بچههایی که در سن خودشان هم با این حجم از مشکلات گویی بزرگ و بهحدی عاقل و پخته شدهاند که کسی خبر از زندگی پر پیچ و خم آنان ندارد. فرداهای این کودکان با داشتن والدینی معتاد، بسیار نامعلوم و به نوعی ناخوشایند خواهد بود. اغلب کودکان دارای والدین معتاد بیشتر در معرض انواع مشکلات عاطفی و رفتاری از جمله افسردگی، اضطراب و عزتنفس پایین قرار میگیرند. تولد از والدینی معتاد سرنوشت تلخی را پیش روی فرزندان قرار میدهد. کودکانی که شاید در آیندهای نهچندان دور دچار اعتیاد شوند و آنها هم حس خماری ناشی از نرسیدن مواد و بدن دردهای بیامان را تجربه کنند. کودک معصومی که قربانی مسیر نادرست والدین خود شده است (البته بماند که در این میان هستند معدود بچههایی که خود و خانوادههایشان را از این منجلاب نجات میدهند) اما خیلی از آنها به خردهفروشان و مصرفکنندگان ماهری تبدیل میشوند که در این زمینه حتی از والدینشان هم حرفهایتر هستند.
خواسته یا ناخواسته در پرتگاه اعتیاد
«کاش نه میگفتم»، «کاش قبول نمیکردم»، «برایم یکجور سرگرمی است»، «کاش آن پک اول را نمیزدم» و... اینها جملات آشنایی است که بارها از زبان افراد بسیاری که با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند، شنیدهایم. گویا تصور بسیاری از نوجوانان و جوانان از اعتیاد هم مصرفی تفننی و نوعی سرگرمی بهشمار میرود اما بسیاری از والدینی که سالها اسیر چنگال غول اعتیاد شدهاند از همین تفننی بودن آن به سمت مصرف بیش از حد، استفاده از موادمخدر صنعتی و در نهایت بهدلیل مصرف بالا به مرگ رسیدهاند. حالا کودکانی با انبوهی از آسیبهای روحی و روانی، پیش روی این والدین ماندند. علی شفیعی، پژوهشگر حوزه اعتیاد در گفتوگویی با جامجم و در پاسخ به این سوال که آیا کودکی که در این محیط است گرفتار مصرف مواد میشود یا نه، میگوید: «این موضوع که کودک در محیطی رشد کند که مواد در آن مصرف میشود، بهدلایل مختلفی میتواند او را مستعد مصرف مواد بکند. زمانی که قبح مصرف مواد توسط والدین بهعنوان افرادی مرجع از بین میرود، کودک این کار را بهعنوان یک اقدام بهنجار و ارزشمند تلقی میکند.» وی بر این باور است که در بسیاری از مواقع شاهد کودکانی هستیم که با حمایتهایی که از آنان صورت پذیرفته، بدون هیچ مشکلی توانستند با مصرف مواد والدینشان کنار بیایند اما برخی کودکانی که امروزه در سنین پایین ۱۴ یا ۱۵ سالگی مصرف سیگار و برخی دیگر از مواد مخدر را تجربه میکنند، ناشی از زندگی با والدین معتادی است که این افراد را به سمت مصرف مواد مخدر سوق داده است.
کودکان، اسیر در دام اعتیاد والدین!
اعتیاد، بهویژه در والدین از عواملی است که موجب بروز آسیبهای بسیاری میشود. گرچه فرزندان دارای والدین معتاد حضور فیزیکی پدر و مادر خود را احساس میکنند اما والدین آنها نقش مخرب و آزاردهندهای برای فرزندانشان دارند. «وقتی که والدین مصرفکننده هستند ممکن است نتوانند مراقبت کافی به لحاظ جسمی، تربیتی و... از کودک داشته باشند. اما مسأله مهم این است که این بچهها نباید به واسطه اعتیاد والدینشان، برچسب بخورند و انگشتنما شوند یا زیر ذرهبین قرار بگیرند.» این را علی شفیعی، پژوهشگر حوزه اعتیاد میگوید چرا که اعتیاد والدین سبب ضعف در عملکرد تحصیلی، مشکلات ارتباطی، انزوا و گوشهگیری، تخریب روابط با همسالان و از دست دادن جایگاه اجتماعی در کودکان میشود. در چنین خانوادههایی جایگاه و موقعیت اعضای خانواده به درستی تثبیت نمیشود و در این صورت است که پدر و مادر احترام چندانی در محیط خانواده ندارند و با ایجاد ناسازگاری و تنش بین اعضای خانواده، خانه به محیطی ناپایدار و غیرقابل پیشبینی تبدیل میشود. این مسأله دلیلی میشود تا نقش فرزندان در این خانه تغییر کند و مسئولیتهای بیشتری را برعهده بگیرد؛ موضوعی که در آینده او هم تاثیرات زیادی را به همراه خواهد داشت. همچنین کیفیت زندگی، مهارتهای فرزندپروری و نقش حمایتی والدین به شدت کاهش پیدا کرده و فرزندان از بودن کنار والدین خود احساس خجالت و شرم میکنند.
درمان والدین معتاد و دیگر هیچ!
چیزی بهعنوان مهارتهای زندگی و مهارت حل مسأله در خانوادههای دارای والدین معتاد به فرزندان آموزش داده نمیشود. آنان تنها راهحل رهایی از مشکلات را در پناه بردن به موادمخدر خلاصه میکنند اما والدین غافل از کودکان خود که هر لحظه از این مسأله میهراسند که مبادا اعتیاد پدر یا مادرشان برای دیگران آشکار شود. مسألهای که سبب کاهش اعتماد به نفس در این فرزندان میشود اما این پژوهشگر حوزه اعتیاد معتقد است که یکی از راهکارهای موثری که بسیار به این کودکان کمک میکند، درمان والدین و ترک مواد مخدر توسط آنان است.