دمی با خاطرات آیت‌الله دستغیب؛

ماجرای طومار مردم شیراز به امام راحل

عمری با «رضاً بالرضائک و تسلیم لامرک» سپری کرد و به مردم نشان داد می‌توان برای رضای خدا زندگی کرد و در همان مسیر، به اوج رسید.
عمری با «رضاً بالرضائک و تسلیم لامرک» سپری کرد و به مردم نشان داد می‌توان برای رضای خدا زندگی کرد و در همان مسیر، به اوج رسید.
کد خبر: ۱۴۸۴۸۳۶

به گزارش جام‌جم‌آنلاین از فارس،آیت‌الله دستغیب تمام عمر پربرکتش به تجهد و مجاهدت گذشت. مجاهدت در مسیر تطهیر دالان‌های ظاهر و باطن. 

عمری با «رضاً بالرضائک و تسلیم لامرک» سپری کرد و به مردم نشان داد می‌توان برای رضای خدا زندگی کرد و در همان مسیر، به اوج رسید.

آوازه استواری و حکمتش از شیراز فراتر رفته بود و علاوه بر عموم مردم شیراز، مریدانی هم در دیگر نقاط کشور داشت.

ماجرای طومار مردم برای امام جمعه شدن شهید دستغیب

از همان ابتدای انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی، مورد وثوق و اعتماد امام راحل بود به طوری که پس از درخواست مردم، این عالم مجاهد به دستور بنیان‌گذار انقلاب، امام جمعه شیراز شد.

شهید آیت‌الله دستغیب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند قبل به فعالیت‌های روشنگرانه خود جهت استحکام بخشیدن به نظام نوپای اسلامی ادامه داد.

نخستین هفته پس از اقامه نماز جمعه تهران در سال ۱۳۵۸، مردم شیراز با مراجعه مداوم از آیت‌الله دستغیب خواستند، نماز جمعه را در شیراز برپا کند. ایشان در پاسخ به مردم اعلام کرد که نماز جمعه از مناصب خاص است و اختیارش در دست، ولی امر، پس اگر امام خمینی دستور بفرمایند، مانعی ندارد.

مردم شیراز بی‌درنگ طوماری بلند نوشتند و امضا کردند و آن را برای امام خمینی که آن موقع در قم مستقر بودند، ارسال کردند. ایشان نیز بنا به درخواست مردم با دستخط خود، حکم امام جمعه‌ای آیت‌الله دستغیب را صادر کردند.

داستان‌هایی که هنوز هم شگفت‌انگیز و شنیدنی است

سخنان حکیمانه او یا تحلیلش از روایات، اندوخته‌هایی از عالمی مجاهد بود که سال‌ها به علم‌اندوزی و تالیف کتاب پرداخته بود. هنوز هم وقتی "قلب سلیم" را ورق بزنیم، هر صفحه‌اش حرف‌های زیادی برای تطهیر باطن و دوری از رذائل یا گناهان قلبی اخلاقی برایمان دارد.

شهید دستغیب با قلب سلیم تلاش کرده، مسیر هدایت به سمت رستگاری را با بیانی شیوا و محتوایی پرمغز به مردم ارائه دهد.

اگر کتاب "گناهان کبیره" در مذمت ابعاد ظاهری گناهان است، قلب سلیم به لایه‌های روحی و درونی گناه پرداخته و انسان‌ها را از آنان برحذر داشته است.

نثر شیوایش هنوز در "داستان‌های شگفت" شیرین و شنیدنی است. گویی پدری مهربان با آن محاسن سپید و عمامه سیاهِ سیدی، هنوز هم روبرویمان نشسته و آن حکایات نغز را با لهجه شیرین شیرازی نقل می‌کند.

حسن همجواری با آیت‌الله

منبر‌های آیت‌اللهِ شهید، گاه با حرف‌های عالمانه و سنجیده بود، اما به گونه‌ای که هر فردی، با هر سطح از سواد و بینش آن را درک کند.

چه بسیار افرادی که پای منبر مخلصانه او، دگرگون شده و از همان جملات اولی که جاری میشد، گریه سر می‌دادند و چه بسیار جوانانی که به یمن هم‌جواری با او، هدایت شدند و مسیر رستگاری پیش گرفتند.

تقریبا همه منبر‌ها یا سخنرانی‌های سید عبدالحسین همین گونه بود. از سحر‌های ماه مبارک رمضان گرفته که هنوز از پس سال‌ها نوای شیرین سید، مهمان خانه شیرازی‌ها می‌شود تا تفسیر دعای کمیل با آن نجوای عارفانه و دلنواز.
اوقاتش بیشتر در سکوت سپری میشد.

با دقت به صحبت افراد گوش می‌داد و سخنان درست آن‌ها را می‌پذیرفت با دشمنانش نیز رفتاری شایسته داشت و به هیچ‌کس اجازه نمی‌داد که از مخالفان ایشان بدگویی کند. حتی گاهی با تعریف از مخالفان خود، آن‌ها را به شگفتی می‌انداخت.

ایشان در محیط خانه منشأ خیر و برکت بود. با اهل خانه از همسر و فرزندان رفتاری توام با مدارا داشت. هنچنین بسیار کم خوراک، دائم‌الوضو و اهل تهجد، ذکر و مناجات بود.

دعوت به پایداری در ایمان

تا اینکه بیستم آذر ماه ۱۳۶۰ در مسیر نماز جمعه، حمله انتحاری منافق کوردل، آیت‌الله دستغیب را از ما مردم شیراز گرفت و مریدانش را بی‌پناه و سر در گریبان کرد.

اما پس از چهار دهه هنوز تقویمِ تمام این سال‌ها، حکایت مردی را نقل می‌کند که طنین صدا و رفتار و گفتارش، مردم را به نیکی و پایداری در ایمان دعوت می‌کند.

مردی که نام نیکویش، زینت‌بخش خیابان‌ها، مدارس، بیمارستان‌ها و... در شیراز شده و یاد و خاطره‌اش هنوز در دل مردم زنده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها