به گزارش
جام جم آنلاین، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به سال هشتم خود نزدیک شده بود و در شرایطی که روند جنگ در شرایط مبهمی قرار گرفت در ۲۳ اسفند ۱۳۶۶، عملیات والفجر ۱۰ با رمز «یا رسول الله» در منطقه حلبچه توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به اجرا درآمد. در این عملیات که در پنج مرحله صورت گرفت، بیش از شش هزار تن از افراد دشمن اسیر شدند و صد و بیست کیلومتر از خاک دشمن به تصرف نیروهای ایرانی درآمد. عملیات والفجر ۱۰ زمانی انجام شد که دشمن بعثی شهرهای مختلف ایران را زیر آتش بمباران شدید خود گرفته بودند.
در پی این عملیات و با توجه به استقبال مردم کرد از نیروهای ایرانی و در حالی که عراق برای چندمین بار در آستانه یک شکست فاحش قرار گرفته بود، ارتش عراق در اقدامی غیر متعارف و ضد بشری در فاصله ۲۵ و ۲۷ اسفند ۱۳۶۶، با استفاده از حدود ۴۰ فروند انواع جنگنده بمبافکن، شهر حلبچه و شهرکهای اطراف آن به ویژه اِنَب را مورد تهاجم گسترده عوامل شیمیایی قرار داد.
ارتش بعث قبل از بمباران شیمیایی حلبچه چندین بار شهر را با بمبهای دیگر مورد حمله قرار دادند تا پنجره و شیشه سالمی در حلبچه باقی نماند؛ تا وقتی سربازهای صدام شهر را بمباران شیمیایی میکنند، هیچ چیز نتواند مردم را از شر گازهای سمی، خلاص کند. صدام قصد داشت به موثرترین شیوه ممکن از بمبهای ارزان اروپاییها علیه مردم کُرد کشورش استفاده کند تا مبادا در روزهای آخر جنگ، با نیروهای ایرانی همکاری کنند.
در اثر این حملات، نه تنها یک فاجعه در طول هشت سال جنگ عراق و ایران بلکه فاجعهای تاریخی رقم خورد. به گونه ای که بیش از ۵ هزار انسان، اعم از زنان و مردان جوان و سالخورده و کودکان، کشته شدند و بیش از هفت هزار نفر نیز مورد آسیبهای شیمیایی قرار گرفتند.
این جنایت آشکار در راستای انجام عملیات انفال بود. عملیات انفال، نام عملیاتی هفت ماهه در سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۸۹ است که در جریان آن نیروهای رژیم بعث عراق حدود ۱۸۲ هزار کرد را قتل عام و بیش از ۳۰۰۰ روستا را نابود کردند. استفاده از سلاح شیمیایی و کشتار حلبچه جنایتی بود که در جریان عملیات انفال روی داد.
بانی اصلی این جنایت وحشتناک «علی حسن المجید» معروف به «علی شیمیایی» پسرعمومی صدام حسین بود. علی شیمیایی هرچند در سال ۲۰۱۰ به دلیل ارتکاب جنایات بیشمار جنگی ازجمله همین بمباران شیمیایی حلبچه و یا کشتار شیعیان و به شهادت رساندن اسرای ایران به جوخه اعدام سپرده شد؛ اما در زمان حیات خود هرگز تاوان اینچنین حجم وسیع از جنایات متعدد را پس نداد. درواقع حتی هزار اعدام هم برای او کم تلقی میشد مردی که سرنوشتش بهتر از صدام حسین نبود.
این پروژه از چنان گسترهای از خشونت و بربریت برخوردار بود که حتی برخی از اعضای کادر نظامی عراق هم از پذیرش انجام این عملیات خودداری کرده بودند.
یکی از این افراد خلبانی عراقی به نام «ایدن مصطفی حمید» که از دستور بمباران شیمیایی حلبچه سرپیچی کرد و به خاطر بی اعتنایی به این فرمان نظامی به دستور صدام حسین اعدام شد. او قبل از اعدام این جمله را بیان کرد: آیا ملت ایران و مردم کرد، سالهای بعد از من یاد میکنند؟
نکته دردآور ماجرا این است که کشورهایی که مثل آلمان، فرانسه و انگلیس که به عنوان مهمترین عاملان صدور و فروش سلاحهای شیمیایی به عراق محسوب میشدند بخوبی آگاه بودند که این اثرات این بمبها سالیان سال همانند زخمی تازه سر باز خواهد کرد؛ آنان بخوبی میدانستند که در اثر استفاده از این بمبها کودکان به بیماریهای مزمن گرفتار خواهند شد؛ زنان نابارور خواهند شد؛ زمینهای کشاورزی محصولی جز بیماری تحویل نخواهند داد و سرطان زندگی مردم حلبچه را رها نخواهد کرد.
ارزیابی روند تحولات در جریان جنگ تحمیلی و همچنین پیروزیهای پیدرپی کشورمان در عملیات متعدد و منهدم شدن ماشین جنگی صدام بخوبی نشان دهنده نگرانی شدید حامیان صدام بود و آنها به هر طریق ممکن میخواستند دیکتاتور عراق را در برابر ایران حتی با شیوههای غیر مشروع و خلاف منشور سازمان ملل متحد حمایت کنند.
اگر حامیان صدام در آغاز جنگ امیدوار به تحقق اهداف راهبردی تجاوز و از جمله سقوط جمهوری اسلامی بودند، در سالهای پایانی جنگ، بشدت نگران سقوط نظامی صدام در پی عملیات رزمندگان اسلام در داخل خاک عراق شدند. بر همین اساس، کشورهای غربی علاوه بر تجهیز صدام به سلاحهای پیشرفتهتر و سلاحهای شیمیایی، دست عراقیها را برای استفاده از سلاحهای ممنوعه بازگذاشتند تا جایی که ارتش عراق در برخی از مناطق مانند حلبچه از سلاحهای شیمیایی مانند سلاحهای متعارف استفاده کرد. آمریکاییها بیشترین نگرانی را از سقوط و فروریختن نظامی عراق داشتند و بر همین اساس برای تغییر موازنه قوا، در برابر بسیاری از جنایات دیکتاتور عراق در جریان جنگ تحمیلی سکوت اختیار کردند.
چشم پوشی ایالات متحده نسبت به سلاحهای شیمیایی حکومت صدام حسین، پس از حمله عراق به کویت درسال ۱۹۹۱ به پایان رسید. حکومت عراق، بعد ازحمله به کویت و اخراج از این کشور در سال ۱۹۹۱، مجبور به انهدام سلاحهای کشتار جمعی خود شد.
عراق در ابتدا، بخش کوچکی از توان شیمیایی خود را برای استفاده احتمالی علیه ایران در صورت درگیری مجدد نگهداشت، اما اندکی بعد از شکست کامل در جنگ خلیج فارس، از ترس تبعات نگاهداری سلاحهای ممنوعه، این سلاحها را هم منهدم کرد.
دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده، به خوبی از فرایند انهدام سلاحهای ممنوعه بغداد مطلع بودند. از روزی که صدام حسین دست دولت آمریکا را فشرد تا پشتیبان بزرگی جهت جنگ تحمیلی علیه ایران و استفاده از سلاحهای شیمیایی داشته باشد، مدت زمان زیادی طول نکشید که خود آمریکا به عراق لشکر کشی کرد و آتش جنگ را در خاورمیانه برافروخت.
حالا نه فقط اسناد که دیگر همه چیز گویای این بود که عراق از آمریکا سلاح شیمیایی گرفت تا در دهه هشتاد میلادی از پیروزی قابل پیش بینی ایران در جنگ تحمیلی جلوگیری کند.