عرضه کتاب‌هایی با عناوین شرم‌آور

نمی‌دانم این روزها مسیرتان خیابان انقلاب بوده است؟ حتما اگر در این خیابان رفت‌و‌آمد داشته باشید، چشم‌تان به جمال دستفروشانی که کتاب می‌فروشند، روشن شده است، البته چندوقتی است که این دستفروشان از محدوده معمول خود فراتر رفته‌اند و در بیشتر خیابان‌های شهر و هرجایی که بساط دستفروشان پهن است، آنها هم حضور دارند.
کد خبر: ۱۴۷۰۵۴۲
نویسنده آرش شفاعی - گروه فرهنگ وهنر
 
اگر به بساط آنها نگاهی انداخته باشید، شاهد آن خواهید بود که در میان کتاب‌هایی که این دستفروشان می‌فروشند، کتاب‌هایی وجود دارد که عنوان‌هایی رکیک و شرم‌آور دارند. این کتاب‌ها که معمولا کتاب‌های زرد روان‌شناسی را شامل می‌شود، اغلب ترجمه‌هایی از آثار مارک منسن، نویسنده آمریکایی است. منسن فارغ‌التحصیل روابط بین‌الملل از دانشگاه بوستون است، اما در جوانی وبلاگی ایجاد و شروع به نوشتن توصیه‌هایی برای زندگی ازنظرخودکرد.اوکم‌کم به صرافت افتادکه نوشته‌هایش راکه هیچ بار علمی‌و‌اندیشه‌ای خاصی نداشته، منتشر کند.کتاب‌های اوبه سرعت درمیان عامه مردم محبوب شدواوبه یکی ازپرفروش‌ترین نویسندگان آمریکا براساس اعلام نیویورک تایمز تبدیل شد.شیوه خاص او در نوشتن، استفاده از دایره لغاتی است که فحش و ناسزا محسوب می‌شود. او این کلمات رادرعنوان کتاب‌های خود،عنوان فصول و متن به کارگرفته وبه همین دلیل بخشی ازجامعه آمریکایی که اصولا آداب و ترتیبی در بیان کلمات رکیک ندارد، باکتاب‌های اواحساس همذات‌پنداری می‌کنند.باید توجه داشت که آثارمنسن حتی در خود آمریکا هم به‌دلیل تهی بودن از بار علمی ‌و هم به‌دلیل سرشار بودن ازکلمات رکیک مورد انتقاد شدید است. منتقدان او را هزال و بد دهن لقب داده و به بی‌بنیاد بودن توصیه‌هایش اشاره کرده‌اند.
     
وقتی مرجع ما نیویورک تایمز است
چندسالی است که در ایران، ناشران با به دست گرفتن لیست پرفروش‌های ناشران به‌خصوص آمریکایی‌‌ها که نیویورک تایمز به صورت مرتب آن را منتشر می‌کند، سعی دارند با ترجمه این آثار، بازار خود را رونق بدهند. البته باید قبول کرد که در میان این لیست‌ها گاهی کتاب‌های خوب ودارای ارزش ادبی هم وجوددارند، ولی غالب این آثارراکتاب‌های داستانی عامه‌پسند وآثار روان‌شناسی زرد تشکیل می‌دهند.شاید اگر ناشران ایرانی مجبور به رعایت کپی‌رایت بودند، این حجم از کتاب‌های ترجمه در بازار کتاب ایران، چه رسمی ‌و چه غیررسمی ‌وجود نداشت. بدون اصلاح وضعیت در بازار رسمی ‌کتاب نمی‌توان به اصلاح بازار غیر‌رسمی ‌کتاب رسید، چرا که این دو بازار به شکل عجیبی درهم گره خورده‌اند. 
     
پدیده قاچاق کتاب و معضلات فرهنگی پیرامون
پدیده‌ای به نام قاچاق کتاب، اصولا در بازار رسمی ‌کتاب کشور به وجود آمده است. گروهی از ناشران مجوزدار بدون این‌که زحمت ترجمه کتاب را به خود بدهند، کتاب‌های ترجمه شده و پرفروش را با اسم مترجمان گمنام منتشر می‌کنند و آن را از طریق شبکه غیررسمی ‌کتاب یا از طریق فروش در پایانه‌ها و ایستگاه‌های مترو و جذب مشتری از طریق استخدام بازاریاب‌های پاره‌وقت و با تخفیف‌های زیاد به فروش می‌رسانند. حجم سنگین مبادله پول در این بازار که با دراختیار گرفتن برخی چاپخانه‌ها در تهران و شهرستان‌ها همراه شده است، باعث شده شبکه توزیع غیررسمی ‌کتاب به شکلی قدرت بگیرد که شبکه توزیع رسمی‌ را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. ضمن این‌که خود شبکه رسمی ‌توزیع کتاب، هنوز به شیوه سنتی و بدون روزآمد شدن و اصلاح براساس وضعیت جدید بازار به کار خود ادامه می‌دهد. 
     
برخوردهای مقطعی جواب نمی‌دهد
سامان دادن به بازار نشر وعده‌ای است که سال‌هاست دولت‌های مختلف می‌دهند، اما درانجام آن ناتوان هستند. به یاد داریم در سال‌های گذشته در مقاطعی وزارت ارشاد سیاست برخورد با قاچاقچیان کتاب را به صورت جدی و با همکاری نیروی انتظامی ‌و قوه قضاییه شروع کرد و موفق شد چندین انبار بزرگ کتاب قاچاقی را کشف و ضبط کند، اما این برخورد مقطعی بود و بار دیگر پدیده قاچاق کتاب به صحنه آمد. ازسوی دیگر با وجود همه وعده‌هایی که معاونت فرهنگی وزارت ارشاد برای برخورد با پدیده ناشران پخته‌خوار داد، عملا کار چندانی در جهت اصلاح و بازتعریف شیوه‌های اعطای پروانه نشر و مرور عملکرد ناشران مجوزدارو راستی‌آزمایی ادعاهای آنان درباره کتاب‌های چاپ شده انجام نشد. از سوی دیگر دولت هیچ‌گاه برای اجرای یک سیستم کپی‌رایت داخلی عزم جدی نداشته و به همین دلیل آشفته بازار کتاب همچنان ادامه دارد و به قول معروف هردم از این باغ بری می‌رسد. 

ضرورت دفاع از مجوزهای رسمی 
دراین میان بایدبه بازارپررونقی هم که درزمینه توزیع کتاب درشبکه‌های اجتماعی به راه افتاده،اشاره کرد.حتی اگرهمه دستفروش‌های کتاب که توزیع‌کننده کتاب‌های بدون مجوز، ممنوع شده یا کتاب‌های قاچاقی هستند، جمع‌آوری شوند؛ بازاری برای کتاب‌های غیررسمی ‌در اینستاگرام و تلگرام وجود دارد که سلامت کسب‌و‌کار در حوزه نشر را تهدید می‌کند.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌تنها مسئول صدور مجوز برای محصولات فرهنگی و هنری از جمله کتاب نیست، بلکه باید از حیثیت و اعتبار مجوزهای خود هم دفاع کند. چشم بستن روی بازاری پررونق که در آن مجوزهای وزارت ارشاد عملا به هیچ انگاشته شده، معنای مجوز گرفتن از ارشاد را برای انتشار کتاب بی‌معنا کرده است. اگر قرار باشد ناشری، همه ایرادات ممیزان اداره کتاب ارشاد را رعایت کند و سرمایه خود را معطل رفت‌و‌آمد کتاب در اداره کتاب کند، اما همان کتاب یا کتابی دیگر بدون رعایت اصول مورد اشاره و تأکید برای اخذ مجوز، چاپ شود و درکنار خیابان‌های شهر یا در صفحات فروش کتاب در شبکه‌های مجازی بدون دادن مالیات و هزینه‌های دفتر و... چاپ شود و درآمدش به جای رفتن به جیب ناشر رسمی ‌و قانونی به جیب قاچاقچیان کتاب برود، دیگر مجوز گرفتن چه معنایی دارد؟ دولت چهاردهم باید برای اصلاح این وضعیت و دفاع قدرتمندانه از مجوزهای رسمی‌ و قانونی خود، راهکاری بیندیشد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها