هانی زاده: جمهوری اسلامی ایران نباید فریب تحرکات تاکتیکی عربستان را بخورد

خاندان آل سعود با حمایت از ارتش صدام در زمان جنگ تحمیلی که مقادیر وسیعی سلاح، تجهیزات و حتی منابع مالی را روانه بغداد ساخت؛ هدف سعودی ها فشار بر جمهوری اسلامی و مقابله با حمایت تهران از آزادیخواهان منطقه در لبنان، عراق و فلسطین ارزیابی می شود؛ درنتیجه می توان گفت که بنیان پادشاهی سعودی بر مقابله و مهار موقعیت جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا استوار شده است.

باتوجه به شرایط منطقه غرب آسیا بواسطه تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پادشاهان عربستان با جمهوری اسلامی ایران از حیث تاکتیکی نزدیک شده تا ضعف های ریاض را حیث سیاست داخلی و خارجی رفع نماید و چنین روابطی قدر مسلم پیش تر با هماهنگی قدرت های فرامنطقه ای به ویژه ایالات متحده آمریکا بستر پیگیری آن مهیا شده است و معنای پایان مخاصمات تهران و ریاض را نداده است.

منابع انسانی و مالی عربستان سعودی همواره پشت جریانات ضدانقلاب اسلامی در اقصی نقاط منطقه غرب آسیا وجود داشته بطوریکه ریاض در صف اول حامیان گروه های تکفیری در عراق، سوریه همچنین دولت های فاسد و وابسته نظیر یمن بوده و این رویکرد سعودی ها فرازمانی فارغ از میزان حُسن روابط با جمهوری اسلامی ایران همراه عناصری که در جنگ افروزی و شعله ور ساختن تروریسم سهیم هستند؛ استمرار داشته است.

مقامات ریاض همواره خود را در یک صلح سردی با نظام اسلامی ایران ارزیابی می کنند که با تضعیف ظرفیت های امنیتی جمهوری اسلامی ایران درکنار مانع تراشی بر عملکرد محور مقاومت در منطقه غرب آسیا خواهان بازگشت تهران به درون مرزهای خود بوده تا از این طریق با فعال سازی نیروهای گریز از مرکز و همکاری با واشنگتن همچنین رژیم صهیوینستی گفتمان انقلاب اسلامی را شکست دهند.

درنتیجه چنین رویکرد خصمانه ای، جمهوری اسلامی ایران بایستی مطلع باشد که نزدیکی ریاض با تهران و همراهی مقطعی خاندان آل سعود با برخی مواضع ایران مانند مسئله فلسطین به هیچ عنوان ماهیتی راهبردی نداشته بلکه سعودی ها اولویت اصلی سیاست خارجی نظام سلطنتی نامحبوب خود را در رفع اندیشه های انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا پیگیری می کنند.

در مسیر مقابله با ایران، سعودی ها از هیچ گونه جنایت همچنین دشمنی فروگذار نبودند به گونه ای که حتی صداهای داخلی که مخالف ظلم به مردم عربستان بودند را همانند مرگ دردناک جمال خاشقچی روزنامه نگار سرشناس سعودی پاسخ دادند که نماد عینی از ددمنشی خاندان آل سعود در مقابل هرگونه نگرانی از نفوذ تفکرات تجدیدنظر طلبانه به سرزمین خود قلمداد می شود.

به عبارت دیگر می توان گفت که هرگونه فعالیت ضد محور مقاومت در منطقه همچنین علیه شهروندان ایرانی که اخیرا شدت گرفته است؛ خروجی امیال پلیدانه سعودی ها است که در سیاست اعلانی خود بعد از میانجی گیری چین به سمت همکاری با تهران حرکت کردند اما در سیاست اعمالی خود خواهان تحدید نفوذ و حمایت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا هستند.

نباید فراموش کرد که عربستان درواقع مامور و حافظ منافع ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده که اتکای کاملی به معاهدات امنیتی و نظامی به واشنگتن دارد؛ بنابراین این گمان که رفتار مقامات عربستان به سرعت و صرفا با مذاکرات در یک مدت زمان محدود تغییر محسوسی کند، خیال خامی تلقی می شود. چراکه هسته سخت قدرت در کاخ های سعودی استمرار حکمرانی خود را منوط به تضعیف نهایی محور مقاومت تعبیر می کنند.