وطنفروشان رسانههای در خدمت اسرائیل
البته کارکنان شبکههای ایرانی تحت فرمان صهیونیستها یا متحدانشان گاه خود مدافع صهیونیسم بهشمار میآیند که این دسته هم خصوصیات مجرمیت ویژه خود را حمل میکنند و... به هر حال رابطه تعریف شده و کلاسیک جاسوسی یا مزدوری برای منافع مادی و مالی یا به دام افتادگی به سبب فساد و مجبور شدن به همکاری اطلاعاتی جملگی خارج از عرصه بحث ماست. وظیفه عقلی، دینی و علمی و فرهنگی ما آن است که دشمنان غدار خود، دشمنان آزادی ما، دشمنان اسلام و ایران و استقلال و رشد ملت ایران و امت اسلام را درست و دقیق بشناسیم و دستهبندی کنیم و در نظام قدرت جهانی، طیفهای گوناگون آنان را عمیقا تشخیص دهیم و در مناسبات بینالمللی و داخلی و حتی درون حکمرانی، جریانهای گوناگون اجتماعی _اقتصادی و نظامی و نیز ایدئولوژیک و سیاسی _فرهنگیشان را درست تحلیل کنیم. با مشخص کردن پیوستگی و اهداف حقیقیشان، راه استوار خنثی کردن هر جریان را نو به نو رصد و شیوه برخورد به آنان را مشی کنیم .
رسانههای همگام با جنگ روانی سنگین موساد
نویسندگان و تحلیلگران سیاسی در نهادهای تخصصی، پژوهشی، دانشگاهی، رسانههای نوشتاری و مطبوعات و رسانههای شنیداری و دیداری و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و سایتها و کانالها و حتی در نشریات خارجی و نهادهای مردمی اطلاعرسانی مردمی در منطقه از نسبت پیدا و پنهان و مستقیم و غیرمستقیم وجود دسته ظاهرا ایرانی دارای نگرش تاییدگر صهیونیسم سخن میگویند یا از ارتباط دیدگاهی این گروه از ایرانیها با صهیونیستها و در اصل درباره صهیونیستهای ایرانی حرف میزنند. آیا این نامی توطئهآلود علیه ایران و جمهوری اسلامی است؟ پارهای به تبع جنگ روانی سنگین موساد، جمهوری اسلامی را متهم به علایق خاصی با اسرائیل میکنند، حتی در اینباره میتوان پرسید و کنجکاوی کرد و به براهینی رجوع کرد که این تهمتها و وانمودهها از کجا آب میخورد و مبین کدام موقعیت خصمانه و واقعیتهای تحریف شده است و معنای و حقیقت امر چیست. مثلا وقتی برای مهار ایران اتحادیه اروپا علامت پشتیبانی از یک سناریوی استکباری و کوک کردن امارات علیه ایران میدهد تا در دفاع از فلسطین دست بکشیم چنین زنگ خطری بدون شناخت درست و براساس توهمات غربگرایان نه تنها قابل مقاومت نیست، بلکه فهم تحریفآمیز رفرمیستها جاده صافکن سیاست صهیونیستی اتحادیه اروپاست.
واقعا اصطلاح صهیونیستهای ایرانی ناظر به چه جریانهایی است؟
یکی از هواداران پروپاقرص آزادی فلسطین که از تحصیلات عالی در حقوق بینالملل بهرهمند و پژوهشگر قضیه فلسطین محسوب میشود، دکتر مجتبی مهدوی است که اخیرا طی یادداشت کوتاهی نوشته: جریانی از صهیونیستهای ایرانی این روزها در گیرودار تنشهای رژیم کودککش و حقیر اسرائیل با ایران سرفراز، بیقرار و بیتابتر از هر زمان دیگر به میدان آمده و شعار صلحطلبی سر میدهد. محکومکردن ترور دانشمندان هستهای، محکومکردن نقض حاکمیت ملی در شب آغاز ریاستجمهوری پزشکیان با ترور هنیه، محکومکردن حمله به کنسولگری ایران در دمشق و ترور سفیر ایران در بیروت و و و ... از سوی اینان انتظاری واهی است، چراکه نه درد وطن دارند؛ که خود از این اقدامات ضدملی و ضدمیهنی حمایت میکنند: با سکوت یا سخن.
این جماعت در روز روشن برای ادعاهای دلسوزیشان دروغ میگویند. آنها بهتر از هرکسی میدانند که اسرائیل در پی تجزیه ایران است؛ اما فریبکارانه در لفاف خیرخواهی صلحطلبانه، از تجزیه ایران در صورت وقوع جنگ احتمالی ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهند! صلحطلبیهای بشردوستانه این جماعت، در وضعیت کنونی، تنها به نفع دشمن اسرائیلی است. دستوپا زدنهایی که بیش از هر چیز، گواه وخامت وضعیت بغرنجی است که اسرائیل به ورطه آن درافتاده است.
فرهنگ شنیع تسلیمجویی
نگاه عمیق به صهیونیستهای ایرانی الزاماتی دارد. فهم شرافتمندانه میداند ریشه ژرف نگرش ضدصهیونیستی در استواری بر مقاومت و پایداری بر آموزه قرآن حکیم و معارف خاندان وحی دارد نه در علم استکباری و باورهای مدرن. زیرا ماهوا غربگرایان و روشنفکری غیرمستقل غربگرا و شرقگرای مدرن به مقاومت و ستیز با وابستگی به غرب و شرق و مخالفت با بردگی فکری و تلاش برای نگرش قرآنی و مستقل و نقادانه و با تقویت قوای اتحاد مردمی و به رشد مستقل اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و بالاخص نیروی نظامی و اطلاعاتی و امنیتی بیباورند و همه هموغمشان تسلیم به استکبار متفرعن است.
پیروان فرهنگ سرمایهسالاری جهانی یهود
باید دانست یک جریان اجتماعی و فکری در مدرنگرایی غربگرای ایران گرایش آشکار و یا نهان صهیونیستی دارد. همانطور که اصلاحطلبان هم دو دستهاند. یا کسانیاند که با حفظ ارزشهای اسلام و قانون اساسی و انقلاب، خواستار اصلاح ساختار بیمار هستند و یا اصلا و اساسا جمهوری اسلامی را قبول ندارند و متکی به همان افق قدرت مدرن امروزیاند که ماهوا صهیونیستی و از متعلقات سرمایهسالاری جهانی یهود است. این مدرنهای چپ در قالب دانشجویان التقاطی مذهبی، در آغاز انقلاب با انقلاب امام(ره) همراه شده و در حکمرانی ورود و نهانروشانه در نظام نفوذ میکنند و دستهای از همان آغاز آگاهانه قصدشان تصرف قهری یا استحاله سریع انقلاب بود و پوشش رادیکال اسلامی داشتند، مثل سازمان مجاهدین خلق و شتابزده نقاب برافکندند و تروریسم وحشی برای کسب قدرت بهراهانداختند و بهعنوان سازمان طرد و مجازات شدند.
گروهی دیگر با مواضع التقاطی، امتی و شبهسوسیالیستی این مرحله را همراه انقلاب ماندند، ولی از همان نخست با اصول مستحکم دینی انقلاب امام مشکل داشتند و مرجعی قابل نفوذ مثل مرحوم آقای منتظری را ترجیح میدادند و بالاخره پس از امام نقاب برانداختند و به نولیبرالیسم درغلتیدند و محارب انقلاب اسلامی با مشارکت نیروهای همسنخ شدند و اصلاحطلبی یعنی رفرمیسم غربگرا را راه انداختند و مرجعشان را عقل مدرن قرار دادند و به نفی اسلامیت جمهوری اسلامی و انحلال در نظام جهانی طاغوت و پذیرش امامت و رهبری آن کمر همت بستند.
چهره واقعی جریان نفوذ
نفوذ لیبرالهای غربگرا پیشاپیش این بلا را بر سر آیتا...العظمی منتظری درآورد و نفوذیهای چپرو و قلوب مریضی چون مهدی هاشمی مجرم بر ایشان تاثیر گذاشت و این چپروی هم طعمه لیبرالیسم ضدانقلاب شد و گرایش آقای منتظری به نهضت آزادی مبین همین دگردیسی بود و تلاش یک عمر تفقه در باب ضرورت اتکای حکومت بر اسلام و اثر ارزشمند حکومت اسلامی خود را بر باد داد. در درون این جریانها صهیونیسم جهانی نفوذ پیدا کرد و با جریان ضدصهیونیستی در درون هواداران دچار چالش شد. نفی امامت ولایت فقیه، بستر گرویدن جریانی از این نولیبرالهای مذهبی بهسمت پذیرش امامت شیطان مدرن شد. اینان اسیر افق آتی قدرت جهانی و صهیونیسم جهانی هستند. نمیدانند نظام جائر سرمایهداری بینالمللی در اصل ضد توحید است و قصد دارد با انواع وسایل ازجمله با تبدیلکردن هوش مصنوعی به سرپرست عقل انسانی و با تبدیل میلیاردها انسان به انسان تکنولوژیک و به بردگان روباتیک فاقد توان اندیشیدن و گوشبهفرمان قدرت پشتپرده سرمایه جهانی، فرعونیت مطلق بردهداری جهانی را تحقق بخشد که در آن حکمرانی بهدست یهودیت سیاسی و طاغوت مستکبری است که انسانها را حیوانات در خدمت خود میداند و نقش فرعونی اصلیش نابودی آدمیت انسان و بردگی مردان و زنوارگیشان و در اصل بیهویت کردنشان برای فساد بزرگ و زنده نگاهداشتن زنان برای استثمار جنسی در حکم یک کالای شهوات برای کسب سود و بیحیا کردن و به فحشا کشاندنشان است. آز و حرص بیپایان این نظام جهانی با نابودی زمین پایان مییابد. منشا روحیه صهیونیستی در همین عصر جدید در ایران و کشورهای جهان به همین نقش حریص در زمین و افساد در ارض و خونریزیهای سرمایهسالاری کلان وابسته است. انواع نیروهای متحجر و نولییرال را بکار میگیرد و بهویژه نگرش رفرمیسم غربگرای وابسته به ارائه خدمات تحت پوشش توسعهگرایی مصرفی غربگرا به همین جریان است. زیرا غرب در اختیار سلطه منافع سرمایه بینالمللی یهود و قدرت او قرار دارد؛ و البته شرق هم بازار دیگری ندارد و در سازش با همین سرمایه زیست میکند و دعوایش با این سرمایه نیست، بلکه مسالهاش هژمونی بر جهان و جانشینی غرب است.
بیوطنها بهدنبال جهانیسازی
ظاهرا اسرائیل بهوسیله آمریکا مدیریت میشود تا منافع سرمایهداری غرب را در آسیای غربی تضمین کند و بر سر چاههای نفت، سایه سلطنت و سلطه و سلطانی اسرائیل را بگسترد و فرآیند 200 ساله اسلامزدایی را وارد مرحله تازه خاورمیانه جدید با فرمانفرمایی صهیونیسم کند و با نسلکشی سیستماتیک مسلمانان آسیا و آفریقا و...، مانع توسعه جمعیت رو به رشدشان شود و بالاخره اسلام را محو کند. البته خداوند مکرشان را علیه خود آنان بهکار میگیرد. اما باید بدانید که آمریکا خود به دست سرمایه یهودیت اقتصادی، سیاسی و علمی جهان اداره میشود و این نیرو و قدرت جهانی وطن ندارد و ویژگی بیوطنی خود را بر سیاست اداره جهان تحمیل میکند و البته مقتضای قدرت سرمایه جهانگیر و واقعیت اقتصادی سرمایه جهانی، جهانیسازی و زدایی هویتهای بومی و ربات کردن میلیاردها انسان بردارند و نگرش و بیفکری و فردگرایی و اصول حیوانپنداری انسان و بردهسازی تلمودی است .
با نگاه قرآنی به بخش مستکبر این قوم درمییابیم آزمایش و فتنه الهی استفادهشان از هوش سیاه بهجای بندگی حق متعال در خدمت سیاهکاری و آز دنیاگرایی و سود نامشروع و تفرعن و تسلط بر زمین و جنگ و کشتی با خدا! و نفی توحید در عمل و توهم کفرآلود و احمقانه خاک کردن پشت حق و در آخرالزمان نشر تئوری جنگ و ستیز با اسلام دین خاتم محمد رسولا... صلواتا... علیهوآله است که با نقاب دین دروغین یهودیت ضد راه حضرت حقیقی موسی علیهالسلام به اجرا درمیآید و با موذیگری عکس آن ترویج میشود.
فرهنگسازی برای تئوریهای جعلی
چنانکه صهیونیستهای چهره پنهان کرده طرفدار غرب با آنکه کانون جنگافروزی همین نظام یهودیت صهیونیستی است، آن را به ایران نسبت میدهند، در اینجاست که خودباختگان رفرمیسم که برده تفکر جهان مدرن شدهاند آگاه و ناآگاه برده سیاست صهیونیسم جهانی میشوند و انواع تفکرات و مواضع و عمل اینان در خدمت منافع و برنامه استکبار جهانی قرار میگیرد و از حصر یا از پایگاه حوزه علمیه! و از درون مرکز علم دینی اسلام بیانیه آمریکایی صادر کرده و راه مرده اسلو و تئوری دو دولت را طلب میکنند که گامی در مسیر تسلط بر اسلام و اسلامزدایی گامبهگام در ادامه تجزیههای 200 ساله و تصرف سرزمین مسلمانان بوده است و با فساد عقیده یا سادهلوحی نزدیک به بلاهت در خدمت اهداف سرمایهسالاری جهانی و صهیونی و جناح نان شیرینی از ترس جناح چماق درمیآیند و در جایگاه پادوی سیطرهجویی غرب و سرمایه جهانی یهودیت سامری قرار میگیرند و آتش جنگ و تئوری جنگ او را تیز میکنند و سپس باز در خدمت همان سیاست صهیونی سرمایه جهانی قرار میگیرند که فراتر از هستی اسرائیل عمل میکند و در مقطعی حتی نفی اسرائیل برای او به سود صهیونیستی کردن کل حکومتهای عرب امری آسان خواهد بود. چنین خدمتی در نگرش صهیونیستهای ایرانی از سیاست بینالمللی و کلان تا سیاست خرد و حتی روشهای جزئی کورکردن آگاهیشان بهطور روزمره انجام میگیرد. مدام در اوج رفتار وحشیانه صهیونیستها پیام صلح میفرستند و با عالمان استوار و فرماندهان پایدار سیدحسنها و حاجقاسمها یک عمر میستیزند و تنها در شرایط ناگزیر برای فریب اردوغانوار، نفاق بهخرج میدهند.
نفاقگرایی با تیتر
تیتر روزنامه هممیهن برای تخریب آیتا... سیدمهدی میرباقری به سبب تسلط آگاهانه و تفقهشان در عصر جدید علیه سیاست صهیونیستی سرمایه جهانی بوده، نشان نفرت آنها از تئوری مقاومت است که آن را تئوری جنگ معرفی کردهاند. چون نمیتوانند آشکارا با تمام و رهبر معزز سمنی علنی کنند یاران انقلاب اسلامی و ضداستکباری رهبر را هدف قرار میدهند. بیحیایی و حسد و هراس بیکران رفرمیستهای غربگرا و آلودگان به سیاست جهانی صهیونیسم و نقشهکشان برای استحاله جمهوری اسلامی و نابودی انقلاب اسلامی تا آنجاست که این عالم بزرگ را تئوریسین جنگ نام داده و طبق سیاست شیطانی، عالمان آگاه و ولایی و ضداستکبار نظیر جناب حجتالاسلام عالی را با وحشیگری و دروغ ویران میکنند تا به عقبنشینی وادارند.
از فرهنگ و هنر تا فلسفه در خدمت تفکر غربگرا
جز این پایگاه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری صهیونیسم در ایران که سرچشمه فساد است، اقشار مدرن غربگرای تولدیافته در مدرنیزاسیون پهلوی است و جریان دوم نافذ در انقلاب اسلامی که غربگرایان مدرن مسلمان با نقاب اسلام هستند و درونحکمرانی نفوذ دارند و با نقاب رفرمیسم غربگرا نقشه نابودی دستاوردهای استکبارستیز انقلاب اسلامی و راه امام(ره) را با کینه در سر میپرورانند و حتی در حوزه و علمای غربگرای حوزه نفوذ عمیق کردهاند و بیانیه مجمع محققان و مدرسان حوزه علمیه قم نشانی از این آلودگی دیدگاهی به منظر غربگرایی تحت هدایت و نفوذ سیاست سرمایه و کفر جهانی و با امامت شیطان صهیونیسم جهانی در خود دارد که سیاست صهیونیسم شرمنده و خجالتی ایرانی را خواسته و ناخواسته گام به گام پیش میبرد، کانون سوم در اقشار اجتماعی و مبین نفوذ سیاست صهیونیسم جهانی و غربگرایی مدرن در خدمت سرمایه جهانی همین روشنفکری خیانتبار غربگرا و شرقگرای ایران است. شناخت گرایشات گوناگون این دسته بسیار مهم است. اینان که در دانشگاه، رسانهها و در قلمرو حیات فکری کارشناسان و متخصصان نولیبرال اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر و هنرمندان غربزده و میان دانشجویان سکولار، لائیک، ملحد، دموکراسی و بوروکراسی غیرمذهبی پایگاه دارند، اسلامستیزان عیان هستند و حوزویان غربگرا و رفرمیسم مذهبی بسیار تحت تأثیر این جریان است و ایدههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگیاش را از اینان میگیرند. از زمان مارکس و بلکه سوسیالیسم تخیلی جریان آشکار و نهان یهودیت سیاسی، نخبگان عالم تفکر مدرن، فیلسوفان و سیاستمداران و اهل هنر و فرهنگ و تحصیلکردگان علوم مدرن اجتماعی، دست در کار تولید محتوای علمی و روشنفکرانهاند و مذهبیهای رفرمیست و غربگرای ایران از همین منبع تغذیه میکنند و با همین پیروی از تفکر استادان غربی خود و نفوذ بدون نقد آرایشان دانسته و ندانسته همسو با نظام سلطه شدهاند و در خدمت سیاست جهانی صهیونیسم درآمدهاند.
نفوذ با حلقهسازی مشاوران در خدمت فرهنگ غرب
امروز این آموختههای تاملنشده و فاقد نقد مستقل بر مبنای قوانین و احکام و معارف قرآن و عترت، چون آیات ابدی تخصصی استعماری در عرصه اقتصاد کلان و خرد و مسائل ارز و بانک و سیاست و حکمرانی و مدیریت و روابط بینالملل و جامعهشناسی و فرهنگ را چون دارایی گرانبها درس میدهند، منتشر میکنند، به مسئولان قوای اصلی و دولتمردان و وکلای قوه مقننه و مدیران حکومتی تزریق میکنند یا خود در مقام مشاور یا وزیر و وکیل به اجرا درمیآورند و...، امور دروغینی چون اجتناب از نیروافزایی اسلامی و همیاری امت و رفتار جزیرهای کشورهای پیرامونی و دستنشانده و توهمات انفعالی درباره مذاکره و گریز از قدرتیابی و توانگری و توانایی و ترسزدگی از استکبار و اعتماد به نهادهای ظالم قدرت جهانی و...؛ همه و همه محصول قبول همین نگاه و دانش استکبار و قبول بردگی فکری است. این افراد به منبع قدرت خود تعصب میورزند و تنها داراییشان همین دانش و آموختههای بدون نقد استکباری است که ملل پیرامونی را برده قدرت جهانی میسازد و همه تجربه زنده و بیبدیل تاریخی و دیدههای آنان را نفی و طوطیوار اسیر فرمولبندیها و تحلیل غرب میکند.
صهیونیستهای ایرانی نیازمند پژوهش
میبینیم پژوهش درباره صهیونیستهای ایرانی دامنهای درازدامن و بسیار وسیعتر از نوکران علنی و رضاپهلوی و رسانههای ایرانی چاکر و مزدبگیر و مجریان و کارشناسان مزدبگیر و سازمانهای تروریستی و تجزیهطلب نوکر با نقاب جدایی فارس و کرد و بلوچ و... دارد. صهیونیسم نهانکار ایرانی و نیروهای همسو با آنان درون حکمرانی، درون رسانهها و مطبوعات، درون قشرهای مدرن، درون دانشگاه و استادان چپ و راست و درون ادارات و نهادها و حتی حوزه و حتی عوام نفوذ دارد و خطرناکترینشان نفوذیان در حکمرانیاند. همانها که واعظ شعار نه غزه، نه لبنان بودند و از اغتشاش زن، زندگی، آزادی دفاع کردند و در اغتشاش ۸۸ تا براندازی پیش رفتند و بیانیههای آنان سند خیانت صهیونیستی آنان است و بس فراتر از مشتی جاسوس و مزدور و سازمانهای رسوا و رسانههای عریان و نوکر، رسوا عمل میکنند و همین امروز درون قوا هم حضور دارند. در جهان اسلام این جریان گسترده است و در دولتهای سرزمینهای مسلمان و آسیای غربی کمتر یا بیشتر در حال خرابکاری و زمینهسازی محو اسلام هستند؛ این را جدی بگیریم .
کشتار ددمنشانه سگ هار سرمایه یهودی جهانی، یعنی اسرائیل تنها نشان و چشمه کوچکی از توان جنایت این قدرت طاغوتی و متفرعن است؛ خطرناکتر از صهیونیسم برهنه، وابستگان فکری به صهیونیسم مخفی، یعنی سرمایه جهانی یهود و قدرت و نظام جائز جهانی است .
با این همه مقاومت برابر این اتحاد خارجی و داخلی جور و ضدیت با حضور اسلام در مناسبات سیاسی و اقتصادی و علیه دشمنان ایران و اسلام زنده خواهد ماند، زیرا تنها راه نجات جهان، اسلام ناب است و ظهور موعود موجود یقینی و خللناپذیر است و اصل اضطرار آخرالزمانی از این منبع کفر و نظام قدرت ظالم جهانی بوده که برای اهل ایمان آشتیناپذیر است و البته مرگ آن و نابودی اصل صهیونیسم و پیشتر از این نابودی اسرائیل، قطعا بهزودی رخ میدهد و محو کامل آن بیتردید به ید الهی رهبر پیروز عدالت جهانی مهدی خاندان وحی(عج) حتما محقق میشود و همه هراس و توطئه بیوقفه استکبار جهانی و صهیونیسم جهانی و شیاطین و آمریکا از ظهور هموست که میکوشند با کشتار و نابودی اسلام مانع حیات و قیام او شوند و احمق هستند و نمیدانند پروردگار قادر متعال یکشبه کارش را اصلاح و او را پیروز خواهد کرد و این وعده بازگشتناپذیر خدای قادر عالم حی است، برای ظهور عدل جهانی و منجی جهان حجتبن الحسن العسکری، مهدی موعود عج است و اهل حق جان در راه او بیدریغ فدا کرده و تا ظهور فدا خواهند کرد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد