عبور از پایتخت متمرکز

انتقال پایتخت یکی از تکراری‌ترین بحث‌ها پیرامون چالش‌های شهری تهران است؛ طرحی که پیشینه‌اش حتی به دوره قاجار بازمی‌گردد و اساس حرف‌ها هم همانی است که از همان زمان وجود داشته اما دوباره بحث پیرامون این موضوع بالا گرفته است، هفته گذشته مسعود پزشکیان اشاره‌ای گذرا به این موضوع کرد اما این‌بار آدرس و نشانی او دقیق‌تر از گذشتگان بود.
انتقال پایتخت یکی از تکراری‌ترین بحث‌ها پیرامون چالش‌های شهری تهران است؛ طرحی که پیشینه‌اش حتی به دوره قاجار بازمی‌گردد و اساس حرف‌ها هم همانی است که از همان زمان وجود داشته اما دوباره بحث پیرامون این موضوع بالا گرفته است، هفته گذشته مسعود پزشکیان اشاره‌ای گذرا به این موضوع کرد اما این‌بار آدرس و نشانی او دقیق‌تر از گذشتگان بود.
کد خبر: ۱۴۸۸۴۲۱
 
رئیس‌جمهور هفته پیش با اشاره به مشکل کمبود آب و نابرابری منابع و مصارف در تهران، پیشنهاد داد که پایتخت به یک شهر در کنار دریا منتقل شود. آن‌طور که او باور دارد «این تغییر می‌تواند به حل مشکلات ملی کمک کند.» درست پس از همین اظهارات بود که این‌بار محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور درهمایشی با مسئولان روابط‌عمومی دستگاه‌های اجرایی، با اشاره به مشکلات فعلی تهران اظهار کرد: «‌تهران کشش سرویس‌دهی به جمعیت بالای ۱۰میلیون نفر راندارد و هیچ راهی جز انتقال پایتخت نداریم. این تصمیم باید گرفته شود و جز با رضایت و نظر مردم نباید گرفته شود.» اما این قصه مخالفان سرسختی هم دارد؛ یکی از آنها پرویز سروری، نایب‌رئیس پارلمان شهری که معتقد است این تصمیم همچون سابق نتیجه‌ای نخواهد داشت و البته که به گفته او «با انتقال پایتخت نه‌تنها مشکلات تهران رفع نمی‌شود، بلکه این مشکلات به محل جدید نیز انتقال داده می‌شوند.» اما تهران با چه مشکلاتی رو‌به‌روست که حالا تصمیم به انتقال آن گرفته‌ایم؟ مهم‌ترین نکته در این میان بحث منابع است، چیزی که در اظهارنظر پزشکیان هم به آشکاری به آن اشاره شده است. در سند آمایش سرزمینی مصوبه ۱۳۴۶ تهران، ظرفیت پذیرش تنها پنج میلیون نفر را دارد و همین یک دلیل کافی است تا بدانیم ظرفیت سکونت در تهران بیشتر از توان منابع این شهر است. این در‌حالی است که همین حالا جمعیت تهران تا ۱۵میلیون نفر برآورد می‌‎شود و این رقم فارغ از جمعیت شناوری است که در آن رفت‌وآمد می‌کنند. همین دیروز گزارش تازه سایت «نامیبیو» منتشر شده است و داده‌های عجیبی را برای ما به همراه دارد. در این پایگاه ۲۶۶ شهر جهان با شاخص «کیفیت‌ زندگی» سنجش شدند و نتایج پایش در پایان ۲۰۲۴، تهران را «سومین شهر بد» برای سکونت معرفی کرده است! این شاخص براساس سطح شش فاکتور مرتبط با رفاه ساکنان از جمله «قدرت خرید و هزینه مسکن» به‌دست می‌آید. اما خروجی کنار هم قراردادن این گزاره‌ها لزوما نتیجه‌اش تصمیم به انتقال پایتخت نیست؛ بلکه باید به‌جای بردن پایتخت به جایی دیگر به فکر تمرکززدایی از این شهر باشیم؛ اتفاقی که از‌قضا سیاست‌های دو دهه اخیر نشان می‌دهد درست برخلاف جهت در حال حرکت است؛ به‌عنوان مثال طی دو سال گذشته دو بیمارستان چندهزار تختخوابی در تهران تاسیس شده که همین موضوع باعث گسیل تعداد بی‌شماری از شهروندان به تهران می‌شود. تجربه‌های موفق انتقال پایتخت در جهان هم برخلاف تصور نادر است. اهل فن و متخصصان شهرسازی هم با انتقال پایتخت چندان موافق نیستند و جابه‌جایی پایتخت ده‌ها سال زمان می‌برد و منابع کشور را صرف خود می‌کند و بقیه کشور را از منابع و بودجه بی‌بهره می‌کند. باید از تهران تمرکززدایی و تراکم‌زدایی شود، به این معنا که فعالیت‌ها و کارهای غیرضروری از تهران خارج شود و اجازه هرگونه بارگذاری جدید را که غیرضرور است، ندهند. 
عبور از پایتخت متمرکز
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها