛ فکر کردهاند معاویه را اینگونه درست میکنند، اما بدتر شده، زیرا معاویه اصلا قابل دفاع نیست.
برخی دگراندیشان در جهان اسلام معتقدند معاویه، قلمرو اسلامی را به قدرتی در برابر جهان آنزمان تبدیل کرد.
دو نفر این حرف را گفتهاند: نیکلسون در کتاب «تاریخ ایران پس از اسلام» و پتروشفسکی. بهگفته آنها، امیرالمؤمنین (ع) معیارهای یک فرد زاهد، صبور و مبارز را داشت، اما سیاستمدار نبود. نیکلسون میگوید علی ادبیات مدیریت دولتی را بلد نبود. این نظر براساس معیارهای ماکیاولی است که معیارهای مدرن را در نظر دارد: حفظ قدرت، گسترش امپراتوری، پولپاشی، قدرتنمایی و غیره. با این معیارها، امیرالمؤمنین (ع) ظاهرا پرونده درخشانی ندارد. خودشان همیشه میگفتند: «من اصلا دنبال این حکومت نیستم.»
در خطبه دوم نهجالبلاغه، معروف به شقشقیه، که شما هم خواندهاید، در فراز آخر آمده است که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «اگر خدا از من عهد نگرفته بود که دو کار انجام دهم، حکومت را نمیپذیرفتم و افسار آن را رها میکردم و میگفتم برو دور شو: سیری شکم ثروتمند و گرسنگی فقیر. وظیفهام یعنی عدالت.» علیبن ابیطالب دنبال عدالت و اصول بود، اما معاویه این فضیلتها را دنبال نمیکرد.
پس امام سجاد (ع) درست فرمودند که سپاس خدا را که دشمنان ما را از احمقها قرار داده است.
واقعا همینطوراست. دست ما درباره معاویه بسیار پر است، زیرا تاریخ سیاهی دارد.
وقتی قسمت پانزدهم را دیدم، به این اصطلاح رسیدم: «معاکیاولیسم در سرزمین وحی». میدانید که ماکیاولی، متوفای ۹۱۸ قمری یا ۱۵۱۳ میلادی، کسی است که کتاب معروفش «شهریار» را تورات سیاسی دنیای مدرن دانستهاند.
اگر با نگاهی تکراری بپرسم که سریال «معاویه ۲۰۲۵» را چگونه دیدید؟
میگویم این سریال تاریخی نیست، هرچند که هست؛ مذهبی نیست، هرچند که هست؛ فرقهگرایانه نیست، هرچند که هست! اما تأکید میکنم که دو نوع نگاه و نگرش را در زمان قدرتگرفتن حاکمان نشان میدهد. باید بهخوبی توجه شود: کسی که به قدرت میرسد، اگر حفظ قدرت برایش ملاک باشد، معاویه میشود، اما اگر حفظ ارزشها برایش مهم باشد، امیرالمؤمنین (ع) میشود.
این را باید روشنگرانه نشان دهیم.
در سیره امیرالمؤمنین (ع) دو اصل وجود دارد: هیچگاه برای حق پول خرج نکرد و هیچگاه مناصب را به اطرافیانش نداد، بلکه براساس شایستگی به هرکس مقامی میداد. من این فیلم را تقابل دو جریان میبینم: کسی که وارد حاکمیت میشود، آیا ارزشها برایش مهم است یا قدرت؟ این قدرت آنقدر برای معاویه مهم بود که یزید را بهعنوان میراث خود در قدرت باقی گذاشت و بعد آن اتفاقات رخ داد؛ بنابراین باید به این دو دیدگاه توجه کنیم.
حالا به سؤالم بپردازیم: این سریال را چهکسی ساخته است؟
اول بگوییم فرد کیست، دوم بگوییم کدام کشور. در هر فیلمی صدابردار، فیلمبردار، کارگردان و تهیهکننده وجود دارد، اما معمولا همه به بازیگران توجه میکنند. یکی از مهمترین انتقادها به این فیلم به خاطر بازیگر، عیاد نصار اردنی است که به خاطر فسق و فجور گذشتهاش شناخته شده است. نمیخواهم بگویم چه کرده، اما در مقابل شخصی که نقش حضرت علی (ع) را بازی کرده، یک موضعگیری شدید صورت گرفت. فیلمی از او وجود دارد که صلاح نیست پخش شود؛ یک بازی «جرات و حقیقت» که بهشکلی خاص در یکی از فیلمها بود و هر فسق و فجوری که فکر کنید در آن دیده میشد.
الازهر هم دقیقا به همین لودهبازی عیاد نصار واکنش نشان داد. عمده مخالفتها بهخاطر این است که این شخصیت مجهول و فاسد آمده و نقش حضرت علی (ع) را بازی کرده است.
دیدگاه بنده این است که نظر کسی که سخن میگوید یا کسی که فیلمنامه را نگاشته، از همه مهمتر است. فیلمنامهنویس این اثر، خالد صلاح است. اگر آیتاللهالعظمی یوسفی غروی حضور داشتند، میفرمودند که خالد صلاح، خالد فساد است؛ زیرا ایشان معتقدند که این شخص تعابیری به کار میبرد که سرشار از فساد است. به اعتقاد ایشان، تمامی فتنههای مرتبط با سریال «معاویه» به گردن اینفرد است. او ابتدا از جماعت تکفیری بوده است؛ حتی از جولانی هم تندروتر عمل میکرده است. خودش میگوید که در دهه ۱۹۸۰، عضو جماعت تکفیر در مصر بوده است. این نویسنده ابتدا به اسلام و اسلام سیاسی گرایش داشت، سپس سردبیر روزنامه الاهرام شد؛ روزنامهای پرتیراژ که حامی سکولاریسم است. اکنون اگر بخواهید اخبار حامی سکولاریسم را پیدا کنید، در «الیوم السابع» که سردبیرش همین خالد صلاح است، قابل مشاهده است.
او در مورد این سریال چه میگوید؟
خودش اظهاراتی داشته که متن گزارشش با شبکه سیالان بوده است. او میگوید: «معاویه کسی بود که لیاقت سربازی برای او را داشتم. معاویه مرد شمشیر مانند خالد بن ولید نبود، حافظ قرآن مانند عبدالله بن مسعود هم نبود، صحابی نزدیک به پیامبر مانند حذیفه یمانی و عمار یاسر هم نبود و زاهدی مانند علی بن ابیطالب نیز نبود. معاویه اهل تفکر و سکوت بود.» میدانید که یکی از باورهای پرتکرار که بهویژه در این سریال توسط ترکها نشان داده شده، این است که ابوسفیان و معاویه را چنان به تصویر کشیدهاند که گویی از فلاسفه بزرگ یونان مانند افلاطون هستند، اما اینگونه نیست. این را ترکها به معاویه نسبت دادهاند و او را حکیم نشان دادهاند.
در حالی که تاریخ اسلام هرگز چنین چیزی را تأیید نمیکند
خالد صلاح ادامه میدهد و میگوید: «جنگ همیشه بهترین راهحل نیست، بلکه باتلاقی است که باید در آن تدبیر کرد.» سپس میافزاید: «معاویه با شمشیرش تصمیم نگرفت، بلکه با هوشش عمل کرد.»، اما این هوش نیست؛ او دارد تحریف میکند.
نکته دوم مهم است: حفظ قدرت یا حفظ ارزشها؟
او دنبال حفظ قدرت بود. همهچیز را برای قدرت خود و پسرش قربانی کرد و حقیقت را زیر سؤال برد. اینها را خالد صلاح میگوید. او این سریال را ساخته و در نهایت میگوید: «ساخت سریال معاویه در راستای کمک به کشف حقایق تاریخی است و هدف من این است که نشان دهم کسانی که شایسته قداست نیستند، قداست ندارند.» مرجع ضمیر مشخص است که به چه کسانی اشاره دارد.
مسألهای که واقعا مطرح میشود، ناکارآمدی اسلام سیاسی و حکومت دینی است که همه عزیزان در دیگر گفتگوها نیز به آن اشاره کردهاند؟
گفتهاند کوفه شهری فشل و عقبافتاده بود، اما شام شهری پیشرفته بود. همین دوگانگی را اکنون در عربستان میبینیم و به اشتباه، ما که جمهوری اسلامی را کشوری بسیار مدرن و پیشرفته میدانیم، اینها را مطلقا قبول نداریم. او دارد نشان میدهد که شخص امیرالمؤمنین علی (ع) ناکارآمد بود، اما این حرف خودش نیست. من به دو سه نقد قبلی اشاره میکنم. نیکلسون، اسلامشناس معروف دانشگاه کمبریج، در کتابی تحت عنوان «تاریخ ادبیات عرب» میگوید: «علی (ع) به غیر از آگاهی از علم، علم حکومتداری را بلد نبود. او شامل همه فضائل بود، اما قادر به درک حقیقت تلخ سیاست نبود.» این همان چیزی است که در این سریال مطرح میشود و خالد صلاح هم دنبالهروی همین دیدگاه نیکلسون است.
و پتروشفسکی، استاد دانشگاه، در کتاب «اسلام در ایران از هجرت تا پایان قرن نهم هجری»؟
او میگوید: «علی (علیهالسلام) سلحشور بود، شاعر بود، همه صفات را داشت و کرامات فراوانی از او صادر شد، اما صفات یک رجل دولتی و سیاستمدار عادی را نداشت.» همه اینها به همان نکته دومی که اشاره کردم بازمیگردد: وقتی به قدرت میرسی، ارزشها برایت مهم است یا حفظ قدرت! این قدرت در جایی به یزید میرسد که فوق العاده خطرناک است و باید به آن توجه کرد. این نکته از قدیم مطرح بوده و خالد صلاح، یا به قول شما خالد فساد، همین را ترویج کرده است.
پس چهکسی این سریال را ساخته؟
خالد صلاح، یک تروریست است که اسلامگرا بوده و حالا برگشته و صفحه را کاملا برعکس کرده تا کارآمدی تئوریهای اسلام سیاسی را زیر سؤال ببرد.
ما بهعنوان افرادی شیعه به این موضوع نگاه میکنیم ما چگونه میتوانیم عقاید خود را مطرح کنیم و بیطرفی خود را به جامعه نشان دهیم؟ ذائقه مخاطب امروزی ما چیست؟ آیا جامعه امروز ما واقعا به دنبال کسی است که ارزشها را دنبال کند یا چیز دیگری میخواهد؟ اکنون در جامعه ما، فردی که زیرکتر و حیلهگرتر است، قویتر به نظر میآید و کسی که صادق است...
نکتهای را که شما فرمودید خود حضرت امیر (ع) پاسخ دادهاند. ایشان فرمودند: «به من ایراد میگیرند که معاویه از تو سیاستمدارتر است، اما اگر میخواستم مانند معاویه عمل کنم، بسیار بهتر از او این کار را انجام میدادم؛ ولی خودم به خودم اجازه نمیدهم. ارزشها مانع از آن میشوند که چنین کنم.»
بنابراین، بسیاری از مردم به این فکر نمیکنند که ارزشها چیست و آیا باید براساس ارزشها عمل کرد یا نه. بیشتر مردم این نگاه را دارند که حفظ قدرت مهمتر به نظر میرسد، اما حضرت امیر (ع) فرمودند: «این قدرت برای من از این کفش پارهشده کمارزشتر است، مگر اینکه بتوانم حقی را به صاحبحقی برسانم.» پس نکتهای که امروزه مطرح میکنند و این فیلم هم به آن دامن میزند، ۱۴۰۰ سال پیش توسط حضرت امیر پاسخ داده شده است.
