در روزها وساعات اخیر، رایزنیهای مختلف در خصوص رئیسجمهور آینده آمریکا در محافل سیاسی کشورمان داغ شده است. نکته اساسی و مهم این است که در انتخابات آمریکا و نسبت آن با جمهوری اسلامی مشخص شد در داخل کشور، توجه کمتری به انتخابات در آمریکا معطوف گردید و بیشتر این موضوع، در محافل نخبگی، تجزیه و تحلیل قرار گرفت و این امر نشان از بلوغ سیاسی ملت ما و کمتوجهی آنها به تاثیر عوامل خارجی روی موضوعات خارجی محسوب میشود.از خاطر نمیبریم که در دورههای گذشته بهخصوص در دوره ماقبل انتخابات آمریکا، بسیاری از موضوعات داخلی کشور و سیاست خارجی ایران، به گونهای از جانب محافل رسمی در ایران، به انتخابات آمریکا گره میخورد و بعضی از اقدامات و تحرکات دستگاههای دولتی در ایام ریاستجمهوری آمریکا، متوقف یا کمتحرک میشد. در پاسخ به چرایی این توقف، بعضا گفته میشد که منتظر نتایج انتخابات آمریکا هستیم واین موضوع برای بسیاری ازمؤلفههای کشور بهعنوان سمی مهلک شناخته میشد. هماکنون اماباتوجه به بلوغسیاسیمردم وجهتگیری سیاستمداران کشور،انتخابات آمریکا بهعنوان موضوع غیراولویتدار شناخته میشود.درواقع جامعه ایران شامل سیاستمداران، دولتمردان و همچنین عموم مردم، بهطورکلی متوجه این واقعیت شدهاند که هر دو حزب اصلی آمریکا، یعنی جمهوریخواه یا دموکرات، قطعا و یقینا با استقلال و تمامیتارضی و ارزشهای اصولی و انقلابی ما مخالفت دارند و اختلاف آنها صرفا در نحوه چگونگی برخورد با ایران است. دربرهه فعلی، دستگاه سیاست خارجی ایران، در این جهتگیری معقول، موثر بوده است و آخرین اظهار نظر وزیر امور خارجه مبنی بر اینکه برای ما فرقی نمیکند که چه کسی منتخب انتخابات در آمریکا میشود، نشاندهنده همین جهتگیری صحیح است.
البته نگاه مستقلانهای که دستگاهها و سازمانهای داخلی کشور، درطول نزدیک به۵ ــ ۴ سال گذشته اتخاذ کردند، روی این بلوغ سیاسی بیتاثیر نبوده است. تاثیر و تاثر افکارعمومی روی مقامات مسئول و بالعکس، موجب بروز این عقلانیت شده است.از دولت سیزدهم،این موضوع باپررنگی بیشترمشخص شدکه جمهوری اسلامی برای رسیدن به آرمانهای خود، باید از ظرفیتهای داخلی و منطقهای خود بهره ببرد و کمتر از معادلات بینالمللی که نظام سلطه آن را تدوین میکند، تاثیر بگیرد. این خط همچنان وجود دارد و در دولت چهاردهم هم این خطوط روشن و شفاف مبتنی بر اسناد بالادستی، کاملا مشهود است.
درمجموع باید تاکید کرد که نقش بازیگران بینالمللی نمیتواند مؤلفههای اصلی سیاست خارجی ماراتغییر دهد و دچار دگرگونی کند. استحکام در سیاست خارجی ایران، اجازه بازیگری به نامزدها و احزاب مختلف روی سیاست خارجی ایران را نمیدهد.