زبان اغوا و انتخابات

بیش از هرچیز زبانی که سرشت آن در حال اسلام‌زدایی و انسانیت‌زدایی بود توجه‌ام را جلب کرد. گوینده اصلاح‌طلب چنان با مهارت این وظیفه ماکیاولیستی را که اساس سیاست مدرن است با شور و هیجان به اجرا در می‌آورد که اندکی دقت شنوند و بیننده را مطمئن می‌کرد که نه زبان سیمایش تنها و زبان بدنش بلکه خود زبان او روح اغواگر و دروغگویی این زبان را افشا می‌کرد. او می‌دانست و مطمئنا می‌دانست در حال اسلام‌زدایی و انسانیت‌زدایی است و  در جای دیگر خواهم گفت چرا .

بله چنین است اکنون بار دیگر انتخابات عرصه نمایش باطن و روح و ذهن و فرهنگ افراد و سازمان‌ها و احزاب و از جمله زبان آنها   شده است. این نمایش عمدتا در قلمرو زبان رخ می‌دهد و هر وجودی ماهوا زبان خود را دارد.  زبان ماُوای وجود است. موجودات تاریک زبان تاریک دارند، زبان اوهام و دروغ و افترا، زبان فریب، زبان تسویل و وانمودگی دارند. ممکن است کسی در صف انقلابیون سینه چاک باشد اما بنا به ناخالصی و عدم تقوایش زبانش همان ضد انقلابیون و اهل نفاق باشد و دروغ و ریا در عمق زبانش جا خوش کرده باشد. نقاب زبان را که پاره کنی و فرافکنی سرشت و باطن باطل خود را عیان می‌کند. زبان هم باطنی دارد و ظاهری زبان آمریکا و رسانه آمریکایی و زبان سربازان و مستخدمین ایدیولوژیک و سیاسی و امنیتی و مزدبگیران  حقیر آنان با شناسنامه رضا پهلوی یا همایون یا منظرپور و چاکران نظام فرعونی جهان و نوکران‌شان یک حقیقت واحد دارد و البته با تمایزات مربوط به جایگاه و مرتبه وجودی و اجتماعی و نقش متفاوت‌شان هریک نحوه‌ای صحبت می‌کنند، ولی فرق‌شان ماهوی نیست.  اساس این زبان باطل و دروغ و وانموده است.

این سلسله مراتب در صف بندگان خدا هم وجود دارد زبان متین قاطع و نورانی و حق مدار امام خمینی و عبد منور خدا آقای بهجت و رهبر معزز انقلاب امام خامنه‌ای و زبان شهید مطهری و شهید بهشتی و شهید سلیمانی و زبان شهید رئیسی و.... هم با وجود زبان پرتوافشان این بندگان خالص باهم فرق دارد. ولی سرشت زبان‌شان بیان حق است. ما در نهایت ماهوا با زبان تاریک و زبان روشن  روبروئیم. زبان مبین حق که از قرآن سرچشمه می‌گیرد و عترت و نیز زبان ظلمانی باطل و اغوا و دروغ و وانموده و بیرحمی و گناه و سرکشی که سرچشمه‌اش طاغوت و شیطان است و نفس سوء و همان  تضاد زبان نمرود و زبان حضرت ابراهیم علیه السلام در آن موج می‌زند و  زبان ابوجهل و معاویه و یزید و اهل نفاق با زبان خدا و قرآن و محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و همه چهارده معصوم  صلوات الله علیهم .

امروز ملت ایران بویژه در انتخابات باید به این حقیقت زبان‌ها توجه کند و فریب ظاهر زبان و الفاظ و اغوای شان را نخورد. ملت ایران برهه‌ای از تاریخ زندگی طولانی‌اش را در ایران می‌گذراند که قریب نیم قرن است که کشور چون آزمایشگاه بزرگ آفرینش در کره ارض فضای پدیدارشدن رخدادهای عظیم بشری است که از هر لحاظ و هر زاویه دیدی می‌تواند در صورت وجود نیروی مستعد علمی و درست دیدن و تحقیق و تفکر و تدبر و نظریه‌پردازی به تئوری‌های گوناگون دست یابد و نتایج جدیدی در فهم دینی از انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد،  سیاست، روانشناسی اجتماعی  ببار آورد که بی‌سابقه بوده است و در خصوص نهادهای گوناگون رسانه قوای نظامی و قوای مختلف دیگر گونه‌های ابتکاری دفاع و مقابله و مقاومت و قوای مقننه و مجریه و قضائیه آموزش و پرورش و دانشگاه و افکار عمومی و مردمسالاری و اخلاق و تاثیر رخدادهای گوناگون و مقاومت برابر استکبار در دفاع از دین و تاثیر دین در واکنش برابر مصائب و رفتار مردم غیرمذهبی و اقشار گوناگون و صدها مسئله حیاتی دیگر نظرات نویی را شکل دهد. در دقت نظر بر کارکرد زبان هم چنین است و متاسفانه غلبه روحیه پیرامونی و مصرفی در تولید علم و بی‌توجه‌ی به واکاوی امر واقعی و واقعیت همان گونه که چشم انسان نااندیشنده و برده فکر دیگران را کور می‌کند تا به یک درخت و به ذرات اتم یک برگ و به قوانین پیش روی طبیعت در درون اشیا بی‌توجهی کند و کشف قوانین پنهان در چیزها را به عهده کفار بگذارد تا طبق امیال خود از آن سودجویند در قلمرو اجتماعی و علوم انسانی هم همین روح مصرف‌زده‌ی نظریه‌های اربابان بر این  تحصیلکردگان پیرامونی و مصرفی فارغ‌التحصیل از دانشگاه‌های خارج و شبه دانشگاه‌های مصرفگرای داخلی حاکم است . 

ما باید از این دور باطل خارج شویم. حال مصرف‌گرایی و ظاهرپرستی را رها کنیم. باید  در دقت به زبان نامزدها هم ظاهر بین نباشیم و فریب اغوای زبان را نخوریم و ببینیم در باطن این زبان حقیقت این لفاظی‌ها چیست حق است با باطل. دفاع از خدا و اسلام و انقلاب اسلامی و استقلال و آزادگی و پیشرفت خود پو و رهایی از سلطه و بردگی و فساد است یا همسویی با بردگی و شیاطین و ... . بله فریب اغوای زبان بی‌تقوایان آمریکایی را نخوریم‌. این مهم است.