نکته دوم درباره نشان دادن اشخاص مقدس و مورد قبول ماست. به نظر میرسد از نظر اصولی، هیچ مشکلی در نشان دادن این افراد وجود ندارد و منع شرعی هم نداریم؟
اما چند مسأله جانبی مطرح است. یکی از این مسائل این است که از قدیمالایام، اگرچه تصاویر بسیاری از حضرت امیر (ع) کشیده نشده، ولی وقتی در فیلمی فردی را برای ایفای نقش او انتخاب میکنیم که مثلا در ۱۰ فیلم با محتوای نامناسب بازی کرده باشد، این انتخاب میتواند قداست و اعتبار آن شخصیت تاریخی را زیر سؤال ببرد. اگر دقت کنید، در سریالهایی درباره پیامبران، همیشه تلاش میشود بازیگری انتخاب شود که کمترین مشکل را در زندگی شخصیاش داشته باشد یا زاویه کمتری با این نقش داشته باشد. حتی برخی بازیگران، مانند بازیگر نقش یوسف، پس از ایفای چنین نقشی دیگر سراغ فیلمهایی نمیرود که آن نقش را خدشهدار کند.
پس این موضوع به مسائل جانبی بستگی دارد، نه به اصل قضیه. از نظر شرعی، هیچ روایت یا نص صریحی نداریم که این کار را تحریم کند؛ بحث کاملا به شرایط جانبی وابسته است.
اگر این شرایط رعایت شود، مثلا میبینید که افراد با فضاهای فکری مختلف این موضوع را میپذیرند.
من معتقدم ما میتوانیم از دو یا سه راه این مسأله را پیش ببریم. یکی از این راهها این است که به منابع متعدد اهل سنت مراجعه کنیم و قدر مشترک آنها را استخراج کنیم. خودم در طول ۳۰ سال مطالعاتم این کار را انجام دادهام. همین چند روز پیش که برای سریال «معاویه» مطالعه میکردم، هر کتابی از شیعیان را نگاه کردم، کنار گذاشتم؛ چون احساس کردم این کتابها مرا راضی نمیکنند. به سراغ کتابهای اهل سنت رفتم. برخی از آنها چندان قابلاعتماد نبودند، اما بعضیها بد نبودند. ما میتوانیم براساس منابع دستاول اهلسنت کتابهایی بنویسیم. بهنظرم اگر کسی کتابهای متعدد اهل سنت را بخواند، یک قدر مشترک پیدا میکند که بسیار واضح، مفهوم را میرساند و نشان میدهد چه اتفاقی در تاریخ رخ داده است.
مثلا اینکه در ابتدا مردم چگونه به حضرت امیر (ع) در جنگهای صفین و جمل نگاه میکردند؟
یک طرف علی (علیهالسلام)، طلحه و زبیر و طرف دیگر معاویه و دیگران. تشخیص حق با علی بود، اما در طول زمان این موضوع کمکم روشن شد.
چرا؟
چون بهتدریج مطالب متعددی از افراد گوناگون بحث و بررسی شد و جهان اسلام، بهویژه اهل سنت، به این نتیجه رسید که باید حقانیت علی (ع) را تأیید کند و بقیه را بهنوعی توجیه کردند. پیشنهاد من این است کسانی که میخواهند در این زمینه مطالعه کنند، پنج یا شش کتاب از خود اهل سنت را بخوانند و قدر مشترک آنها را بگیرند. متوجه خواهند شد که غربیها هم تقریبا همین کار را کردهاند؛ یعنی قدر مشترک را استخراج کردهاند. البته برخی از غربیها معاویهپرست هستند، مانند کایتانی، لامس، یا گلزی که تمایل به معاویه دارند و تحت تأثیر این فضا قرار گرفتهاند، اما ما باید با دقت و بیطرفی این مسیر را دنبال کنیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان