این گروه هنری امسال نمایش«راحوما» راروی صحنه حوزه هنری برده است. نمایش عاشورایی راحوما داستانی شنیدهنشده از وقایع دشت کربلا را روایت میکند؛ داستانی با نقشآفرینی سه زن ازادیان مختلف که در دشتی نزدیک صحرایکربلا بههم میرسند و با قیام عاشورا پیوند میخورند. این نمایش از ۱۲تا۲۶ مرداد هرشب روی صحنه میرود و اجرای زنانه این نمایش موجب شد تا با مریم شعبانی، نویسنده و کارگردان کار صحبت کنیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
ایده اجرای نمایش راحوما چطور به ذهن شما رسید و چه دغدغهای از اجرای این نمایش داشتید؟
جرقهای که به ذهنم خورد، بعد از سوگواره نخبگان منابر امام حسین(ع) به نام «قمیصالحسین» بود. این سوگواره مختص پیراهن معظم سیدالشهداء بود که تاریخچه، سابقه و اهمیت این پیراهن رادرپایان وروز ظهورامامزمان (عج)مطرح ومنابر شیعه وهنرمندان جهان صحبتهایی را در رابطه با آن مطرح میکردند.من نیزبهعنوان یک هنرمند احساس کردم که باید در این جریان حضور داشته باشم و مطالب پژوهششده این داستان را بهصورت نمایش روی صحنه ببرم. بنابراین، جرقه موضوع به این صورت به ذهنم رسید و دوست داشتم محتوای غنیتری به آن اضافه کنم. مثل همیشه که محوریت تمام نمایشهای هنرمقدس زنان بودند، خواستم و باز هم با محوریت حضورزنان درعاشورا درارتباط بااین پیراهن نمایشنامه رابنویسیم.بهاینترتیب، نمایش راحوما کلیدخوردورویصحنه رفت.
داستان راحوما چه مؤلفههایی داشت که شما را برای اجرا مشتاق کرد؟
تلاش کردم داستانی را برای مخاطب نمایش بدهم که کمتر مخاطبی از آن اطلاع دارد، چون داستانهای خواندهشده را همه میدانند و در مداحیها، هیأتها و کتابهای داستان شنیدهاند. آنچه میتواند مخاطبان را بهوجد بیاورد، رویارویی با داستانی شنیدهنشده یا کمتر شنیده شده است. شخصیتهای این نمایش زاییده ذهن نویسنده است اما موقعیتها، داستانهایی نظیر چشمههای راحوما، نخیله و آنچه از عاشورا روایت میشود، حضور یهودیان در ظهر عاشورا و غارتی که از اهلبیت اتفاق میافتد، مسلمانشدن وهب و ام وهب و عروسش، کاملا مستند است.
علت اجرای زنانه این نمایش چیست؟
گروه هنر مقدس، متشکل از بانوان هنرمند در تمام رشتههای هنری مرتبط با تئاتر است؛ یعنی نویسندگی، پژوهشگری، کارگردانی، طراحی حرکت، گریم، لباس، صحنه،نور وموسیقی و...را بانوان هنرمند نقشآفرینی میکنند.به همین دلیل دوست داشتیم، بازهم بانوان میزبان و تماشاگر ما باشند. این ۱۴سال نیز بیش از۵۰۰ اجرای صحنهای داشتیم وهمه را تقدیم بانوان کردیم. از طرفی هم تمام اجراکنندگان این نمایش خانمهای محجبهای هستند که ترجیح میدهند در فضای مستقل زنانهای نمایش داشته باشند. از همینروست که اجرا ویژه بانوان برگزار میشود.
فکر میکنید این نمایش چه ویژگیهایی دارد که شما ترجیح دادید آن را زنانه اجرا کنید؟
یک اثر هنری باید مخاطبسنجی داشته باشد و بتواند با مخاطبانش ارتباط درستی برقرار کند. به دلیل اینکه مخاطبان ما خانمها هستند، سعی میکنیم به لطافت روح زنانه و موضوعات کاربردی روزانه زنان توجه کنیم و در طول نمایشنامه به آن بپردازیم و اغلب هم زنان را در جایگاههای مختلف بررسی میکنیم. به همینجهت طبیعتا زنان بیشتر میتوانند از این مطالب استفاده کنند.
چرا به نظر میرسد که اشاره شما به واقعه و داستان عاشورا به شکل مینیمال و کوتاه است و این نمایش بیشتر از داستان روی فرم و حرکات هماهنگ تأکید میکند؟
سه داستان در طول این نمایش روایت میشود که یکی چشمه راحوما، یکی داستان چشمه نخیله و آخری هم مربوط به واقعه عاشوراست. به هرحال، سه داستان در این سیر نمایش مطرح و روایت میشوند و بهطور طبیعی گذر از این داستانها باید خیلیسریع باشد. شاید به همین دلیل باشد که به نظر شما بیشتر به فرم و تصویر پرداخته شده است. نکته دیگر اینکه نمایشها بیشتر یک اثر تصویری هستند و به طور طبیعی باید از عوامل بصری بیشتر استفاده کنیم تا بتوانیم داستانمان را مطرح کنیم و باید ایماژ اتفاق بیفتد. اگر قرار باشد فقط داستانی را تعریف کنیم، همان قصهگویی میشود و باید داستانمان را به ایماژ و تصویر برسانیم و شاید به همین دلیل باشد که مخاطبان احساس میکنند از این داستان سریع گذر کردهاند.
علت اینکه شخصیتهای اصلی این نمایش به سه یا چهار نفر خلاصه میشود، چیست؟
هر کاری سبک خاص خودش را دارد و سبک مینیمال هم از جهت طراحی لباس، صحنه و شخصیت ایجاب میکند تعداد شخصیتها کم باشد. این سبک کار بود اما نکتهای که مدنظر من است، این است که من نمیخواستم محتوای داستانی زیادی را به مخاطبان منتقل کنم.درواقع ماسعی کردیممانندخودداستان که چشمههایی میجوشد،چشمههایی رادرون مخاطب بجوشانیم وخودمخاطبان بروندو مطالعه کنند. بهقدری منابع تاریخی این داستانها زیاداست که ماهرچقدردرداستانهای نمایشی آن رامطرح کنیم، بازهم چیزهایی باقی میمانند.
هنگام اجرای نمایش، کدام یک از مخاطبان عام یا خاص برای شما اولویت داشت؟
روایت اثرما تاریخی است و به نظرم تاریخ مخاطب عام و خاص ندارد و همه مردم جهان مخاطبان تاریخ هستند. همه افراد میتوانند مخاطبان نمایش ما باشند و هرکس به میزان وسع خود میتواند از این چشمه استفاده کند.
برای طراحی حرکات و لباس در این نمایش چقدر زمان صرف کردید؟
سوگواره قمیصالحسین در کربلا حدود یکماه پیش برگزار شد و از همان زمان جرقه این کار خورد و تمام کار در طول یک ماهونیم انجام شد و طراحی لباس هم در همین بازهزمانی اتفاق افتاد. به هرحال، دوستانی که در حوزه طراحی لباس فعال هستند، کار نمایشی انجام میدهند و خدارو شکر سرعتشان خوب بود و نتیجه خیلیخوبی گرفتیم. برای دکور هم ترجیح دادیم مینیمال کار کنیم و به دلیل اینکه موقعیت سه لوکیشن را روی صحنه نمایش دهیم، سعی کردیم از دکور سبکتری استفاده کنیم تا امکان تغییر دکور نمایش بهتر فراهم شود. ازاینرو که این کار دیالوگمحور است، پرفورمنس (طراحی حرکت) به کمک آن آمده است و عمده اجرا برپایه بازی بازیگران است.
درباره علت انتخاب این بازیگران هم صحبت کنید.
همه این دوستان بازیگر جزو هنرجویان گروه هنرمقدس هستند و بازیگر جوانمان خانم زهرا فراهانی دومین سال هنرجویی خود را در گروه هنر مقدس میگذراند و پیشرفت خوبی داشته است. بقیه نیز گروه بازیگران با سابقه هنرمقدس هستند.
چرا روایت خود را با روضه که تأثیرش بر مخاطب را دوچندان میکند، همراه نکردید و تشخیص دادید فقط با داستان و عناصر نمایشی مخاطب را با داستان عاشورا همدل کنید؟
ما دوست داریم تئاتر بهعنوان یک رشته هنری اصیل و با تمام استانداردها درخدمت عاشورا باشد و اضافهکردن مداحی و نوحه، تئاتر را از اصالت واقعی خود دور میکند. به هرحال مداحی، نوحه و روضه رشته دیگری است که در خدمت اهلبیت است و ما هم تلاش کردیم تئاتر در خدمت عاشورا باشد و در مغناطیس امامحسین(ع) قرار بگیرد. تلاشم این بوده که به جای دراماتیکتر کردن قصه و ایجاد هیجان به کمک روضه، مخاطبان را بیشتر به فکر وادار کنم.
چقدر میتوانیم جهانشمول بودن امامحسین(ع) و مهربانی ایشان در هر مذهب و آیینی که محور اصلی نمایش شماست را در نمایشهای دیگری که شکل و شمایل مذهبی دارند، گسترش دهیم؟
این به میزان مطالعه هنرمندان و میزان درک ابعاد مختلف شخصیتی ائمه بستگی دارد.مهمترین ویژگی اهلبیت مهربانیشان است و هر زمان وارد هر موقعیت ارتباطیای که شدند، همین ویژگی موجب جلب مردم به سوی این بزرگواران شده است. این ویژگی مهربانی در وجود این بزرگواران بوده و کافی است که درکش کنیم و اتفاقا نشانههای زیادی از مهربانی و کرامت و اعجازشان را دیدیم.اسناد این کرامتهاهست، فقط کافی است که هنرمندان بروند و این موضوع راکشف کنند و دراختیارمردم قراردهند.امیدوارم این بعد ویژه اهلبیت را نویسندگان و هنرمندان درک کنند، چون مردم جهان اگر بدانند شخصیتی تا این اندازه مهربان در دینمان داریم، برایشان بسیار امیدبخش خواهد بود.
ممکن است داستان محرم و عاشورا هزارانبار شنیده و گفته شده باشد اما به نظرتان چقدر ظرفیت دارد که داستانهای تازهای از این واقعه تاریخی را روی صحنه ببریم؟
من سالهاست که پژوهشگرتاریخ اسلام هستم و امسال درسوگواره قمیصالحسین با موضوع جدیدی مثل پیراهن سیدالشهداء و سابقه تاریخی این پیراهن روبهرو شدم. هرچقدر تاریخ را ورق بزنیم، هنوز ورقهای نخوانده از این تاریخ وجود دارد و بهقدری این نخواندهها شگفتانگیزهستند که بهنظرم ارزش آن راداردکه اول نویسندگان وبعدهنرمندان رشتههای دیگربرای خواندنش وقت بگذارند. تاریخ خیلی شیرین و شگفتانگیز است و اتفاقا بخشهایی که در جریان پژوهش این کار درباره آن تحقیق شده بود را یک پژوهشگر باسابقه شنید و گفت من تا بهحال درباره آن نشنیدهام. به هرحال، تاریخ خیلی عبرتآموز است و جای کار دارد و خیلی میتواند راهگشا باشد.
مغناطیس وجود ابا عبدا...(ع)
براساس پژوهشهایی که در کتب آسمانی ادیان از قبیل قرآن،انجیل وتورات صورتگرفته؛ بسیاری ازآنها محب امام حسین(ع) هستند. حتی در مجموعه پژوهشهایی که داشتیم، متوجه شدیم در کاخ یزید یک مرد یهودی به دفاع از امام حسین(ع) بلند شده و در نهایت کشته میشود. بنابراین، جهانیان، تحتتأثیر مغناطیس وجود مبارک قرار گرفتهاند و واقعا امامحسین(ع) جهانشمول و فقط کافی است خودمان هم متوجه میزان اثرگذاری ایشان باشیم که بیشتر از وجودشان استفاده کنیم. سعی نکردم امامحسین(ع) را جهانشمول کنم بلکه ایشان جهانشمول هستند و تمام ادیان ایشان را دوست دارند.