جشنواره فیلم فجر‌؛ همه با هم هستیم؟!

این روزها همه حرف و حدیث‌های فرهنگی- هنری به جشنواره فیلم فجر ختم می‌شود. از هر منظری به سینما نگاه کنیم، اولویت این رویداد مهم و باشکوه به چشم می‌آید. اصلا مگر می‌شود منکر جایگاه تأثیرگذار این جشنواره بر دیگر حوزه‌های هنر و حتی بر عرصه فرهنگی/ دیپلماسی عمومی شد.
کد خبر: ۱۴۹۰۵۲۵
نویسنده محمدتقی فهیم | نویسنده و منتقد
 
خصوصا برای نسل ما جشنواره همه چیز است؛ عید است، جشن است،گردهمایی سینمایی و دوستانه است. اساسا عشق است. این جشنواره با ما قد کشید و ما به پای آن، پیر شدیم! شوخی نیست که فردی مانند نگارنده، ۴۰دوره در متن و بطن و همراه و همگام جشنواره جلو آمده‌ام.  شاید باورش برای برخی سخت باشد، ولی حقیقت دارد که همه سال انتظار رسیدن بهمن ماه، امید به زندگی را در ما تقویت می‌کند. مانند کشاورز و باغداری که هرسال پرتلاش شخم می‌زند، دانه می‌پاشد، نهال می‌کارد، هرس می‌کند، چشم به آسمان دارد تا ببارد و پای کاشته‌هایش می‌نشیند تا بروثمر بهتری برداشت کند. این امید هرساله در او قوی‌تر از سال قبل بروز و ظهور دارد. بر ما هم همین زیست امیدوارانه باغداران حاکم است. می‌نویسیم. نقد مکتوب و شفاهی می‌کنیم. تبلیغ می‌کنیم. نهی و نفی و اعتراض می‌کنیم، همه‌اش به امید این‌که سینمای کشور در تمام زمینه‌ها و مؤلفه‌های ساختاری/ فرمی و تعالی مضمونی‌اش رشد و بالندگی پیدا کند و نمود و ثمره این ظرفیت و پتانسیل را در جشنواره به تماشا بنشینیم. سال و دوره‌ای بوده که فیلم‌ها در حد انتظارمان نبودند یا مدیریت اجرایی ضعیف و شلخته ظاهر شدند، وضعیتی که کفری شدیم و اختیار زبان و قلم را کنترل نکردیم و تند رفتیم اما همه چیز به این ختم نشده و دوره‌ای دیگر به وجد آمدیم. فیلم‌ها سرحال‌مان آوردند و اجرای قانونمند و منظم و احترام‌آمیز مجریان، شعف و سرزندگی را در ما برمی‌انگیخت تا شب‌های ایام جشنواره را بارویا به صبح برسانیم. هر ساله ۱۰روز به اقصی نقاط کشور سفر می‌کنیم. با دیدن درد و رنج مردم  ناراحت می‌شویم. با شادی‌های‌شان مسرور، توسعه را تجربه می‌کنیم همچنان‌که با حماسه‌پردازی رزمندگان در دوران دفاع‌مقدس همذات‌پنداری می‌کنیم، با آیین‌های‌شان همراه می‌شویم و مناسک‌شان را ارج می‌نهیم، فقرشان آزارمان می‌دهد، رفاه‌شان به‌شکر وامی‌داردمان و...  .خلاصه ایام پر شور و نشاطی را پیش‌رو داریم که اصلا دل‌مان نمی‌خواهد جشنواره تمام شود. نزدیک به اختتامیه «دپرس» و افسرده می‌شویم که «ای دل غافل این تنها دردانه ما اهل سینما، اعم از سینه فیل‌ها تا طرفداران فیلم‌های جدی و خشک و عبوس به پایان رسید حالا از فردا چه کنیم»؟ واقعا که ترک برج میلاد، خانه جشنواره، سخت آزار‌دهنده می‌شود، مگر به عشق و امید این‌که سال بعدی هم هست. برای همه گروه‌های سنی خانواده سینما و هنرمندان همین حال‌و‌هوا مصداق دارد. هنرجو و دانشجوی سینما باشد یا فیلمساز آماتور، تازه‌وارد یا کارگردان و سینماگر پابه سن گذاشته‌ باده‌ها فیلم درکارنامه‌شان فرقی نمی‌کند،جشنواره فجربرای همه ذوق‌آوروحال خوب‌کن است.هیچ «استیج»ی به قول امروزی‌ها و صحنه و میدانی برای فیلمسازان؛ جشنواره فجر نمی‌شود. شک نکنید حتی آنهایی که راه به آن‌ور آب‌ها پیدا می‌کنند و دست پر بر‌می‌گردند، به عشق این است که اینجا دیده شوند.می‌دانندکه نابغه‌ترین که باشند، در آن‌سو نابغه سوخته‌اند. باید باج موضوعی/ مضمونی بدهند تا دیده شوند. هرچقدر روی استیج برای‌شان هورا بکشند،در درون خود رامغموم و بازنده‌ می‌پندارند، اما اینجا نه‌تنها باج نمی‌دهند که بزرگ‌شان می‌دارند. مردم برای سلفی‌گرفتن درصف می‌ایستند. هیج‌جا نفس گرم تماشاگر، هوادار و طرفداران این ‌دیار را برای فیلمساز رقم نمی‌زند. برای همین است که امسال شاهد مشارکت همه قهر‌کرده‌های دو سال گذشته هستیم. به‌زعم نگارنده اصلا نباید از آنهایی که به هر دلیلی نیامدند (اعم از فیلمساز تا کارشناس و اهل رسانه و...) و امسال اعلام حضور کردند گله‌مند بود.منهای معدود افرادی که به این شکوه و رویداد ارزشمند فراگیر لگدزدند وپشت به هویت و ریشه‌های اینجایی خود کردند،دیگرانی که تحت‌تأثیر برخی تبلیغات وجوایجادشده ازجشنواره روی گرداندندواین دوره‌بازگشتند،خوش‌آمدندوباید به استقبال‌شان رفت. جشنواره فیلم فجر محیط و مأمن وسنگر فرهنگی/ هنری همه ایرانیان وطن‌پرست و ملی است.مقدم همه‌شان گرامی باد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها