دولت انتقالی سوریه عمدتا مرکب از نیروهایی است که تا پیش از موفقیت در بیرونراندن بشار اسد از کشور، تحت عنوان «هیات تحریرالشام» شناخته میشدند؛ یک گروه اهل تسنن افراطگرا به رهبری احمد الشرع. بخشی از نیروهای این سازمان سابقا وابسته به جبههالنصره (شاخه سوری القاعده) بودهاند، بنابراین رژیمصهیونیستی از بدو پیشروی آنها از ادلب به سمت جنوب، از دستیابی این گروه به قدرت سیاسی هراس داشته است. با تصرف شهرهای بزرگراه استراتژیک M۵ و تغییر نظام سیاسی، مقامات صهیونیست بهمنظور جلوگیری از تسلیح تحریرالشام با سلاحهای بهجایمانده از ارتش دوره بعث و احتمال همکاری آنها با حماس، رشتهای از حملات هدفمند علیه اهداف نظامی سوریه را آغاز کردند. منابع معتقدند در دو هفته پس از سقوط دولت بعثی، تا ۸۰درصد از تأسیسات و تجهیزات نظامی سوریه طی این حملات منهدم شده است. همچنین نظامیان اسرائیلی با عبور از خط آتشبس۱۹۴۹، جولان اشغالی وسپس خطوط آلفا و براوو(جناحین منطقه آتشبس ۱۹۷۴)،وارد استانهای قنیطره ودرعا درجنوبغربی سوریه شدهاند.اشغالگران باتسلط برکوههرمون(جبلالشیخ) توانستهاند به فاصله کمتر از۵۰کیلومتری دمشق برسند و به اشراف اطلاعاتی بر پایتخت سوریه دستیابند. تصاویر ماهوارهای بهمن گذشته و فروردین ۱۴۰۴ نشان میدهند که بولدوزرهای رژیم صهیونی در جوبتا الخشب، کودنا و معربه در حال حفر سنگرند و پایگاههای نظامی اسرائیل در این روستاها در حال تأسیس است. اکنون رژیمصهیونیستی حداقل ۹ پاسگاه در جنوب سوریه دارد و دستکم دو مورد از آنها پشت خط حائل و در خاک سوریه قرار دارند.
ماجراجویی منطقهای ترکیه
اما ظاهرا رژیمصهیونیستی در محاسبات استراتژیک خود به این مسأله توجه کافی نداشته است که هیات تحریرالشام از پیش تماسهای محکمی با همسایه شمالیاش ترکیه داشته است.درواقع از آبان۱۳۹۶(۲۰۱۷)، این گروه تروریستی با حمایت ترکیه به ایجاد یک واحد سیاسی خودمختار به نام «دولت نجات سوریه» واقع در ادلب دست زد و بهتدریج از طریق ایجاد نهادهای دولتی و مدنی در این شهر تبدیل به قدرت دوفاکتو شد. تقریبا همزمان با این تحولات، ترکیه با اجرای عملیات موسوم به «سپر فرات» در مرداد سال ۱۳۹۵ (۲۰۱۶)، حضور نظامی خود در شمال سوریه را شروع کرد. در آن زمان، دولت ترکیه دو هدف داشت: ۱. تضمین سقوط حزب بعث و جایگزینی یک دولت مطلوب و ۲. تضعیف حزب کارگران کردستان (پکک)، یک سازمان چریکی مارکسیستی که به کردهای ترکیه تعلق داشت و قسمتی از نیروهای خود را به شمال سوریه منتقل کرده بود. اما با اتمام عملیات «سپر بهار» در اسفند ۱۳۹۸(۲۰۲۰)، ترکیه بهتدریج نظامیان خود را از شمال سوریه تخلیه کرد.سقوط حزب بعث و بهویژه توافق دولت ترکیه با عبدالله اوجالان مبنی بر انحلال پکک در اسفند ۱۴۰۳ (۲۰۲۴)، ظاهرا هیچ انگیزهای برای تداوم حضور نظامی ترکیه در سوریه باقی نمیگذارد. اما اردوغان، رئیسجمهور جاهطلب ترکیه، قانع نمیشود. او براساس ایدئولوژی «نوعثمانیگرایی» و دو استراتژی «اوراسیاگرایی» و «وطن آبی» میخواهد از طریق تحکیم روابط با کشورهایی که سابقا ذیل امپراتوری عثمانی بودهاند، نفوذ سیاسی ترکیه را در کشورهای اسلامی گسترش دهد. در همین راستا، امروز دولت جدید سوریه شدیدا تحت پشتیبانی ترکیه قرار دارد.
تبدیل سوریه به صحنه نبرد دو دولت
از زمان سقوط بشار اسد، اردوغان، وزرای خارجه و دفاع و رئیس سازمان اطلاعات ترکیه برای ملاقاتهای رسمی با همتایان سوری عازم دمشق شدهاند. اکنون آنکارا با تأکید بر پاناسلامیسم و ضدصهیونیسم و نیز تأسیس محور اخوانی به همراهی سوریه و قطر، وارد دشمنی با تلآویو شده است. اردوغان در ششم فروردین، به مناسبت سالگرد یکی از نبردهای جنگ جهانی اول گفت: «از سوریه تا غزه، از حلب تا تبریز، از موصل تا قدس، شهدا از چهارگوشه جغرافیای معنویمان در چناققلعه در کنار هم آرمیدهاند.» همچنین در سخنرانی نماز عید فطر، او از خدا خواست که «اسرائیل صهیونیستی را لعنت کند» و خواستار نابودی آن شد. همه اینها یعنی ترکیه درصدد تبدیل به هژمون منطقهای از طریق بهچالشکشیدن اسرائیل و تا حدی ایران است. طبق ارزیابی صهیونیستها، ترکیه خواهان تداوم حضور نظامی در سوریه و استقرار سامانههای پدافندیاش در این کشور است. بنابراین تلآویو در شب چهاردهم فروردین با هدف ارسال پیام هشدار به دمشق و آنکارا، فرودگاههای نظامی حماء و T۴ پالمیرا و یک مرکز نظامی در دمشق را هدف حملات هوایی و زمینی قرار داد. اسرائیل در پی مبارزه پنجساعته با ارتش سوریه در شهر نَوی در استان حماء و شهرک تلالجبیه در استان درعا، نیروهای زمینی خود را عقب کشید.طی این درگیری،۱۱غیرنظامی سوری کشته شدند.رژیمصهیونی این رخدادها رابهعنوان «تدابیر امنیتی ضروری» معرفی کرده و سوریه آن را «تلاش برای بیثباتکردن کشور» دانسته است. در ادامه چگونگی واکنش ترکیه یا دولت دستنشاندهاش اهمیت خواهد داشت.