صاحب امتیاز روزنامه خانم مریم عمید، ملقب به مزینالسلطنه به سال۱۲۶۱ درسمنان به دنیا آمده بود. پدر ایشان رئیسالاطبا و پزشک قشون ناصرالدینشاه قاجار ومادرش از دختران دربار ناصری محسوب میشد.مزینالسلطنه که زنی مدیر، مدبر، تحصیلکرده و دغدغهمند است با بررسی اوضاع زنان جامعهاش ابتدا به تربیت آنان میپردازد، بعد سعی میکند صدای زنان را به گوش جامعه برساند و خواستههایشان را بیان کند.مسیر آگاهیبخشی که مریم عمید در روزنامه خود با عنوان شکوفه دنبال میکند بر اصل مهم تحصیل زنان تاکید دارد. اغلب شمارههای روزنامه شکوفه به قلم خود مزینالسلطنه بود ولی اگر مقاله و نوشتهای به دفتر روزنامه ارسال میشد ایشان برای چاپ از آن استفاده میکرد. نشریه شکوفه برای مریم عمید هیچگاه سود مالی نداشت، بهطوری که حتی یکبار مجبور شد جااستکانهای نقرهاش رابفروشدومخارج چاپ نشریه را بپردازد.مزینالسلطنه در زمانه خود و با وجود مخالفتهای شدید مدرسه دخترانهای را مدیریت میکرد وبرکار دیگر مدارس نسوان درتهران و حتی دیگر شهرها مثل قم و اصفهان نیزنظارت داشت.درمدرسهایکه زیرنظر خود او بودبه دختران علاوهبردرس،هنرهایی مثل خیاطیو...آموزش داده میشد. نوشتههایی که از نشریه شکوفه گردآوری شده است عمق شخصیت علمی، مذهبی و مسئولیتپذیری مزینالسلطنه را بیان میکند.
«هیچ مملکتی پا به دایرهی تمدن و ترقی نگذاشته مگربه واسطهی روزنامه، روزنامه است که ترقی، تنزل و عزت و ذلت هر مملکت را ظاهر میسازد. روزنامه است که اطوار و رفتار و اخلاق حسنه و رذیله هر مملکت را ظاهر میسازد. روزنامه است که سر علوم و صنایع هر اقلیمی را از جزئی و کلی بیان میکند...ما زنها نباید بگذاریم آنی (لحظهای) دخترانمان از تحصیل علم و هنر کوتاهی کنند. به هر شکلی که شده و به هر زحمتی اسباب تحصیل آنها را باید فراهم سازیم...اگر علم نداشته باشیم، احترام نداریم، اگر هنر نداشته باشیم ثروت نداریم ... مدرسه کارخانهی آدمسازی است، مدرسه محلی برای خضوع و خشوع و افتادگی است نه مکانی برای نخوت و خودستایی. مکانی است برای آموختن هنر و حرفه و صنعت نه محلی برای بیکاری و بطالت و کسالت... مقصود اصلی و مطلب کلی ازمدرسه تحصیل علوم وصنایع نیست بلکه عمدهی مطلب تهذیب نفس وصحت اعمال است که صفات رذیله،حسد، کذب،عیبجویی، بیعفتی را ازخود دورکند وبه جای آنهاصفات پسندیده چون صداقت،عصمت وشرافت راجایگزین کند.گربه صورت آدمی انسان بُدی / احمد و بوجهل خود یکسان بُدی....پس تربیت زن که اول معلمه ومربی طفل است واجب است. چه بعد از مادر مربی مرد نیز، زن خواهد بود، او را هر طور که خواهد بارخواهد آورد.اگر به تحقیق در مجرمان نظر اندازیم واززن واولاد و مادر او سئوال کنیم خواهیم دید این قبیل اشخاص عیالشان هم به عادت خودشان شریک بوده است. در ممالک مستبده اول سرمی که بر ضد میکروب آزادی و ترقی یک ملت و پیشرفت خیالات ظالمانهی خود به کار میبرند جلوگیری از تربیت وتحصیل دختران است زیرا بهخوبی میدانند در مملکتی که مادرها تربیت شوند، دزدی نمیشود،وطنفروشی نمیشود،فقرعمومی ازمیان مرتفع خواهد شد.»
مطمئنم هر کسی با خواندن این سطور، شیفته قلم روان و طرز تفکر و اعتقادات این زن بزرگ خواهد شد. خانم مریم عمید، عضو انجمن خواتین هم بود و دغدغههای سیاسی و اجتماعی زنان را دنبال میکرد. شاید گردآوری و چاپ روزنامهای در۱۰۰سال گذشته در نگاه اول برای کسی جالب نباشد ولی مطرحکردن مشکلات آن دوره به ما نشان میدهد که همیشه قانونها و بیقانونیهایی در جوامع حکمرانی میکند که با آگاهی نداشتن از تاریخ، همان مسائل و مشکلات ۱۰۰سال پیش که نه، شاید صدها سال پیش را دوباره در زمان حال تکرار کند.مخاطب روزنامه شکوفه،زنان یک قشر وطبقه اجتماعی خاص نیستندبلکه درهرشمارهای از این روزنامه مسائل یک گروه از زنان بازگو میشود. گاه از چشموهمچشمیهای زنان کوچه و بازار سخن میگوید، گاه از سپردن همه امور خانه زنان متمول به نوکر و کلفت. جالب اینجاست این زن بدون اینترنت و تلویزیون و دیگر رسانههای معمول امروزی وضعیت زنان در دیگر ممالک را نیز دنبال میکند و نکات مثبت زندگی آنها، که به فرهنگ جامعه خودش آسیب نمیزند را بیان میکند.صرف وقت و هزینه از سوی نویسنده و ناشر برای این کتاب، اقدام جسورانهای است که کمتر در نشریات تکرار شده و خواهد شد، ولی صدالبته که خواندن روزنامه شکوفه در زمانه ما برای زنان، بسیار تاثیرگذار خواهد بود. امیدوارم تقدیر و تشکر این خواننده نه منتقد را برای چاپ کتاب ارزشمندتان ببینید.برجستهترین ویژگی شخصیتی مزینالسلطنه برای الگوبرداری تمام زنان این نکته است: محدودیتهای اجتماعی، فرهنگی، مالی و...هیچ گاه نتوانست این زن را محدود کند، این نکته قابلتوجه زنانی است که حتی زن بودن و نوع پوشش زن را نیز محدودیت میدانند.