او درکازرون به دنیا آمده و تاکنون عمده فعالیتهایش در استان فارس بوده اما مدتی است ساکن تهران شده و فعالیتش را در پایتخت شروع کرده است.نمایش دوازده سی و شش به نویسندگی و کارگردانی امید دانشوران، برنده جایزه دوم کارگردانی و سوم طراحی صحنه جشنواره همآغاز (تئاتر شهر) بوده است.از دیگر کارهای دانشوران میتوان به نمایش اقدس به نویسندگی امیر نصیری اشاره کرد که جایزه بهترین طراحی صحنه و جایزه دوم بازیگری از جشنواره استانی فارس سال۱۴۰۰را به دست آورد.او همچنین بازیگری در نمایش دوازده سی و پنج به نویسندگی و کارگردانی امیر نصیری؛ اجرای عمومی در فارس سال۱۴۰۲، نمایش اقدس به نویسندگی امیر نصیری و کارگردانی امید دانشوران جایزه دوم بازیگری جشنواره استانی فارس سال۱۴۰۰، نمایش سوسنی به نویسندگی علی دلپیشه و کارگردانی مجتبی راوش جایزه اول بازیگری از دوره پنجم جشنواره سهند فارس، اجرای عمومی در سالن مستقل تهران در سال ۹۹، نمایش دومتر در دومتر جنگ به نویسندگی حمید آذرنگ و کارگردانی میلاد شهابی، جایزه اول بازیگری از دوره چهارم جشنواره سهندفارس و اجرا در استان فارس وسال۹۸ بوده است. با امید دانشوران درباره وضعیت تئاتر در کازرون و اجرای ۱۲۳۶ گفتوگو کردهایم:
وضعیت تئاتر این روزها در کازرون و استان فارس چگونه است؟
متاسفانه شهرستانها ازنبود امکانات بسیار رنج میبرند مثلا در کازرون حتی یک پلاتو ساده هم وجود ندارد؛ امکانات نوری و تجهیزات نداریم ولی باز هم خدارو شکر علاقهمندان با هر سختی که هست تئاتر را زنده نگه میدارند و کار میکنند.
به چه انگیزه و برنامهای۱۲۳۶را در تهران اجرا میکنید؟
هر هنرمندی دوست دارد اثری که خلق میکند نه فقط در شهر و استانش بلکه در کشور و حتی در صورت وجود امکان در دنیا هم دیده بشود؛ مسلما من هم از این قاعده مستثنی نبودهام.
ایده دوازده سیوشش از کجا میآید؟
تازهکروناتموم شده بودوهنوزفضای ایزوله وجودداشت،توی خانه مشغول تمرینات انفرادی بودمکه ایده دوازده سیوشش شکل گرفت.
چگونه و تحت چه شرایطی این ایده را به تدریج تبدیل به یک اجرا کردهاید؟
اول شروع به نوشتن کردم چون در تهران تازه ساکن شده بودم، کسی را نمیشناختم بنابراین به شهرستان برگشتم و در آنجا بازیگرها را انتخاب کردم و شروع به تمرین کردیم.
انتخاب بازیگران و شیوه تمرین و هدایت آنان چگونه اتفاق افتاده است؟
امیر نصیری از دوستان نزدیک من بود. این را هم بگویم که خودش نویسنده و کارگردان تئاتر است. در مورد خانم زهره محمدی هم چند جلسهای که با تعدادی از بازیگرهای خانم در شهرستان گذاشتم به این نتیجه رسیدم که ایشان را برای این نقش انتخاب کنم.
و تمرین و هدایت؟
در مرحله اول، تحلیل بازیگران از متن و ایده را شنیدم، پس از آن گذاشتم خودشان اتودهایی را که راجع به کاراکتر و طراحی حرکاتشان هست، بزنند.نکات مثبت اتودها را جمعآوری کردم و با نقشه کلی میزانسنها و کاراکترها که قبل از شروع تمرینها برای خودم مشخص کرده بودم، تطبیق دادم و تمرین را پیش بردم که نمایش شکل نهایی خودش را گرفت.
چرا خودت تصمیم گرفتی بازی کنی؟ آیا این انتخاب خللی در کار ایجاد نکرده؟
من در ابتدا تصمیم به بازی نداشتم اما در شهرستان به دلیل نبود گزینه و اینکه زیاد حق انتخاب نداشتم، مجبور به بازی در نمایش شدم. فشار زیادی را واقعا متحمل میشوم اما خب مسیری بود که برای این کار باید طی میشد.
طراحی صحنه ایده پویایی داردکه مرتبط باایده کلی اثراست،چگونه به المانهای مختصرمانندوان، قفسه، بطری و... اکتفا کردهاید؟
یک دوست عزیزی دارم که میگفت در سبک و سیاقی که داری کار میکنی، چیزی را روی صحنهات نیاور صرفا برای زیبایی... هر چیزی که به صحنه اضافه میکنی، سعی کن در میزانسن یا جلو رفتن کار کمک کند و در پیشبرد نمایش موثر باشد.فکر کنم به همین دلیل است که به این شکل درآمده باشد.
لباسها چقدر مبنای واقعی دارد؛ یعنی شویندهها از چنین فرمی برای پوشش بهره میبرد؟
در اصل ما درسازمان سفیدکننده هستیم و خب سفیدی همیشه به همراه خودش ایزوله بودن را به همراه دارد. تصمیم برای لباسهایی به این شکل که بیشتر هم در دوران کرونا در زندگیمان اضافه شدند و همهمان با آن آشنا شدیم، همان حس و حال ایزوله بودن و نبودن هرگونه لکه را میداد و این دلیلی است که لباسها به این شکل طراحی شده است.
این تفکر سیاه و سفید چقدر تفکر خیرو شری دارد و چقدر پیرو نوعی فلسفه مدرن است؟
من فکر میکنم بخشی از مشکل جامعه ما همین تفکر خیر و شری است در حالی که خیلی از آدمها هم با همین تفکر حذف میشوند، به بازی گرفته میشوند و باز هم ادامه میدهند.
نور تقریبا کم تغییر است، مگر در لحظاتی که از فلاشر بهرهمند میشوید، آیا طراحی ایدهآلتان همین است؟
ما در طراحی نور اول بسیار شلوغ بودیم و از خطوط نوری متفاوتی میخواستیم استفاده کنیم اما به این نتیجه رسیدم که هر لاین نوری بدهیم و هرجای صحنه را تاریک کنیم خیلی زود سازمان سفید کننده را به سیاهی کشیدهایم پس در نتیجه قرار شد فقط آخر کار همه صحنه سیاه شود پس نور را محدود نکردیم و خیلی عالی گذاشتیم بماند.
به نظر میرسد موسیقی حضور پر رنگ و چه بسا خلاقهای در کلیت اجرایتان ندارد، آیا دلیلی دارد؟
خب تا الان به این زاویه کار دقت نکرده بودم و بیشتر روی خود بازیگرها تمرکز کرده بودم الان که شما میفرمایید میبینم جا داشت کمی موسیقی کار بیشتر شود. البته سکوت اول کار را از قصد گذاشته بودم که شاید کمی باید کم شود.
چقدر برای تولید این اثر از اجراهای موجود در جهان الهام گرفتهاید و به لحاظ ژانریک متاثر از الگوهای شناخته شدهاید؟
ما در شهرستان بیشترین چیزی که دسترسی داریم فیلمهای تئاتر است تا اجرای زنده و از آنجا که فیلمهای تئاتر ایرانی بسیار محدود است و تئاترهای خارجی هم الان به تازگی بیشتر در دسترس قرار گرفتهاند اما همان آثار اندکی که توانستیم گیر بیاریم از کارهای روز دنیا مسلما بسیار تاثیرگذار بوده است.
برخورد مخاطبان در کازرون و تهران با دوازده سیوشش چگونه بوده است؟
برخوردها بسیار خوب بود فقط دو سه مورد پیشکسوتهای عزیز هم بودند که کمی با تجربههای نو زاویه دارند اما در مجموع بسیار استقبال خوب بود و تحلیلهایی از زوایای مختلف نمایش میدادند که خودم هم شگفت زده میشدم مخصوصا دهه هفتاد و هشتادیها...
فکر کنم گریم هم بر چهره بازیگران کمرنگ باشد؟ شاید ضرورتی نداشته؟
اول قراربود صورت بازیگرهاهم سفید شود اما تمام اکتها در سفیدی لباس و صحنه گم میشد تصمیم گرفتم صورت عادی خودشان باشد چون حس کردم لباس و صحنه کار خودشان را انجام میدهند و گریم لازم نیست.
ضرورت تعامل فرهنگی در تئاتر ایران
صد در صد ما به تجربههای نو در تئاتر نیاز داریم و این را هم میدانم که تجربههای نو مخالفان زیادی خواهد داشت و خیلیها با آن ارتباط برقرار نمیکنند اما مطمئنم رفته رفته جا بازمیکنند وتاثیرش رانشان میدهند. دوازده سی و شش اولین نویسندگی من بوده و در حال حاضر متن بعدیام را با تجربهای که از نوشتن و کارگردانی کردن دوازده سی و شش داشتم نوشتهام اگر دغدغههای مالی اجازه کار کردن به من بدهد از آنجا که ساکن تهران شدهام، حتما کار بعدی را به زودی در تهران روی صحنه خواهم برد.