تابوزدایی زبان و فرهنگ

هنوز فصل اول سریال آقای قاضی درآغاز پخش بودکه طی یادداشتی به ارزش‌های دراماتیک آن اشاره کردم؛ داستانگویی مستندگونه، رویکرد فرمی به عناصر زندگی روزمره و جذابیت‌های بدیع بی‌سابقه، شیوه نوی روایت سوژه‌های قضایی و... . در آن نوشته اشاره‌ای به کاربرد زبان و گونه‌ای از نمایش نوشدگی فرهنگی در فضای ماجراهای قضایی کردم که می‌خواهم اکنون بیشتر به آن بپردازم.
کد خبر: ۱۴۷۰۵۴۷
نویسنده احمد میراحسان - پژوهشگر و مستندساز
 
دادگاه و مسیر ژرف شخصیت‌پردازی
سیدمحمد حسینی، سرپرست نویسندگان فیلمنامه آقای قاضی چندی پیش طی مصاحبه‌ای موضوع بودجه اندک مجموعه آقای قاضی را مطرح کرد و خواستار آن شد که بودجه اندک فصل اول مورد تجدیدنظر قرار گیرد؛ زیرا سبب شده که منبع مالی کافی برای توسعه سریال و جذابیت‌هایی که محصول گسترش فضاهای بیرونی است، موجود نباشد. در حالی‌ که به‌ نظرم خارج‌شدن از فضای داخلی دادگاه به مسیرهای ژرف شخصیت‌پردازی و تعمیق ماجراها ختم خواهد شد. پس نباید به خاطر بودجه اندک قسمت اول، ادامه سریال را محکوم به درجازدن کرد و به نحو نامعقول با بهبود روایت و قصه‌گویی آن مخالفت ورزید.حقیقت آن است که پیشرفت و توسعه کار، حق تیم سریالی است که با اقبال مخاطب روبه‌رو می‌شود. حق تیم، ارتقای کار و سطح بالاتری از قرارداد و امکانات بیشتر و بودجه برای خلق کار ارزشمندتر است. باید از این خواست عاقلانه و تشویق معقول حمایت کرد. من موافق قراردادی شیرین‌تر برای تیم آقای قاضی هستم، اما اجازه بدهید نکته‌ای را بیان کنم.
   
تابوزدایی هوشمندانه‌ از درام قضایی 
می‌توان برای پروژه دیگر قرارداد بهتری با تیم مهرگان _ حسینی و تهیه‌کننده محترم‌شان در نظر گرفت، زیرا این منطق معقول مدیریت غیررانتی و اداره کار بنا به صلاحیت‌های نو و کاربلدی است اما شما را به خدا صرف سود بیشتر مالی را اصل قرار ندهید و از زاویه ظرفیت یک پروژه با مختصات ساختاری و محتوای یک فرم‌خاص به موفقیت یک سریال و ضرورت ادامه آن بنگرید. به ظرفیت بسیار فراوان آن برای بیان انبوهی از تاثیرات دراماتیک و آموزه نو و تجربه‌های ارجمند حقوقی و قضایی برای مخاطب بنگرید و این ظرفیت پر نشده، مفت و ارزان آن را از دست‌ ندهید و برای آنچه یک قاعده و حق محدود شمرده می‌شود، حقیقت و کارایی و کارکرد مفید بزرگی را رها نکنید.مقصودم آن است که اتفاقا در آقای قاضی بودجه محدود سبب بروز یک خلاقیت بزرگ شد، فضا را به فضای داخلی محدود کرد و این لوکیشن به تمرکز عالی ذهن مخاطب روی رفتارهای ناخواسته بزه‌آلود افراد معمولی و اشتباهات حقوقی و قضایی بدل شد. پس برای جذابیت سریال به راه‌هایی دست یافت که در آن تابوزدایی هوشمندانه‌ای از درام قضایی به سود مردمی‌شدن فضای قضایی رخ داد. زبان وفرهنگ دوعنصر این شالوده‌شکنی جذاب برای توجه مردم به مسائل قضایی بود و محدود بودن سریال به فضای داخلی سبب تقویت بی‌نظیر این عناصر دراماتیک و نزدیک‌شدن به زندگی روزمره و روابط طبیعی و واقع‌گرایانه شد.درحقیقت نویسنده وکارگردان بنا به محدودیت فضا،راه‌های خلاقانه‌ای راآفریدند که عناصر اصلی آن آفرینش یک چهره شیرین قاضی با فرهنگ متفاوت تصویر سینمایی و بازنمایی قاضی و زبان متفاوت و عنصر رویکردگرایی در بازی دیگر شخصیت‌هاست که اولین‌نمونه‌های جهانی‌شده آن‌رادرسبک رویکردگرای سینمای مرحوم‌ کیارستمی آزموده‌ایم واین بهره از طبیعی‌گرایی در شخصیت‌پردازی وبازی‌سازی و استفاده اززبان درسریال آقای قاضی واقعا جذابیت روایی فراوانی فراهم آورده است.
   
خلاقیت در فضای محدود
به نظرم محدودیت سریال به قرارداد استفاده اصلی از مکان داخلی دادگاه، آن‌قدر در این فرم و ‌چشمگیر شدن این بازی و نوع شیرین دراماتیزه کردن فضای قضایی اثر دارد که تغییر آن لطمه‌ای شدید به آقای قاضی و ظرفیت موکد آن برای توجهات حقوقی و قضایی مخاطب و همچنین جذبه، سادگی و صمیمیت کار وارد خواهد کرد. مستدل این موضوع، سریال‌های دیگری است که در فرم معهود و البته تکراری همه آنها سرنوشت و موفقیتش به مهارت‌های موجود در پیشبرد آن داستان مربوط خواهد بود؛ اما ورود فضای خارجی، ویژگی ارزشمند آقای قاضی را به باد خواهد داد که جاافتاده و خود را سر پا نگاه داشته و از محدودیت فرصت نو و ابتکار دلنشین فراهم کرده و خصوصیت‌ ساخته است و موفق هم هست و هنوز جا دارد که ادامه یابد و با ادامه‌اش تولید محتوای آموزشی قضایی و حقوقی به مخاطب بدهد و او را بیدار و قانونمند بار بیاورد. فضای داخلی، مشخصه دلنشین و جمع‌و‌جورکننده‌ای در سریال قاضی است. اگر کار موفق نبود منطقی بود آن را تغییر دهیم، اما من مطمئنم این سریال با رفتن به ادغام با فضای خارجی جذابیت بزرگ و ویژگی موثری را از کف خواهد داد.
   
شخصیت شالوده‌شکن قاضی
همان‌طور که گفتم آقای قاضی از دو عامل هوشمندانه بهره می‌برد. تمرکز بر زبان ‌نامتعارف یک قاضی در محیط دادرسی قضایی و تابوزدایی از فرهنگ‌ رسمی و پندارهای فرهنگ و شخصیت قاضی. تصورات ما از دادگاه که محصول تصویر سینمایی یا تقلید از دادگاه‌های غرب و لباس و منش و تجمعات رفتاری متکبرانه و خشک و کلیشه‌های مکرر دادگاه است. در این سریال و کاربرد زبان و رفتار شالوده‌شکنی شده و ما را مواجه با یک نوع زبان، فرهنگ و شخصیت متفاوت قاضی کرده است که با وجود احاطه حقوقی و منش متین و با‌هوش قضاوت سرشار از روحیات زندگی روزمره مردم و عملکرد طبیعی و واقع‌گرایانه و ملموس است. بهزاد خلج در نقش قاضی نبوغ بازیگری خود را نشان داده است. فضای داخلی مدام ما را متوجه این عنصر کرده و از طریق پذیرش این عنصر مخاطب را متمرکز بر مواضع و آموزش‌های قضایی آقای قاضی می‌کند. به عقیده من بدون فضای جمع‌و‌جور لوکیشن تا حد ممکن واحد و داخلی، چنین ظهور شیرین و توجه عمیق حقوقی پدیدار نمی‌شد و حواشی سریال را به راه دیگر می‌برد.اما این موفقیت کنونی را مطمئنا نداشت. این جذابیت و فرم روایت حالا حالاها ظرفیت تداوم صدقسمتی دارد، مشروط بر آن‌که تیم سازنده همچنان سنگ‌تمام بگذارند و با عشق کار کنند. فکر می‌کنم‌ اگر قرار است با جلب رضایت تیم دلگرم‌شان کنند بودجه را با ادامه همین ساختار بیفزایند. کار خوب است و ارزش دستمزد بالاتری را دارد.
   ‌
شکل‌گیری قاضی مردمی و عدالت‌خواه
همه می‌دانیم زبان قضا، طی زمان تحول می‌پذیرد. مسلما زبان قاضیان شرع قرن دهم حتی با زبان‌ قاضیان عهد قاجار متفاوت بود. تفاوت بزرگ این زبان با قاضی‌های دادگستری دوران رضاشاه که عموما جامع تحصیلات سنتی و مدرن بودند و زبان آنان با قاضیان دهه ۴۰ و ۵۰ دوران‌ محمدرضاشاه که غربزدگی و تقلید از قضات غرب به‌ویژه با تاثیر تصویر سینمایی و فرهنگ غربی الگوی متفاوت ساخته بود و باز تفاوت داستان با روحانیونی که در دهه اول و دوم شغل قضاوت داشتند و نیز با نسل سومی که در دوران رشد فساد در قوه قضاییه و ریاکاری‌های رانتی و فساد در داوری همراه بود و عدالت وانهاده شد هم زبان و هم فرهنگ متفاوتی را در جلسات دادگاه دوره‌های مختلف شاهد بوده‌ایم.اما آقای قاضی یک الگوی زبانی و فرهنگی تابوزدا دارد. پشت نقاب زبان و فرهنگ پرطمطراق پنهان ‌نیست تا خیانت در داوری را با تصنعات زبانی و رفتاری متکبر و بی‌روح و مرعوب‌کننده بپوشاند. از این رو خلج به نحو دلنشینی طبیعی است. ‌قاضی تا سرحد ایثار، مردمی و عدالت‌خواه و تیزهوش است. در زبان او لحن مردم و زبان زنده و پر از زندگی و کنایه و گاه هجو و پرسش‌های افشاگر و جمله‌معترضه‌های پرده‌برافکن و ضمنا بس شکیبا و مودب و بدون درازگویی و ساده موج می‌زند. ‌فرهنگ او اخلاق‌محور، یاری‌دهنده و توأم با محبت و سوق کشف حقیقت و بدون ‌کبر و کینه است. در اوج وقوف، از ابراز قدرت و قدرت‌نمایی و تقابل و زبان سرکوبگر و مستبد گریزان است. جدی و همدل است و فضای داخلی به تجلی این فرهنگ و تاثیر این زبان و محتوای بیدارگر و قانونمند کمک می‌کند. پس از قضا لوکیشن داخلی محدود به این عنصر بسیار درست ساختاری طراحی شده و خوب است آقای قاضی با این فرم ادامه یابد و اگر قرار است سریالی با دنبال‌کردن شخصیت‌های متهم و شاکی در متن زندگی عمومی ساخته شود، بهتر است سریال قضایی تازه‌ای بدون ربط با قواعد آقای قاضی بنویسند و کار کنند و این سریال را زخمی نکنند.
   
آموزش‌های فرهنگی با الگوسازی از قضاوت سالم
سریال آقای قاضی ظرفیت عظیمی در آموزش‌های فرهنگی و نیز الگوسازی از قضاوت سالم ودقیق وفسادستیز دارد. می‌تواند فرهنگ رابطه قاضیان ومردم راتغییردهد وقاضی بی‌مسئولیت ومتکبر وفاسد رامنفورکند.می‌تواندبه مردم آگاهی و بیداری وسیعی درخصوص حقوق شهروندی‌شان بدهدوحتی ملتی رشید دردفاع ازحقوقش برابر دست‌اندرکاران دولتی وحکمرانی ازهر سنخ؛ از یک رئیس‌جمهور تا وکیل و وزیر و استاندار ویک فرمانداروشهردار بسازدونسبت به دزدی وفساد نهادهای گوناگون و مقامات شهری و شهرداری و قوه قضاییه و شورای شهر و ماموران مختلف هوشیارشان‌ سازد. واقعا این سریال با این ساختار و حتی با تغییر ساختار می‌تواند برای پرورش و آموزش ملت و رشد فرهنگ مردم موثر و مفید باشد، پس ‌قدر جذابیتش را بدانیم. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها