کاک‌‌یونس قهرمان جنگل‌های اورامانات

کاک‌‌یونس قهرمان جنگل‌های اورامانات

نام مقدس «ایران» ورد زبانش است. لابه‌لای هرجمله‌اش عشق به وطن و طبیعت موج می‌زند. در مورد کاک یونس فیضی صحبت می‌کنیم. مردی ۳۸ ساله از دیار پیرانشهر آذربایجان‌غربی‌ که فیلم آتش خاموش‌کردن او باوجود معلولیت از ناحیه دو پا در فضای مجازی داغ شد.
کد خبر: ۱۴۶۷۷۴۶
نویسنده لیلا حسین‌زاده - گروه حوادث

کاک‌‌یونس قهرمان جنگل‌های اورامانات

او پنجشنبه هفته گذشته از پیرانشهر به محل آتش‌سوزی در ثلاث باباجانی کرمانشاه رفت و پا‌به‌پای مردم و نیرو‌های اداره محیط‌زیست کرمانشاه، آتش افتاده به جان طبیعت را خاموش کرد. گفت‌وگوی جام‌جم را با او بخوانید.  
چرا با این شرایط جسمی تصمیم گرفتید به ثلاث باباجانی بروید؟
من عاشق ایران وطبیعت هستم. همیشه دلم می‌خواهد وطنم شاد و سرسبز باشد. ازفضای مجازی متوجه شدم که درآن منطقه آتش‌سوزی رخ داده است. من هم به خاطر عشق به وطن تصمیم گرفتم به آنجا بروم. آن روز فرزندم عمل جراحی داشت، اما آبادی و شادابی وطنم مهم‌تر بود. همراه با دوستم که او هم مثل من از ناحیه دو پا دچار کم‌اندامی است، با خودروی خودم از پیرانشهر به سمت‌کرمانشاه که ۶۰۰ کیلومتر فاصله دارد، حرکت کردیم.  

کاک‌‌یونس قهرمان جنگل‌های اورامانات

چه اتفاقی باعث شد تا هر دو از ناحیه پا دچار مشکل شوید؟
سال ۱۳۷۱شش ساله بودم وهمراه دو برادر و خواهر ۱۲، ۱۰وهشت ساله‌ام مشغول بازی درمحل زندگی‌مان درپیرانشهر بودیم. آن زمان سیلاب آمده و با خودش مین انفجاری وارد شهر کرده بود. مشغول بازی بودیم که ناگهان مین منفجر شدودو برادروخواهرم شهید شدند. من هم از ناحیه پا دچار کم‌اندامی شدم. دوستم هم به دلیل انفجار مین هر دو پایش را از دست داد. پنجشنبه‌شب به ثلاث باباجانی رسیدیم و از یکی از بومی‌ها محل آتش‌سوزی را پرسیدم که گفت پشت کوه‌ها و ۱۰کیلومتری شهر است. یکی دیگر گفت برای خاموش کردن آتش آمدی؟ اینجا گردنه دارد و خطرناک است. مرد دیگری هم با محبت و مهمان‌نوازی به ما گفت امشب را استراحت کنید و صبح جمعه به محل حادثه بروید که همین کار را کردیم.  
 
برای رفتن به محل با چه کسانی هماهنگ کردید؟
با محیط‌زیست و هلال‌احمر. وقتی توضیح دادم که برای چه به ثلاث آمده‌ام، از شوق گریه کردند. فاصله زیادی تا آنجا بود و دوستان محیط‌زیست با خودرو مرا به بالای کوه و محل آتش‌سوزی بردند. بومیان و فعالان محیط‌زیست از دیدنم در آن محل هم تعجب‌کردند و هم ذوق داشتند.  
 
با همان تکه‌پارچه‌ای که در دست داشتید، آتش را خاموش می‌کردید؟
آن تکه‌پارچه تیشرتم بود که از تنم درآوردم. موقع خاموش‌کردن آتش، زمین داغ بود و دست چپم سوخت، اما نه خستگی برایم اهمیت داشت و نه سوختگی. حتی گرمای شدید هوا هم تاثیری نداشت. اگر آن لحظه جان هم می‌دادم، برایم مهم نبود. من عاشق ایران هستم و حاضرم جانم را هم فدایش‌کنم. همراه با بچه‌های محیط‌زیست تا عصر روز جمعه آنجا بودیم و شنبه صبح به خاطر بچه‌ام به پیرانشهر برگشتم. دوستم هم در خاموش کردن آتش خیلی کمک کرد.  
 
همسرتان مخالفتی نکرد؟
نه، اصلا. اوخودش هم عاشق ایران وطبیعت است واگر بچه‌ام عمل جراحی نداشت، حتما همراه مامی‌آمد وکمک‌مان می‌کرد. من فرزند ایران هستم، پدر، مادر و اجدادم ایرانی هستند و وطنم برایم مهم است.  
 
اگر دوباره آتش‌سوزی در نقطه دیگری از ایران رخ دهد، باز هم به آنجا می‌روید؟
قطعا. اگر خدای نکرده هر گوشه ازوطنم آتش بگیرد و به کمکم نیاز باشد با جان و دل می‌روم. وطن یعنی مادر. هرکس به وطنش خیانت کند، انسان نیست، حتی مسلمان هم نیست. من درزمان‌های لازم درخت بلوط می‌کارم، چون دوست دارم ایران همیشه آباد باشد.  
 
شما ورزشکار هستید؟
حدود۲۰سالی است ورزش می‌کنم‌ودررشته‌های پرس سینه، اسب‌سواری، شناوقایقرانی مدال‌طلای‌کشوری دارم وکوهنوردی هم می‌کنم.  

چند فرزند دارید و منبع درآمدتان چیست؟
سه فرزند دارم. در حال حاضر هم حقوق جانبازی دریافت می‌کنم و هم معامله خودرو انجام می‌دهم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها