این کلام مهم و کلیدی رهبر معظم انقلاب است که پیش ازانتخابات سال۱۴۰۰بیان کردند. سخنی که درتمام انتخاباتهای کشورو جایی که رقابت سیاسی جریان دارد میتواند راهگشا و چراغ راه باشد. تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری و بعضی گلوگاههای آن مانند مناظرات، نباید باعث شودکه خط اصلی درگیری با دشمن گم وتسویهحسابهای سیاسی،موجب کوچه بازکردن برای بدخواهان جمهوری اسلامی ایران شود.
مسئولیت نامزدها
نامزدها در قبال رفتاری که در این رقابت دارند وحرفهایی که بر زبان جاری میکنند، مسئولیت دارند. تذکرهای متعدد رهبر معظم انقلاب اسلامی بهطور اعم و در یک دهه اخیر بهطور اخص درباره رعایت اخلاق انتخاباتی هم از همین جهت قابل تحلیل است. وجه مهم، «تبعات» آن است. تبعات و تأثیرات این رقابتها محدود به ایام برگزاری انتخابات نیست و آثاری میانمدت و بلندمدت دارد. تبعاتی که میتوانند برای عقبه اجتماعی کشور امواج التهاب یا آرامش را به ارمغان آورند؛ مایه ترویج ثبات و اطمینان به ساختار سیاسی کشور باشند یا موریانههای تردید و بدبینی نسبت به ساختار کشور را به جان افکارعمومی بیندازند. حرف نامزدهای ریاستجمهوری هم میتواند مرهم گسلها و شکافها باشد و هم تازهکننده زخمهای کهنه!
شنبه پس از انتخابات
شنبههای پس از انتخابات یک تاریخ عادی است ولی یک روز عادی تقویم سیاسی نیست، بلکه بهجرات میتوان آن را جزو فرهنگ سیاسی مردم ایران دانست. رقابت انتخاباتی در فرهنگ «شنبه پس از انتخابات»، صرفا یک زورآزمایی سیاسی و میدانی نیست. «شنبه پس از انتخابات»، همه فرآیندهای فردی و اجتماعی منتج به حضور پای صندوق رأی را در دایره تکلیف شرعی و رضای الهی میبیند. از این جهت برخلاف نگاه عرفی و سکولار به سیاست، هرکس که عملش در دایره رضایت الهی قرار بگیرد، در پیشگاه حضرت حق برنده است؛ فارغ از آنکه نتیجه انتخاب اکثریت جامعه اسلامی موافق انتخاب او باشد یا نباشد.
برنده انتخابات کیست؟
انتخابات در جمهوری اسلامی با همه وجوه دینی و الهیاش، یک وجه رقابتی هم دارد. ذات رقابت، عرضه فکر و برنامه به عموم مردم برای جلبنظر آنها و پیشافتادن از دیگر رقباست؛ رقابتی که هیجان و نشاط سیاسی، بخش لاینفک آن محسوب میشود. از این جهت، از نگاه فرهنگ سیاسی، پایان انتخابات نقطه پایان این رقابتها و پیشافتادنها و پسافتادنها و آغاز همکاریهاست. از این جهت، رعایت ملاحظات اخلاقی و برادری ازجانب کسانی که موفق به جلب نظر اکثریت مردم شدهاند، ضروری است.در پیشگاه الهی هر که توانست رضایت او را جلب کند، برنده است ولو اینکه نام فرد یا جریان متبوعش از صندوق بیرون نیامده باشد. مسأله مهم دیگر احترام به رأی مردم و نتایج این رقابت است. همه باید ملزم به پذیرش این مسأله باشند.
انتخابات جنگ قدرت نیست
وجه دیگر انتخابات، چرخش نخبگان و گردش قدرت از یک سازوکار کاملا مردمسالارانه است. از این وجه، مجرای اصلی و مسالمتآمیز انتقال قدرت انتخابات است که نشاط و حیات سیاسی را هم به ارمغان میآورد.چنانچه فرهنگ سیاسی را از بطن توحیدی آن خارج کنیم، رقابتهای انتخاباتی تبدیل به جنگ قدرت میشود. در چنین نگاهی، برنده و جریان متبوعش پیروز بلامنازع نظام حاکم محسوب میشوند اما در مردمسالاری دینی، برنده انتخابات حکم دیگری دارد. او که تا پیش از این با نیت رضای خدا و بندگی او قدم به عرصه مهم رقابتهای سیاسی گذاشته بود، درصورتیکه موفق به جلب رأی و نظر اکثریت مردم گردد دیگر نه یک چهره سیاسی، بلکه یک «کارگزار»و«مسئول» در دولت اسلامی محسوب میشود؛ کارگزاری که حالا در برابر همه افرادی که زیر سایه حکومت اسلامی روزگار میگذرانند،مسئولیت دارد وخداوند از او بازخواست میکند؛ چه او را انتخاب کرده باشند، چه نکرده باشند.
مردم، برنده اصلی انتخابات
در نگاه سیاسی ــ الهی که برجمهوری اسلامی ایران حاکم است برنده اصلی انتخابات مردمند؛ مردمی که حیات سیاسی آنها در قالب مردمسالاری دینی بهرسمیت شناختهشده و به آن امکان بروز و ظهور داد. زمانی که بعضی نظریهپردازان جهانی تابلوی پایان تاریخ را بر اتاقهای نظریهپردازی خود آویزان کرده بودند، با مدل دیگری روبهرو شدند که محورش نه انسان و خواستهای نفسانی او، بلکه وظایف و تکالیفش در برابر خدا بود و انتخابات، عینیت بیرونی این الگوی موحدانه است که باید برای آن خدا را شکرگزار بود.