فیلم دوم او «همه چیز برای فروش»، جایزه ویژه انجمن منتقدان سینما را برایش به ارمغان آورد و با ساخت «مردی که اسب شد»، توانست تندیس دیپلم افتخار ویژه هیأت داوران بخش هنر و تجربه سیوسومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند.
روایت فیلم
موضوع این فیلم در مورد پسری است که خود را «التی» ۲۱ معرفی میکند که آه در بساط ندارد. التی مخفف التفات، به معنی توجه و عنایت است.
التی، زمانی قهرمان بوکس بوده، ولی بهشدت به شرارت و قمار علاقهمند است و تمام زندگی خود را قمار کرده و به همین علت نیز در نام خود عدد ۲۱ را که نام یک بازی قمار است، میآورد. ماجرا با محاورهگویی التی ۲۱ شروع میشود. پس از حدود ۲۰ دقیقه مونولوگ عامیانه التی سروکله احمد سرباز (علی اوجی) پیدا میشود و گوش التی را با چاقو میبرد و حدود ۱۰ دقیقه درد کشیدن التی به تصویر کشیده میشود. پس از آن شخصیت بیخانمان و زبالهگرد (حافظ) را میبینیم که با واگویی، خود را معرفی میکند. او بهطور تصادفی با التی ۲۱ آشنا میشود.
شخصیت حافظ که بازیگر آن مجید مظفری است درواقع گله و شکایت از دست دادن دختر خود به نام کبوتر را دارد. پس از حدود ۴۵ دقیقه از شروع داستان دختر کردی با نقشآفرینی نرگس محمدی به مخاطب معرفی میشود که به تهران آمده است تا به نامزد خود بهنام سیوان جهت مهاجرت از ایران بپیوندد. از اینجای داستان فیلم، التی ۲۱ و حافظ با دختر کرد برای پیداکردن سیوان همراه و پس از گذراندن ماجراهایی با جسد سیوان روبهرو میشوند ....
در میان این ماجراها مخاطب متوجه میشود که حافظ، صاحب یک کافه کتاب بوده است که ....
سخنی درباره بازیگران
شکیب شجره (در نقش التی ۲۱)، در نشست خبری گفت که برای این فیلم ۱۵ کیلوگرم وزن کم کرده و موهای خود را تراشیده و مدتی هم اقدام به جابهجایی گاری کرده است تا بتواند به نقش خود نزدیک شود.
مجید مظفری نقش زبالهگردی به نام حافظ را بازی میکند و در حسرت زندگی گذشته و دختر فوتشده خود به نام کبوتر است. متأسفانه او نیز بههیچوجه به نقش خود نزدیک نشده و صرفا ظاهر نقش را حفظ کرده است.
نقش زن این فیلم را نرگس محمدی بازی میکند که یک دختر کرد از غرب کشور است و در پی نامزد خود به تهران آمده. بازیگر این نقش، نه لهجه کردی دارد و نه آرایش و نه پوشش و نه شخصیت یک دختر کرد را داراست؛ بنابراین مخاطب نمیتواند این نقش را باور کند و پذیرای آن باشد. بهخصوص زمانی که با جسد نامزد خود سیوان روبهرو میشود، بهجای مویه کردنهای اقوام کرد، همانند دختران پایتخت، جیغ میزند و گریه میکند!
سخنی درباره کارگردان
امیرحسین ثقفی در نشست خبری برگزارشده در جشنواره چهلوسوم بهصراحت اقرار کرد که هیچ هدف و پیامی را در فیلمسازی خود دنبال نمیکند. این مسأله را با دیدن فیلم، بهخوبی درک میکنیم، چراکه شخصیتهای این فیلم فقط هستند که باشند. شخصیتپردازیهای صورتگرفته بسیار سطحی و ناشیانه و فلسفه وجودی آنها برای بیننده نامفهوم است.
کارگردان با استفاده از نشانههایی همچون آتش، باد، باران، رعد و برق، سوت قطار و ... سعی کرده به درک مخاطب از فضا و اتفاقات فیلم کمک کند. بهطورمثال، پیش از هر اتفاق ناگواری، صدای مهیب رعد را در فیلم میشنیدیم.
سخن پایانی
این فیلم با بودجه شخصی امیرحسین ثقفی و علی اوجی، مجید مظفری و خانم فریبا نادری ساخته شده است و از سینمای مستقل میآید. در کل فیلم کمخرجی است، چراکه بازیگران بهنوعی تهیهکنندگان فیلم نیز هستند. لوکیشن خاصی طراحی و ساخته نشده و فیلمبرداری، بیشتر در بیابانهای اطراف تهران انجام گرفته است. فیلم در سکوت خبری ساخته شد و اطلاعات چندانی پیش از نمایش آن وجود نداشت.
فیلم فاقد زمان و مکان درست است، تمام داستان در یک روز رخ میدهد و اساسا این میزان اتفاق و جابهجایی غیرمنطقی و باورناپذیر است. گویی یک روز، برای آقای امیرحسین ثقفی بهجای ۲۴ ساعت ۱۲۰ ساعت است. درواقع او در فیلم خود سرزمین و مکانی را خلق کرده است که ساعت آن با ساعت زمین همخوانی ندارد. در این فیلم همه چیز چرک و کثیف است اعم از موقعیتها، آدمها، اتفاقات و .... درنهایت میتوان این فیلم را یک تمرین ناشیانه برای فیلمسازی دانست که تحمل تماشای آن از حوصله هر تماشاگری خارج است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
پاسداشت زبان فارسی در عصر شبکههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوین در گفتوگو با عضو هیات علمی دانشگاه تهران
دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بینالملل در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه«جامجم» مطرح کرد
با وحید اسدی، مدیر رادیو جوان درباره رویکردهای جدید این رادیو در ۲۸ سالگی تأسیس آن گفتگو کردیم