آخرین درس آقا معلم بعد از مرگش

معلمی شیفته علم از دیار فهلیان ممسنی استان فارس. تا زمانی‌که در این دنیا زندگی می‌کرد، با جسم خود شاگردانش را آموزش داد، اما پس از مرگ در ۶۹ سالگی نیز رسالت او پایان نیافت و با اهدای پیکر خود به دانشگاه علوم پزشکی شیراز به ارتقای دانش پزشکی دانشجویان این دانشگاه کمک کرد. پیکر او پس از پنج سال در خاک آرمید.
معلمی شیفته علم از دیار فهلیان ممسنی استان فارس. تا زمانی‌که در این دنیا زندگی می‌کرد، با جسم خود شاگردانش را آموزش داد، اما پس از مرگ در ۶۹ سالگی نیز رسالت او پایان نیافت و با اهدای پیکر خود به دانشگاه علوم پزشکی شیراز به ارتقای دانش پزشکی دانشجویان این دانشگاه کمک کرد. پیکر او پس از پنج سال در خاک آرمید.
کد خبر: ۱۴۹۳۵۰۶
نویسنده لیلا حسین‌زاده - گروه حوادث
 
هاشمی در دانشگاه شیراز در رشته مهندسی کشاورزی درس خواند و پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه با عشقی که به معلمی داشت در نقش معلم سپاه دانش به خدمت سربازی خود ادامه داد. سربازی‌اش که تمام شد، در آموزش و پرورش منطقه‌ای محروم در بویراحمد، تدریس دانش‌آموزان را آغاز کرد. آن‌طورکه اختر فریدی همسر هاشمی به جام‌جم می‌گوید، او در هنرستان کشاورزی دروس فیزیک، شیمی و ریاضی را به دانش‌آموزان خود آموزش می‌داد و معلمی نخبه و باهوش بود. 
فریدی در مورد این‌که چرا هاشمی پیکر خود را به دانشگاه علوم پزشکی شیراز اهدا کرد، به جام‌‌‌جم گفت: «‌پسرم پس از قبولی در رشته پزشکی با پدرش تماس‌گرفت و گفت پدر، ما در حال تشریح جسدی هستیم که ۱۵ سال پیش فوت شده است. در واقع مرکز علمی جسد را خریداری کرده بود. این حرف خیلی روی آقای‌هاشمی تاثیر گذاشت و چون بسیار مردمی و انساندوست بود، پس از شنیدن این حرف به پسرم گفت خودم به دانشگاه علوم پزشکی می‌روم و جسدم را اهدا می‌کنم. یک روز که در خانه بودم با نامه‌ای آمد و گفت« ببین اختر، تا زنده‌ام، متعلق به تو هستم. زمان مرگم، این برگه را می‌بینی؟ گفتم بله، گفت این جسد پس از مرگ متعلق به علوم پزشکی است. پس از فوتم با علوم پزشکی تماس می‌گیری تا بیایند و جسدم را ببرند. ضمنا نمی‌خواهم هیچ مراسم ختمی برای من برگزار شود و جسدم را در قطعه علوم پزشکی دفن کنید تا به نوعی مردم با دیدن مزارم به این فکر بیفتند که پس از مرگ جسد خود را اهدا کنند. هاشمی کوهنورد بود و همراه با او ۴۰۰ کوهنورد دیگر هم فعالیت می‌کردند، اما از میان آنها هاشمی همراه چند نفر دیگر تصمیم گرفتند پس از مرگ پیکر خود را به علوم پزشکی اهدا کنند. یکی‌شان پزشک بود، دیگری خود هاشمی و نفر آخر هم یک کوهنورد که هر سه جسد خود را اهدا کردند. من نیز قرار است جسدم را اهدا کنم.»
او وصیت نامه‌ای هم نوشت و در بخشی از آن این‌طور گفته بود:«اینجانب کریم هاشمی در صحت و سلامت با قصد و اختیار حاضر شدم و به‌صورت داوطلبانه اجازه می‌دهم بعد از مرگ جسد اینجانب در اختیار دانشگاه علوم پزشکی قرارگیرد تا در جهت امر آموزش دانشجویان پزشکی در حد ضرورت پزشکی بصورت کامل و مشروع از آن استفاده شود و از نظر اینجانب هیچگونه منعی ندارد. دانشگاه خود مجاز است به هر طریق که صلاح بداند با قطعات و جسد رفتار کند و بدین وسیله جسد خود را به دانشگاه علوم پزشکی اهدا کردم.» فریدی در مورد علت مرگ هاشمی ادامه می‌دهد:« همسرم اهل سیگار نبود و بسیار ورزش می‌کرد و کوهنورد بود. اما اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸ کیسه صفرایش دچار مشکل شد. شب قبل از مرگ دور هم بودیم که هاشمی گفت همه بخوابید و من هم می‌خواهم بخوابم. صبح که شد دیدم دخترم در حال فریاد زدن است. گفتم چه شده که گفت عمه‌ام تماس گرفته و می‌گوید در خواب دیده پدرت فوت کرده است؟ تا آن لحظه کسی نمی‌دانست هاشمی فوت شده است. سراغ هاشمی رفتم. پتویش را برداشتم که دیدم وضعیت مناسبی ندارد. با اورژانس تماس گرفتیم که گفتند هاشمی پس از سکته تمام کرده است. با فوت هاشمی و طبق وصیت او با دانشگاه علوم پزشکی تماس گرفتیم تا پیکر را با خود ببرند.»
به گفته فریدی، همسرش اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۸ از دنیا رفت و طبق قراردادشان با دانشگاه علوم پزشکی شیراز قرار بود جسد برای تشریح دو سال در اختیار آنها باشد و سپس با تحویل به خانواده به خاک سپرده شود، اما با جولان کرونا در دنیا و ایران، این قرارداد عملا به تعویق افتاد و پنج سال تمام جسد در اختیار دانشگاه بود: «جسد از آن سال در اختیار دانشگاه بود تا سه چهار ماه پیش که خواهش کردند و گفتند به دلیل جولان کرونا تشریح انجام نشده و به ما اجازه دهید این کار را انجام دهیم که انجام شد. پس از آن به ما اعلام کردند که جسد دو فرد دیگر به خاک سپرده شده و این بار نوبت پیکر هاشمی است که در خاک آرام گیرد. گفتند به دلیل مواد موجود در داخل جسد به جز خانواده هیچکس نباید درمحل خاکسپاری حضور داشته باشد که همین مسأله ایجاد ناراحتی در میان اقوام و دوستانمان کرد. در نهایت او در شیراز به خاک سپرده شد. من نیز قرار است پیکرم را مانند همسرم اهدا کنم و فرزندانم نیز هیچ مخالفتی با این موضوع‌ندارند.»

هفت سال اصرار برای ازدواج
آ‌نطور که فریدی می‌گوید عشق عجیبی بین او و هاشمی وجود داشت و هر دو همدیگر را بسیار دوست داشتند، اما خانواده فریدی با این ازدواج مخالف بودند چون دخترها در آن زمان حق انتخاب همسر نداشتند: «خان‌های زیادی خواستگارم بودند، اما هیچکدام را نمی‌خواستم و عاشق هاشمی بودم او مردی بسیار باهوش و نخبه و با‌استعداد بود. به خاطر این موضوع کتک‌های زیادی خوردم، اما در جمع گفتم خدا یکی کریم یکی. مقاومت و سماجت من هفت سال تمام ادامه داشت تا سرانجام موفق شدم با او ازدواج کنم.
newsQrCode
برچسب ها: معلم ازدواج جنایت
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها