ازآنجایی که هیاتهای مذهبی تاثیرگذاری قابلتوجهی روی جامعه هدف واعضای خود دارند، بهکارگیری هنر نمایش ازنوع آیینی و سنتی مانندتعزیه وحتی تئاتر،دروضعیت کنونی جهانی اسلام و مواجهه آن با پدیدهها و هجمههای فرهنگهای ساختگی، یک ضرورت است. طبیعتا دستیابی به شکلی عالی از پاسخ به این نیازهای فرهنگی، الزاماتی دارد که در صورت فراهمکردن این ضروریات، هنر نمایش میتواند تاثیرگذاری منحصربهفردی در آموزش مفاهیم دینی و تحکیم باورها و عقاید گروههای سنی جامعه در ساحت هیات های مذهبی داشته باشد. حتی بهواسطه جذابیتهای نمایش آیینی مانند تعزیه بهعنوان یکی از کارویژههای هیات مذهبی، این امکان وجود دارد که یک هیات، خلق مخاطب کرده و پای قشر خاکستری جامعه را نیز به مراسم و جلسات مذهبی باز کند.
بوستانها؛ قرارگاه هیات های مذهبی و هنری
برای دستیابی به چنین شرایط آرمانی به بسترهایی برای پیادهسازی ایدهها نیازمندیم؛ به نظر میرسد میدانگاهها و بوستانهای بزرگ در سراسر کشور، ظرفیتهای فیزیکی متناسبی برای گردهمایی هیاتهای مذهبی در مناسبتهای گوناگون هستند و همین ایام نیز بهترین فرصت برای ارائه دستاوردهای هنرهای نمایشی دینی در گردهمایی هیات هاست. گرچه به همت برخی موسسات تولیدات فرهنگی و هنری و هنرمندان دغدغهمند، همین حالا هم شاهد تلفیق و بهکارگیری ظرفیتهای هنر و هیات و نهادهای مذهبی توامان با یکدیگر هستیم، اما قطعا بسترها و ظرفیتهای مغفول بسیاری برای توسعه این رویکرد فرهنگساز وجود دارد. اجرای نمایش بزرگ میدانی«تنهاتر از مسیح» برای پنجمین سال متوالی در بوستان ولایت تهران یکی از آن نمونههای پرمخاطب بود که برای چندمین سال پی در پی توانست هزاران مخاطب را در محرم و صفر گرد هم آورد. این تعاملات و همنشینیهای فرهنگی و مذهبی، در پارکینگ برج میلاد تهران و حتی در برخی از فضای مناسب در شهرستانها نیز تکرار شده و تداوم و تکامل آن، قطعا موجب توسعه و تقویت این ایده میشود.
نشر محتوای تربیتی با نمایشهای هیاتی
میدانیم که قلب و جان نمایش را اندیشه شکل میدهد و تا اندیشه و فکر پیرامون آن شکل نگیرد، تأثیر غایی خود را بر تماشاگر و مخاطب خود نخواهد داشت؛ اما همانطور که دغدغه بهرهگیری از فعالیتهای هنری برای پرداختن به دغدغههای دینی و تربیتی جامعه و بهطور خاص جامعه مذهبی مهم است، توجه به مجموعه لوازم و ضرورتها در این راستا هم اهمیت دارد؛ ضرورتها و لوازمی که کمک میکند تا دستیابی به قالب نمایش در بستر تشکلهای هیاتی و مذهبی، برای ارائه محتوای مدنظر به نحو بهینه، اصولی و اثرگذار ممکن شود.
به نمایشنامههای آرمانگرا نیاز داریم
متن و نمایشنامه، شالوده اصلی هر اثر نمایشی است. نمایشنامه شامل موضوع، سوژه، ایده اصلی و حتی جهتگیری فکری و اندیشهای میشود.به کمک نمایشنامهای اصولی، میتوان از مبدأ تا مقصد، نقاط آرمانی و واقعی یک اثر نمایشی را پیدا کرد. از اینرو هر گروه نمایشی با هر آرمان و عقیده وهدف به متنی احتیاج دارد تا مجموعه افکار ومقاصد به صحنهبردن یک نمایش و ارائه یک اثر نمایشی تماشایی را نمایندگی کند.وقتی گروهی قصددارد نظام فکری خودو مقصودش از اجرای یک اثر نمایشی را پیادهسازی کند، درک خواستههای مخاطب در مواجهه با درام ضرورت مییابد که شامل تماشای پدیده از زاویه دید مخاطب و شناخت نیازهای اساسی وی در زمانه حال زیستی و سوقدهی موضوع و سوژه متن به سمت آن است؛ مخاطب همواره میخواهد یک قهرمان وارد میدان عمل و کارزارشود وخیر را بر شر پیروز کند یا اینکه، انسان آزادهای علیه ظلم اقدام میکند و سرانجام مظلوم را بر ظالم غالب میکند و…درواقع به کمک این عامل مخاطب وجود و نیازهای فکری وآرمانی وخاستگاه خودرادریک اثر نمایشی پیدا میکند.
کارکرد آموزشی نمایش و پیادهسازی ایدههای مذهبی
یکی از کارکردهای نمایش، خاصیت آموزشی آن است.امروزه بهواسطه هنر نمایش، بسیاری از فرهنگهاوخردهفرهنگها و هنجارها و ارزشها به جامعه آموزش داده میشود. ازدیگرسو به وقت اجرای ایده نمایشی، عامل آموزش ابتدا باید در گروه نمایشی اجرا شود، این آموزش در وهله اول شناخت غرایز و بدیهیات روانی ومعنوی هرانسان درشناخت ورفتار است، سپس به شناخت او از بدن و بیانش میرسد وبعد ازآن دریک قالب کلی درجهت مفهوم وانتقال پیام متن و نمایشنامه به جنبههای آموزشی حاصل از یک اثر نمایشی جامه عمل پوشانده میشود. گروههای فکری، فرهنگی و تربیتی قادرخواهند بود تا ازعامل آموزش در جهت تبلیغ و ترویج ایدههای خود، اما از محل آموزش شناخت غرایز و آموزش اکتسابی اصولی و منطقی و روشمند و قاعدهمند بهره بگیرند.
مخاطب؛ رکن مشترک نمایش و هیات
گروهها و هیاتهای مذهبی ومراکز تربیتی وفرهنگی با محوریت نهاد فرهنگی هیات شکل میگیرند و در بستر یک عمل جمعی بروز و ظهور و نمود عینی دارند.عامل مخاطب برای این مراکز جزئی از ارکان تشکیلاتی آنهاست؛ از دیگرسو در عرصه هنر نمایش مخاطب یا تماشاگر یکی از ارکان سهگانه نمایش، در کنار ارکان بازیگر و صحنه محسوب میشود. حال اگر مقرر باشد این مراکز بر تأثیرگذاری روی مخاطب متمرکز باشند و این مهم از اهداف اصلی آنها محسوب شود یعنی بر اعمال فعالیت تربیتی و فرهنگی با ماهیت جمعی تمرکز داشته باشند. شناخت از مخاطب و نقشدهی و دیدن نقش وی در طول فعالیتها اهمیت دارد؛ خصوصا که اهداف آرمانی و اعتقادی گروههای مذهبی و هیاتی بر تأثیرگذاری روی تودههای عامه و آحاد مردم همواره بهطور بالقوه متمرکز است. درصورتیکه این گروهها قصد اثرگذاری بر مخاطب بهوسیله قالب نمایش را داشته باشند، شناخت و درک واقعی از نیازهای مخاطب همچنین نیاز دراماتیک و خاستگاههای آرمانی مورد نظر، مهم و دارای اولویت جلوه میکند.
تعزیه بر گزارههای فرهنگ هیات استوار است
گروههای مذهبی و هیاتی اصیل چون اغلب از یک نگاه اصیل ایرانی و اسلامی بهره میبرند بر ظرفیتهای فکری و فرهنگی داخلی تمرکز بیشتری دارند.چنانچه این گروهها قصد بهرهگرفتن ازهنر نمایش درراستای فعالیتهای فرهنگی و تربیتی دارند، به قالبهای نمایشی بومی و اصیل درونفرهنگی کهن و ریشهدار مانند هنر نمایش تعزیه توجه کنند. تعزیه ضمن آنکه حاوی باورهای فکری و فرهنگی ــ اعتقادی است، مملو از هنر نمایش برآمده ازویژگیهای اصیل هنر نمایش نزد فرهنگ ایرانی و داخلی است که میتوان گفت بسیاری از گونههای نمایشی ایرانی، درکلیات درزیرمجموعه این هنر مرجع و جامعالاطراف قرار دارند. تعزیه یک هنر تلفیقی وچندوجهی است که ضمن ارائه تصاویر فاخر وجذاب هنری،برباورهایی استواراست که باگزارههای اصلی فرهنگ هیات و گروههای مذهبی هیاتمحوربسیارمشترک است؛ البته برای نیل به چنین فعالیتهایی درقالب ایجاد توسعه گروههای تعزیه توسط گروههای مذهبی و هیاتمحور عامل آموزش توسط متخصصان واستادان ماهر این عرصه جدی ودارای نقش وجایگاه تعیینکننده است.
بازتعریف بازده هیاتهای مذهبی با نمایش
جهان اسلام امروز با چالشها و وضعیت متفاوت و پیچیدهای مواجه است و هیاتهای مذهبی برای تداوم تاثیرگذاری بر جامعه مورد هدف خود نیاز به خلاقیت در بیان موضوعات و مواجهه با جامعه مخاطبان خود دارند. یک نقشهراه تازه و در تناسب با شرایط معاصر میتواند عاملیت هیات مذهبی را از حالت انفعال وصرف تجمعاتی انسانی فراترببردوکارکردآموزشی، راهبری و تعیینکنندگی برای این نهادهای مدنی تعریف کند. بهعنوانمثال هماکنون که برخی از هیاتهای مذهبی با درک وضعیت کنونی در جهان اسلام بهطور خاص مسأله غزه، همپای دیگر آزادیخواهان جهان فارغ از ملیت و نژاد و حتی دین تلاش میکنند تا نسبت به آرمان قدس ادای دین کنند، این امکان وجود دارد که با بهرهبرداری هیاتها از قالبهای هنری، مسأله غزه و آرمان پیرامون آن را در شکلی نو برای عموم عرضه کنند و ضمن ارائه تصویری تازه از کارآیی و بازده هیات مذهبی در جهان معاصر، تأثیرگذاری تربیتی، هدایت، رشد معنوی و تربیتی و شخصیتی جامعه هدفشان را محقق کنند.مثلا درشهرتهران اگر یک هیات مذهبی با دغدغههای تربیتی و فرهنگی، بر مبنای تکلیفی که بر دوش خود پیرامون قتلعام فجیع مردم مظلوم غزه احساس میکند، تصمیم بگیرد همپای آزادیخواهان جهان کاری کند، ضمن اینکه دربیداری عمومی سهم داشته، از منظر تفکر شیعه کمک کرده تا جهان اسلام را با مشکلاتی که در آینده از ناحیه تفکر صهیونیسم با آن مواجه میشود، آشنا کند.
ظهور بدعت در خلأ آگاهی
سالهاست شاهد استفاده لوازم یا بروز نشانههای نمایشی در دستههای عزاداری و برخی گردهماییهای مذهبی هستیم؛ به نظر میرسد ظرفیتهای نمایشی از گذشته تاکنون برای دستههای مذهبی جذابیت وکارآیی خاصی داشته است. درواقع هیاتها و دستههای مذهبی طی سالیان طولانی به علاقه مخاطبان نسبت به این المانها پی بردهاند. از اینرو جهت آشنایی تشکیلات و هیاتهای مذهبی با ارکان نمایش بهخصوص تعزیه و بهکارگیری حرفهای این نشانهها،جلوی هرگونه بدعت یابهرهبرداری ناموزون و سطحی از زبان و تصویرسازیهای نمایشی را میگیرد.درواقع اگرهیاتها وگروههای نمایشی هردو،با تسلط واشراف برسواد دینی ونمایشی از امکانات و ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند، نه به شأن و جایگاه هیاتهای مذهبی آسیب میرسد نه تصویری که از گروههای نمایشی مذهبی و هیاتی در جامعه عرضه میشود، تصویری کمفروغ و ناتوان در میزان جذابهآفرینی برای تماشاگران خواهد بود.