اخیرا تازهترین نمایشگاه انفرادی این هنرمند در گالری صداوسیما افتتاح شد که مشتمل بر ۷۰ اثر با مضامین عرفانی و ادبیات کهن بوده است. با او درباره جایگاه فعلی خوشنویسی در شرایط کنونی به گفتوگو نشستهایم.
از کارنامه کاری شما اینطور برمیآید که غالبا مضامین عرفانی را دستمایه خلق آثارتان قرار میدهید.
من از همان ابتدا که به خوشنویسی علاقهمند شده و در این مسیر پا گذاشتم تلاش کردهام مضامینی را دستمایه کار خود قرار دهم که حالوهوای معنوی داشته باشد. در این سالها در کنار آثاری که با الهام از اشعار شاعران کهن کار کردهام، به نگارش ذکرهای زیبا در قالب «اسماءالحسنی» و «وانیکاد» هم پرداختهام. کمااینکه بهعنوان خالق اولین، بزرگترین و ریزترین «حسبیا...» شناخته شدهام. در این اثر از ۱۶۰میلیون حروف «ا...» بهره گرفتم. این اثر در ابعاد ۲متر در ۲متر طی یک سال خلق شد و من سعی کردم از تکنیکهای نو و تفکری استفاده کنم، چراکه بر این باورم وقتی هنرمند نگاه تقلیدی داشته باشد نوآوری و تفکر شخصی خود را از دست میدهد. چهبسا در این زمینه گاه هنرمندانی را میبینیم که فقط از کار استادان و قدما تقلید میکنند. تلاش من در این سالها این بوده که هنگام ارائه هر اثری، حال مردم را خوب کنم و درعینحال، کارم ادای دینی به هنر ارزشمند خوشنویسی باشد. معتقدم رسالت نهتنها خوشنویس که اصولا هنرمند این است که با خلق هر اثر، پیامی به مخاطب بدهد. بهقولی: چشم شب زندهدار بسیار است/ دل شب زندهدار میخواهد. این بیت را تا امروز کمترهنرمندی به خط نوشته، ولی من بارها آن را به اشکال گوناگون با الهام از میرزاغلامرضا اصفهانی به شکل کتیبهخط تجربه کردهام. ادبیات کهن ما از پتانسیل گستردهای برخوردار است که باوجود آنکه طی دورههای مختلف، هنرمندان خوشنویس تلاش کردهاند به زعم خود از سرچشمههای این دریای بیکران در خلق آثار مختلف بهره بگیرند، ولی همچنان دارای زوایایی است که از دید هنرمندان پنهان مانده و هرچقدر به این حیطه پرداخته شود بازهم کم است.
در نمایشگاه اخیر شما که طی روزهای گذشته برگزار شد اغلب آثار به شیوه «کرشمه» نوشته شده بودند. این درحالیاست که امروز اغلب هنرمندان خوشنویس به سمت خط نستعلیق گرایش دارند. بااینحال، علاقهمندی شما به این خط از کجا نشأت میگیرد؟
پیش از هر چیز، باید به این موضوع اشاره کنم که خط نستعلیق بهدلیل ویژگیهای منحصربهفرد خود، بیشتر در حوزه خوشنویسی سنتی کاربرد دارد. درمقابل، خطوطی مانند شکسته،نسخ، ثلث و کرشمه حالوهوای سماع بیشتری دارند وبه همین دلیل، درنقاشیخط کاربرد بیشتری پیدامیکنند.ازآنجا که من دراین سالها به موازات فعالیت درعرصه خوشنویسی،درنقاشیخط هم قدمهای زیادی برداشته و کارهای متفاوتی ارائه دادهام، از خط کرشمه بیشتر استفاده کردهام، چون همانطور که گفتم، این خط قابلیت حرکتی بیشتری دارد.
به نظرتان این هنر چقدر با توجه به ارتقای بینش مخاطبان هنرهای تجسمی در سالهای اخیر رونق یافته است؟
خوشنویسی یکی از هنرهای اصیل و پرقدمت ما ایرانیان است که در تمام دورهها، جایگاه خود را در بطن اجتماع حفظ کرده است. بهشخصه بر این باورم، اگر هنرمندی میخواهد در مسیر خوشنویسی پا بگذارد باید اول قله را ببیند و بعد مسیر را تحمل کند یا بهعبارتی، در آن مسیر هدایت شود و به سرمنزل مقصود برسد. ضمن اینکه هنرمند هیچگاه نیازی به حمایت دولتها نداشته و ریاضت، تلاشهای مستمر و خالصانه اوست که میتواند هنرش رانزد مردم ماندگار کند.هنرمند باید با شعر وموسیقی زندگی کندو با وسعت افق دیدخودبه خلق اثر بپردازد.خوشبختانه خوشنویسی درحالحاضر بیش ازپیش درجامعه شناخته ومعرفی شده است. بهخصوص اینکه امروزدرقیاس باگذشته،شاهد برگزاری نمایشگاههای انفرادی وگروهی دراین زمینه هستیم وطبعا برپایی دوسالانهای مثل دوسالانه ملی خوشنویسی هم عاملی برای جذب هنرمندان جوان به سمت این هنر بوده است. اصلا ماهیت هنر به این شکل است که باید از اعماق وجود هنرمند برآمده باشد تا بتواند به دل بیننده بنشیند. اگر هنرمند دائم به این فکر باشد که چطور میتواند اثر خود را به مبلغ بالایی بفروشد، هنرش هیچگاه ماندگار نخواهد شد و کاربرد چندانی هم ندارد. برای من اینطور بوده است که وقتی دست به قلم میشوم که در درجه اول حال خودم خوب باشد و بتوانم با اثری که کار میکنم این حال خوب را به مخاطب هم انتقال دهم.
با توجه به اینکه در سالهای اخیر بیش از پیش بر مقوله اقتصاد هنر تاکید میشود و این مسأله موجب شده تا توجه مردم نسبت به خرید آثار هنری در گالریها جلب گردد، خرید آثار خوشنویسی از این منظر را نزد مردم عادی چطور میبینید؟
ما ایرانی هستیم و از گذشته به مناسبتهای مختلف به یکدیگر هنر هدیه میدادهایم. درست است که در این سالها دیدگاه عامه مردم نسبت به هنر دستخوش تغییرات بسیاری شده و همانطور که اشاره کردید، قدر و منزلت اثر هنری بیش از قبل شناخته میشود اما مسائل اقتصادی در شرایط فعلی سبب شده تا تمرکز اصلی مردم روی تامین نیازهای اولیه زندگی باشد. شاید به همین خاطر است که در سالهای اخیر هنر و فرهنگ از سبد خانوار تا حدود زیادی کنار گذاشته شده است.
اگر ممکن است درباره نمایشگاه اخیرتان که طی روزهای گذشته در گالری صداوسیما برگزار شد هم توضیح دهید.
من تا امروز نمایشگاههای متفاوتی را در داخل و خارج از کشور برگزار کردهام و این نمایشگاه هم در نوع خود متفاوت بوده است. کمااینکه ۷۰ اثری را که در این نمایشگاه ارائه کردم با تخفیف ویژه در معرض دید کارکنان سازمان و همینطور مردم عادی گذاشتم تا بتوانند به خرید این کارها بپردازند. از دید خودم، نمایشگاه اخیر اتفاق بزرگی در کارنامه کاری من به شمار میرود. درست است که این نمایشگاه فروش چندانی به همراه نداشت اما با مخاطبانی از طیفهای مختلف جامعه روبهرو شدم که هرکدام با تماشای این آثار از ظن خود یار من شدند. مسلما هر مخاطبی که به تماشای اثر هنری مینشیند برداشت مخصوص به خود را نسبت به آن اثر دارد و همین تفاوت دیدگاههاست که برای هنرمند لذتبخش است. آثار این نمایشگاه در طول هفت ماه و برپایه مضامین قرآنی و ادبیات کهن شکل گرفتهاند. اعتقادم بر این است که هنرمند خوشنویس نباید هر شعری را بنویسد، بلکه میبایست به سمت نگارش اشعاری برود که در مواجهه با مخاطب مانند درس زندگی باشد و او را به تامل وادارد. یکی از مؤلفههای خط این است که همواره با ادبیات در تعامل و پیوند بوده است. وقتی به این شعر حافظ که میگوید: «در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد/ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد» نگاه میکنیم، میبینیم نظر حافظ در این شعر فقط به سمت عشق الهی بوده است. خوشنویسان این اقبال را داشتهاند که از چنین اشعاری الهام گرفته و با صیقلدادن روح خود، به نگارش آن بپردازند. کمااینکه خود من در این حیطه همیشه مدیون موسیقی و ادبیات هستم و با سرشار شدن از این هنرهاست که توانستهام آثار متعددی را خلق کنم. بهخصوص اینکه خودم هم ۳۰سال است سازهای مختلفی مینوازم. بههرحال، در سالهای اخیر شاهد تعامل بیشتر هنرها با هم هستیم و ادبیات از گذشته تا امروز شالوده و اساس خوشنویسی را تشکیل داده است.
پیش از شروع گفتوگو اشاره کردید که چند سالی در ترکیه به آموزش موسیقی و خط پرداختهاید. جایگاه خوشنویسی ما در قیاس با کشورهای همجوار را چطور ارزیابی میکنید؟
آنها بیشتر ثلثنویس هستند و شیوهشان با خوشنویسی هنرمندان ایرانی بهطورکلی متفاوت است و به خطوطی نظیر ثلث و نسخ گرایش بیشتری دارند. البته ناگفته نماند که در این سالها در این زمینه به پیشرفتهای زیادی رسیدهاند و هرسال مسابقات و جشنوارههای جهانی را در ابعاد گسترده برگزار میکنند. به نظرم با وجود آنکه پیشینه آنها در خط در قیاس با ما کمتر است اما توجه و حمایتهایی که از سوی دولت نسبت به این هنر در کشورشان صورت گرفته است، باعث شده تا هنرشان بیشتر در معرض دید قرار بگیرد و معرفی شود.