به انگیزه این روز با محمدجعفر محمدزاده، نویسنده و پژوهشگر که خود زاده و پرورده این استان است، گفتگو کردهایم تا از شعر، موسیقی و هنر در لرستان و بهخصوص خرمآباد زیبا و خرم بگوید.
شاید نقطه شروع خوبی باشد که به عنوان یک لرستانی، کوتاه و گزیده از استان لرستان و شهر خرمآباد بگویید.
استان لرستان در قلب زاگرس قرار دارد. همانجاها که با درختان بلوط شناخته میشود و اصلا بلوط مشخصه و شناسنامه زیستمحیطی استان لرستان است. استانی با پیشینه کهن، روشن و حضور موثر در تاریخ هزار سال گذشته ایران. خرمآباد هم که پیشتر شاپورخواست و خایدالو گفته میشده، مرکز استان لرستان و شاهراه ارتباطی چند استان و آمیختهای از فرهنگها و خردهفرهنگهاست و برای همه مردم لرستان دوستداشتنی و قابل احترام است، نه فقط مردم شهرستانهای لرستان بلکه مردم استانهای همجوار هم به سبب ویژگیهای شهر خرمآباد، آنجا را دوست دارند و یکی از مقاصد گردشگری بسیاری از هموطنانمان در فصلهای مختلف، خرمآباد است. ممکن است در وجه تسمیه خرمآباد مناقشه شود، اما در این مجال اندک بنده عرض میکنم که از قدیم این شهر به خرمی و آبادانی شهرت داشته است.
شاید برای خیلی از مخاطبان جالب باشد بدانند که وجه تسمیه نامگذاری روز بیستم اردیبهشت به نام خرمآباد چیست. در این زمینه بگویید.
اردیبهشت در همهجای ایران نمایی از بهشت موعود است و در لرستان و خرمآباد بیشتر؛ اگر کسی در اردیبهشت به لرستان رفته باشد، درک میکند که من چه میگویم، آب و هوا در اوج طراوت و تازگی است و دشت و دمن در کمال زیبایی، نهتنها فرش زمردی به تعبیر حضرت سعدی در دشتها گسترانیده شده بلکه کوههای خرمآباد نیر مخملین و پوشیده از فرش زمردین است تا جاییکه بخشی از کوههای اطراف خرمآباد را مخملکوه میگویند که در این فصل مشتاقان بسیار دارد و البته نمیدانم با گفتارم چقدر میتوانم طبیعت اردیبهشت خرمآباد و لرستان را توصیف کنم؛ زیرا به معنی واقعی یدرک و ولا یوصف است و تنها با چشم خود باید به عمق تماشای طبیعت زیبای لرستان رسید؛ حتی آنچه ما در دوربین عکاسان و فیلمبرداران میبینیم با آنچه از مشاهده بیواسطه این همه جمال میتوان دید، متفاوت است. اردیبهشت خرمآباد فضایی روحبخش است و برای اهل ذوق، جانی تازه ایجاد میکند تا به قدوم موسم اردیبهشت به نشانه بزرگداشت و احترام به اینهمه زیبایی کلاه از سر بردارد.
پس فضای اردیبهشت فضای شعر و موسیقی و ادبیات است؟
بله و البته که لرستان سرزمین نغمهها و آواهای اساطیری و شعر و ادب هم هست و پیشینه ادبیات و موسیقی این استان همین را میگوید. اردیبهشت برای همه ایرانیان و پارسیگویان جهان ماه شعر و ادبیات است و ما بزرگداشت شاعرانی، چون سعدی، عطار و فردوسی را در همین ماه داریم و این تقارن فرخندهای است که روز خرمآباد در ماه اردیبهشت پیشنهاد شده است.
و در این میان شعر لرستان و خرمآباد چه سابقهای در ادبیات ایران دارد؟
شعر و ادب خرمآباد از لرستان جدا نیست و خرمآباد را میتوان جامع گونهها و گویشهای لکی و لری و بختیاری بهشمار آورد.
در لرستان ما دستکم سهگونه شعر داریم؛ لکی، لری و بختیاری. شعر لکی که در گذشتهها زبان ادبیات و حماسه بوده و بیشترین آثار مکتوب از صدها سال پیش به زبان لکی مانده است؛ شعر لری که متن مکتوب آن از میرنوروز در سده دوازدهم یعنی از حدود ۳۰۰ سال پیش آغاز میشود و شعر بختیاری که در مناطق ایلات و عشایر بختیاری مملو از عشق و حماسه است. شعر و ادب لرستان را میشود به دو مقطع کهن و معاصر تقسیم کرد.
متاسفانه به دلایل مختلف، منابع مکتوب شعر کهن لرستان چندان زیاد و قدیم نیست، به غیر از معدودی مانند شاه خوشین در سده پنجم که دیوان او چاپ شده است. تا سدههای اخیر زبان ادبی غرب کشور زبان گورانی بوده و نام شاعران لکزبان لرستان مانند نجف، ترکهمیر، ملاپریشان، خان الماس، نوشاد ابوالوفایی و شماری دیگر در تذکرههای گورانی درج شده است؛ حال آنکه اینها مسکن و مأوا و تیره و تبارشان مشخص است که اهل مناطق سلسله و دلفان و طرهان بودهاند. دلیل دیگر هم فقر امکان نسخهنویسی و انتشار آثار بوده که این امکان را نداده است تا اشعار به دست ما برسد. بسیاری از آنچه ما امروز در دست داریم، سینه به سینه به دست ما رسیده است که در دوره قاجار و سپس در دهههای ۴۰ و ۵۰ جمعآوری و منتشر شده و هنوز هم با تلاش پژوهندگان، گاهی اثری پیدا میشود و در دسترس قرار میگیرد. تعدادی دیوان خطی تصحیح نشده هم وجود دارد که در انتظار انتشارند. این را اضافه کنم که اشعار به جا مانده از سدههای چهارم به بعد در دسته فهلویات قرار میگیرند که بازمانده شعر دوره پارسیمیانه است. در شعر باباطاهر همین رگههای فهلویات وجود دارد و به همین خاطر به آنها ترانه گفته میشود. جمالالدین خلیل شروانی، از شاعران پارسیگو و تذکرهنویسان در قرن هفتم ۴۰۰۰ رباعی از ۳۰۰ شاعر پارسیگو سدههای پنجم تا هفتم را در کتاب «نزههالمجالس» خود جمعآوری کرده و نام صدرالدین عمربن محمد خرمآبادی مشهور به «صدر لر بختیاری» یکی از شاعران لرستانی سده ششم که به بلخ و سمرقند رفته و با محمد عوفی دیدار کرده را آورده و از وی دو رباعی نقل کرده است که یکی از آنها این رباعی است: زلف تو اگر نمینهد پیمان را/ سر از بن گوش بر خطت فرمان را/ در روی تو آخر زنخی بیش نزد/ چندین تو برانگشت چه پیچی آن را.
گذشته از اینها ما مجموعه اشعاری از شاعران یارسان را داریم که قدمت آنها به سدههای چهار و پنج به بعد میرسد که به صورت پراکنده چاپ شده یا هنوز در بین مردم بازگو میشوند.
شعر لری لرستان شاعر بلندآوازهای در قرن دوازدهم دارد به نام میرنوروز که در اواخر دوره صفوی و نادری میزیسته است. او شعر پارسی و لری گفته است و آنگونه که در جاهای دیگر گفتهام، متاسفانه شعر پارسی او در سطح ملی شناخته شده نیست حال آنکه ارزشهای بسیار دارد و در تراز بالایی از ارزشهای ادبی شعر ملی و پارسی است؛ شعر لری او هم در چند استان شناخته شده، نامآور و ورد زبان خاص و عام است و یک پایه ثابت موسیقی لری را تشکیل میدهد. دیوان کامل فارسی و لری او در سال ۱۳۴۷ توسط زندهیاد اسفندیار غضنفری منتشر شده و در سالهای اخیر هم چند بار تجدید چاپ شده است.
اما شکوفایی شعر امروز لرستان و بهویژه خرمآباد گذشته از مجالس شعر پراکنده که سابقه آن به دوره قاجار میرسد، باید به دهههای ۴۰ و ۵۰ مربوط بدانیم که زندهیاد اسفندیار غضنفری که خود حق بزرگی از شعر و ادبیات بر گردن لرستان دارد و در آن زمان مسئول شاید تنها کتابخانه عمومی شهر خرمآباد بود، بانی یکی از ماندگارترین و اثرگذارترین محافل ادبی در کتابخانه عمومی واقع در پارک شهر خرمآباد میشود و شاعران نامداری که امروز در لرستان میشناسیم از آن محفل ادبی برخاستهاند و شاید در همان زمانهاست که زندهیاد عضنفری به فکر جمعآوری اشعار پراکنده شاعران لرستان میافتد و جُنگی با نام «گلزار ادب لرستان» را تدوین میکند که بار نخست در دهه شصت و دیگربار در سالهای اخیر تجدیدچاپ شده است. اگر گلزار ادب لرستان نبود شاید به این زودی راه برای تصحیح بسیاری از اشعار و ثبت و ضبط شعر شاعران لرستان باز نمیشد. این جریان از آن زمان تا امروز که بسیاری از شاعران خرمآباد خود محفلدار و بانی انجمنها هستند، ادامه دارد.
از موسیقی گفتید، موسیقی در ایران فرهنگی آمیخته با شعر است. آیا در لرستان این آمیختگی وجود دارد؟
بله و خوشبختانه موسیقی لرستان از نظر شعر به خودش متکی است و در شعر شاعران گذشته متوقف نشده است. امروزه شاهد هستیم که بسیاری از جوانان شاعر لرستان مجموعههای ارزشمندی منتشر کردهاند و در صداوسیمای مرکز خرمآباد شعرشان با صدای خوانندگان خوشصدای این دیار خوانده میشود و برخلاف گذشته که موسیقی لرستان در شعر چند شاعر ترانهسرا محدود بود امروز چنین نیست و تحولی که در موسیقی لرستان بهوسیله امثال استادان علیاکبر شکارچی و ایرج رحمانپور بهوجود آمده در شعر هم ایجاد شده است که البته باید در مجال مناسبی به موسیقی امروز لرستان پرداخت. امروز در کنار خوانندگان جوان و جویای نام اهل موسیقی بهویژه کمانچهنوازان و سرنانوازان درجه یکی داریم که عموما جوانان خوشفکر و خلاقی هستند که چشمانداز آینده موسیقی لرستان را خیلی دلنشین کردهاند. خلاصه لرستانی که اردیبهشت آن در زبان ما به اردوکشی لشکر بهشت بر دشت و دمن تعبیر میشود و در شهر خرمآباد که بر فراز آن میشود کیو، اسپیکو، مخملکوه، گلال، یافته و... را در یک نگاه دید و با کمتر یا بیشتر از یک ساعت به زیباترین آبشارهای ایران رسید، باید هم این امکان را فراهم کند که شعر، ادب و موسیقی در آن بدرخشد و این انتظار کوچکی نیست که خرمآباد مرکز ثقل شعر و ادبیات و بخشهای عمدهای از موسیقی نواحی ایران بشود. باید قدر لرستان و خرمآباد را بیشتر دانست، اگر غم نان از گرده این مردم فهیم و فرهیخته بهویژه جوانان برداشته شود لرستان میتواند همه فصلهایش اردیبهشت باشد و با تکیه و تاکید بر دو ضرورت توسعه نیروی انسانی و توسعه فرهنگی، لرستان و خرمآباد را آبادتر و آن را تبدیل به مقصد نخست گردشگری ایران کرد؛ بهخصوص که در کنار این طبیعت زیبا و فرهنگ اصیل و پویا، هرکس که به خرمآباد میآید با جلوههای تمدن صدها ساله مانند قلعه فلکالافلاک، سنگنوشته، پلهای باستانی و موزههایی که اصالت این مردم را به یاد میآورند آشنا میشود و از آن لذت میبرد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد