موسیقی سرگردان بین رویکرد علمی و بازاری

ارکستر «کلید صلح»به رهبری محمود میرزایی شب گذشته در تالار رودکی روی صحنه رفت و امروز ۲۱مهرماه هم دومین اجرای خود را پشت‌سرخواهد گذاشت. در این اجرا حمید فرتاش به‌عنوان رهبر کنسرت، ارکستر را همراهی کرد.
کد خبر: ۱۴۷۶۷۳۲
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
«سفر به رود ماه»عنوان این کنسرت است و اجرای موسیقی فیلم‌های مطرح جهان، برخی از قطعات این ارکستر به‌شمارمی‌رود. بازنویسی و تنظیم قطعات این گروه به دست جمعی از آهنگسازان انجام شده است و شبی خاطره‌انگیز را برای علاقه‌مندان به موسیقی و سینما رقم زد، به همین بهانه با محمود میرزایی که سابقه همکاری با گروه کر صداوسیما، گروه کر ارکسترسمفونیک تهران، گروه کر دانشگاه علم‌وصنعت و... را دارد درباره فعالیت‌ها و اهداف این ارکستر به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

درباره وجه تسمیه نام ارکستر که صلح است سخن را آغاز کنیم.
اسم ارکستربایک اتفاق غیرارادی به ذهنم رسید.مدت‌هابودفکرمی‌کردم که اسم ارکسترراچه بگذارم.به این نتیجه رسیدم درحال‌حاضر که در منطقه خاورمیانه شاهد شدیدترین درگیری‌ها هستیم، انتخاب «کلید صلح» برای این ارکستر می‌تواند نرمی و لطافت را به شرایط فعلی ما بازگرداند. هیچ چیز به اندازه موسیقی نمی‌تواند در آرامش بشر نقش داشته باشد. بنابراین عنوان کلید صلح را انتخاب کردم تا غیرمستقیم به این نکته اشاره کنم که با کمک موسیقی می‌توان در سراسر جهان به صلح رسید. ممکن است کشورها به دلایل گوناگون با یکدیگر اختلاف‌نظر داشته باشند اما موسیقی، بدون مرز می‌تواند آشتی‌دهنده باشد و یک پیوند نامرئی را در این زمینه برقرار کند.زبان موسیقی تنها زبانی است که می‌توان با آن از فراز مرزها، قوم‌ها و زبان‌ها به پیوند و دوستی اهتمام ورزید و به واسطه ویژگی‌هایش، با هر رنگ، نژاد و طبقه ارتباط برقرار کرد. شاید به این خاطر که تک‌تک نسبت‌های فرکانسی موسیقی از دل طبیعت برآمده و به این جهت است که تاثیر ذهنی روی انسان دارد و می‌تواند به اتحاد و نزدیکی دیدگاه‌ها کمک کند.

محور فعالیت این ارکستر بر مبنای موسیقی کلاسیک پایه‌گذاری شده است،با توجه به این‌که درسال‌های اخیر، دو ژانر موسیقی ایرانی و پاپ بیش ازسایر شاخه‌های موسیقی، مورد توجه مخاطب قرار دارند، جایگاه موسیقی کلاسیک در جامعه را درحال‌حاضر چطور ارزیابی می‌کنید؟
هدفم این بوده است که موسیقی کلاسیک به‌نوعی ستون‌فقرات فعالیت ما در این ارکستر باشد، نه لایه ظاهری آن. از این جهت مایلم به‌ موسیقی کلاسیک به‌عنوان پشتوانه علمی نگاه کنم.در کنسرت پیش‌رو، محور اصلی ارکستر، اجرای موسیقی فیلم‌های شاخص جهان است. تصور می‌کنم درحال‌حاضر اتفاقی در حیطه موسیقی افتاده و آن این‌که الاکلنگی داریم که یک طرف آن علم است و طرف دیگر، مارکت یا بازار قرار دارد. هنرمندی که در این حوزه فعالیت می‌کند یا مارکت را دارد و در آکادمی کسی او را به رسمیت نمی‌شناسد یا برعکس. درواقع پیداکردن وسط الاکلنگ سخت است. شخصا جزو دسته‌ای هستم که فکر می‌کنم موسیقی کلاسیک برایم نجات‌بخش بوده است و می‌تواند به زندگی انسان‌های زیادی کمک کند. درباره موسیقی علمی و ارکسترال و اثر آن در زندگی حرف بسیار است. اما این را می‌دانم که نقش هنر برایم در این زمینه روشن است، چون زندگی‌ام را روی موسیقی کلاسیک گذاشتم و تاثیر آن را به‌خوبی درک می‌کنم. این است که با اجرای قطعات موسیقی فیلم به‌نوعی به موسیقی کلاسیک ادای دین می‌کنم و اطمینان دارم موسیقی کلاسیک می‌تواند به مرور بر خیل مخاطبان خود بیفزاید. در سال‌های اخیر، برخی گروه‌ها که موسیقی کلاسیک را محور اصلی فعالیت خود قرار داده بودند عملکرد درخشانی داشتند، اما چون زیرساخت‌های این نوع موسیقی هنوز به آن شکلی که باید در جامعه ما فراهم نیست، طبعا فعالیت گروه‌هایی از این دست هم استمرار نداشته است.از سوی دیگر، مشکلات اقتصادی و مسأله امرار معاش باعث شده تا هنرمند قطعه‌ای را بنوازد که حس در آن نباشد. شاید به همین خاطر است که وقتی مخاطب به تماشای برخی کنسرت‌ها می‌نشیند دیگر به وجد نمی‌آید، نه‌تنها مخاطب که گاه خود نوازنده هم برای نواختن آن قطعه به وجد نمی‌آید، چون حس نوازندگی از قلب او عبور نکرده تا مثل جریان انرژی از مسیر قلب به دست‌هایش منتقل شود، بلکه او قطعه را می‌زند تا با آن به امرار معاش بپردازد. در بین قطعات کنسرت پیش‌رو، قطعه‌ای هست که هربار نواخته می‌شود به‌سختی می‌توانم جلوی اشک‌هایم را بگیرم.مسلما تا وقتی که یک قطعه نوازنده را متاثر نکند، نمی‌تواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و امروز متاسفانه به‌ندرت به چنین آثاری برمی‌خوریم. 

با چه رویکردی سراغ موسیقی فیلم‌ها در این کنسرت رفتید؟
صبحانه در تیفانی، بهشت و زمین، غریبگان در شب، پل رودخانه کوای، رود ماه، فارگو و قطعه والس جاز اثر شوستاکوویچ ازجمله قطعاتی است که در این کنسرت اجرا می‌کنیم. می‌توان گفت تمام این قطعات از ملودی خوب و هارمونی گیرایی برخوردارند که می‌توانند مخاطب را جذب کنند.همان‌طور که در سؤال قبلی شما اشاره کردم، مایلم که در این ارکستر، وسط الاکلنگ را پیدا کنم، یعنی هم تایید آکادمیک و هم بازار. 

ارکستر کلید صلح در ردیف یکی از ارکسترهای نوپا قرار دارد، اما تاکنون رویکرد قابل‌توجهی به موسیقی کلاسیک داشته است؟
هسته تاسیس ارکستر در سال ۱۳۹۵ در خانه هنرمندان ایران شکل‌گرفت و در آن زمان، دکتر محمد سریر به‌عنوان سرپرست ارکستر انتخاب شد. ضمن این که در این سال‌ها خانه هنرمندان ایران به حمایت معنوی از ارکستر پرداخته است. ولی در اصل، ارکستر فعالیت رسمی خود را طی ماه‌های گذشته شروع کرده است و این‌بار شخصا مسئولیت سرپرستی ارکستر را نیز به عهده گرفته‌ام.خوشبختانه تا اینجا از فروش بلیت‌ها می‌توان متوجه شد که کنسرت با اقبال مواجه شده است و این نشان می‌دهد که با وجود تمام مشکلات، موسیقی کلاسیک همچنان به راهش ادامه می‌دهد و طرفداران خود را دارد. ایده‌های زیادی در سرم هست که بتوانم در آینده در ارکستر کلید صلح آن را عملی کنم. اما اصلی‌ترین انگیزه‌ای که من را واداشت تا این ارکستر را راه‌اندازی کنم این بود که می‌دیدم معیشت هم‌صنفانم در سال‌های اخیر به مشکل خورده است. به‌خصوص آن دسته از نوازندگانی که زندگی‌شان از رهگذر فعالیت در ارکسترها می‌گذرد. این درحالی‌است که گاه یک ارکستر شش‌ماه فعالیتی ندارد و در این شش‌ماه، کسی از نوازنده‌ای که بیکار است نمی‌پرسد شیرخشک فرزندت را چطور تامین می‌کنی یا اصلا زندگی‌ات به چه شکل می‌گذرد؟ می‌خواهم در این گفت‌وگو از نوازندگان درخواست کنم تا به‌عنوان عضو کوچکی از خانواده موسیقی، فرصتی داشته باشم و بر تعداد فعالیت‌های ارکستر بیفزایم. درواقع در این راه به تنها چیزی که فکر نمی‌کنم خودم هستم. اطمینان دارم اگر بستر موسیقی کلاسیک بیش ‌از این در جامعه ما فراهم شود و مردم به شناخت صحیحی نسبت به آن برسند می‌توان شاهد اتفاقات خوشایندی در این زمینه بود.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها