هرغم اینکه در ۴۵ سال اخیر ازسوی دشمنان تلاش میشود زن ایرانی همچون زن غربی، مظهر تبرّج و جلوهگری و هیجان جنسی باشد اما در جمهوری اسلامی تلاش شده تا از امکان و استعداد عظیم وجودی زن برای تعالی جامعه بهره گرفته شود.
مقام معظم رهبری پیرامون نوع نگاه به زن در غرب، میفرمایند: «زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوهگری در مقابل مردان و وسیله هیجان جنسی نوع مرد و جنس مرد است. بقیه حرفهایی که میزنند، مثل قضیه عدالت جنسیتی و این حرفها، همه حرف است و ظاهر قضیه است، باطن قضیه آن است. شنیدید که تعداد قابل توجهی از بانوان صاحبمقام غربی در همین چند ماه قبل از این، یکی پس از دیگری اعلام کردند که در دوران جوانی، در جریان مسائل اداریای که در آنجاها عضو بودهاند، با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند؛ این را به زبان آوردند، گفتند. اینها زنهای معمولی نیستند؛ زنهای برجسته غربیاند. اسلام بهوسیله حجاب در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطه انحراف برساند بسته؛ اجازه نداده. حجاب اسلامی وسیله مصونیت زن است؛ حجاب وسیله محدودیت زن نیست.»
اهمیت این موضوع اما جامجم را بر آن داشت تا در گفتوگو با لیلا ثمنی، عضو هیأت علمی و معاون دانشجویی دانشگاه الزهرا(س) به بررسی نقش حجاب در پیشرفت یا عدمپیشرفت زنان بپردازد.
آیا حجاب ضامن پیشرفت زنان است یا مانع آن؟
یکی از روشها و ادله اثبات یک امر در مبانی فقهی، اصولی و در فلسفه و کلام اسلامی امکان وقوع آن است؛ یعنی اگر سؤال شود که آیا امکان دارد با وجود پوشش و حجاب، زنان پیشرفت کنند؟ بهترین دلیل برای اثبات اینکه بله امکان این وجود دارد که با وجود حجاب و عفاف زنان پیشرفت کنند، وقوع این امر است. ما در نظام جمهوری اسلامی ایران بهوفور شاهد زنان موفقی هستیم که بعضا از چهار سالگی با برسرداشتن روسری و چادر حجاب داشتند و حالا در بزرگسالی به دستاوردهای بسیاری رسیدهاند.
آیا حجاب شرط کافی برای حضور زنان در اجتماع است؟
خیر. حجاب گرچه شرط لازم برای حضور اجتماعی زنان است اما شرط کافی نیست. حضور اجتماعی زنان و حجاب در واقع با یکدیگر ارتباط دوسویه دارند به این معنا که لازمه حضور اجتماعی زنان حجاب است و فلسفه و دلیل خود حجاب نیز حضور اجتماعی زنان است، بنابراین مقوله حضور و تاثیر اجتماعی زنان و حجاب و پوشش آنها دو سوی یک رابطهاند و برهم تأثیر و تأثر دارند. لذا از این جهت اولا حجاب به این دلیل آمده که تایید کند زن باید حضور اجتماعی داشته و نمیتواند خانهنشین باشد. همچنین زن نمیتواند نسبت به مسائل جامعه خود بیتفاوت باشد. بهعبارتی دیگر زن باید مسائل اجتماعی را رصد کند و آنجایی که نیاز منشأ اثر باشد، بروز و ظهور پیدا کند. در واقع نقش و تأثیر خودش را بهنحواحسن و در حد شرایط، استعدادها و توانمندیهایش ایفا کند. این موضوع منطقا و عقلا هم قابل اثبات است. یعنی جدا از اینکه ما بخواهیم پوشش اسلامی را درنظر بگیریم، پوشش درواقع باعث نمایان شدن توانمندیها و استعدادهای زن بهجای جذابیتهای جنسی اوست. در واقع وسیله مهم مدیریت جذابیتهای جنسی زن، حجاب است. در یک جمعبندی کلی، حجاب شرط لازم حضور اجتماعی زنان است اما شرط کافی نیست چراکه عفاف شرط کافی برای حضور اجتماعی زنان است. بنابراین ما نمیتوانیم حجاب راازعفاف وزیست عفیفانه جدا کنیم چون عفت مظاهر متفاوتی ازجمله عفت در حرکات، سکنات و...است.در تمام این مصادیق مدیریت جذابیت جنسی با زیست عفیفانه محقق میشود و این زیست عفیفانه است که باعث پیشرفت زنان و حضور اجتماعی مؤثر میشود.
حجاب ضرورتی برای حضور اجتماعی زن
یکی از انتظاراتی که از حضور اجتماعی زنان میرود این است که بتوانند جذابیتهای جنسی خود را که در واقع لازمه خلقت آنها و خصلتی فطری و ذاتی در نهاد زنان ازسوی خداوند است، مدیریت کنند. مدیریت این موضوع در استفاده صحیح از بهکارگیری این جذابیتها در تشکیل، تحکیم و تداوم خانواده است. زن نباید برای بروز و ظهور اجتماعی نیازی به ارائه جذابیتهای جنسی داشته باشد زیرا اگر قرار باشد دلیل حضور اجتماعی و حمایت جامعه از زن جذابیتهای جنسی باشد، میدانیم که این جذابیتها ماندگار نخواهد بور. درواقع نمیتواند پایه و اساسی برای حفظ جایگاه اجتماعی زنان شود بلکه با تحتالشعاع قرار دادن توانمندیها و استعدادهای او مانع پیشرفتش نیز خواهد بود.درحال حاضررشد علمی، شخصیتی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی زنان در نظام جمهوری اسلامی غیرقابلانکار است؛ این را میتوان از تلاشهای مذبوحانه دستگاههای عریض و طویل تبلیغاتی دشمنان فهمید که همواره یکی از بهانههای واهی فشارهایشان به جامعه ایرانی، موضوع پایمال شدن حق زنان است. در واقع دستگاههای تبلیغاتی جوامعی که با تقلیل جایگاه زن به یک ابزار جنسی، بزرگترین ظلم و جفا را به زنان میکنند، با وقاحت و بیشرمی تمام سعی در تخریب جایگاه متعالی زن در جامعه ایرانی اسلامی دارند.