به هر روی میدانیم که فعالیت فرهنگی نیز از دغدغههای همگانی است که تحت هیچ شرایطی نباید در برابر آن ایستادگی کرد و چه بهتر که مردم برای سرگرمی و بازاندیشی به مسائل پیرامونی زندگی خود، به سالنهای تئاتر بروند، در عین حال سال ۱۴۰۲ یکی از سالهای سخت برای گرداندن سالنها و مدیریت فرهنگی نیز بهشمار میآید که خوشبختانه کموبیش مدیران فرهنگی توانستند چیرگی و تسلط لازم را برای مهار این مشکل بهدست آورند.
هنوز به رکوردهای قبل نرسیدهایم
در سالی که گذشت، نمایش «تهران پاریس تهران» با گذشتن از مرز فروش هفت میلیارد تومانی توانست عنوان پرفروشترین تئاتر ایران در سال ۱۴۰۲ را به خود اختصاص دهد. این نمایش به کارگردانی سعید دشتی و تهیهکنندگی سیدسام بهشتی از آبان تا اسفند سال جاری در تماشاخانه ملک روی صحنه رفت و در آن سینا ساعی، آیدا ماهیانی و فرزین محدث ایفای نقش کردهاند. همچنین براساس آخرین آمار اعلامشده، نمایش «بک تو بلک» به کارگردانی سجاد افشاریان در سالن اصلی تئاترشهر گیشهای شش میلیارد تومانی را تجربه کرد. این نمایش با نقدهای تندی روبهرو شد و مخالفان انتقاد کردند که این اثر، ارزش فرهنگی در حد تئاتر شهر را ندارد اما در زمان اجرایش در تالار شهرزاد با چنین نقدهایی همراه نبود. نمایش «هیدن» (پنهان) به کارگردانی کوروش شاهونه نیز در تالار قشقایی، نزدیک به یک میلیارد تومان فروش داشت؛ این نمایش در تالار شهرزاد و هامون نیز با اقبال همگانی روبهرو شد و یکی از نمایشهای قابلتأمل در سال جاری بود.شرایط مخاطبان و تعداد اجراهای تئاتر قبل از شیوع کرونا با امروز قابلمقایسه نیست. تئاتر ایران در سال ۱۳۹۷ رکورد بیشترین مخاطب را داشته و نزدیک به هشت میلیون و ۲۰۰ هزار مخاطب را در یک سال تجربه کرده است.این تعداد مخاطب در سال قبل از آن یعنی در سال ۱۳۹۶ نزدیک به پنجمیلیون و ۵۰۰ هزار نفر بوده، یعنی طی یک سال رشدی چشمگیر را تجربه کرده است. در سال ۱۳۹۷ عمده نمایشهای اجراشده در تهران هم مربوط به نمایشهایی است که در آن روزها به آثار لاکچری معروف شده بودند؛ نمایشهایی که به جای اجرا در سالنهای تئاتری در هتلها با ظرفیتی بیش از صندلیهای معمول تئاتر اجرا شدند.آمار تئاتر در سال ۱۳۹۵ هم نزدیک به چهار میلیون مخاطب را نشان میدهد. این عدد در سال ۱۳۹۴، تقریبا سه میلیون و ۷۰۰ هزار مخاطب بوده و در سال ۱۳۹۳ هم دو میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به تماشای آثار نمایشی نشستهاند؛ بنابراین ما تا ۱۳۹۷ با یک سیر صعودی مواجه بودهایم که پس از کرونا این تعداد با افت بسیار چشمگیری همراه شده و حالا دوباره دورخیزی فراهم شده که سالنها فعال شوند و کارگردانان نیز آستین همت بالا بزنند و تماشاگران بیشتری را به سالنها فرابخوانند. شاید سال ۱۴۰۳ مهیای این آشتی دوباره با تئاتر باشد.
داستان دنبالهدار حصارکشی
حصارکشی تئاترشهر سالهاست دارد مطرح میشود، امسال شکل جدیتری بهخود گرفت و کلنگ این اتفاق زده شد تا یکسال دیگر دیوارکشی آن انجام شود اما اکنون به شکل موقت یک دیوار کاذب قرار داده شده تا جلوی تئاتر شهر از موارد غیر فرهنگی و متفرقه پاکسازی شود.تئاتر شهر را به عنوان بزرگترین مجموعههای نمایش تئاتر ایران، میتوان از مهمترین بناهایی دانست که در طول هفته تعداد زیادی از تئاتریها را به سمت سالنهای خود جذب میکند. تاریخ ساخت این مجموعه به سال ۱۳۴۶ باز میگردد و در سال ۱۳۵۱ با اجرای نمایش باغ آلبالو، درهای سالن اصلی این مجموعه به روی علاقهمندان تئاتر گشوده شد. تغییرات فضای اطراف این مجموعه در طول سالهای مختلف، شامل حذف نردههایی است که حدود سه دهه پیش اطراف تئاتر شهر وجود داشت و در دوران شهرداری غلامحسین کرباسچی در دهه ۷۰ حذف شد. حالا با گذشت چند دهه دوباره حصارکشی اطراف تئاتر شهر شروع شده است؛ ایدهای که موافقان و مخالفانی دارد.در تایید این دیوارکشی، صدرالدین زاهد، بازیگر و کارگردان که از سال ۵۱ و با نمایش باغ آلبالو کار آربی آوانسیان فعالیتش را در تئاتر شهر آغاز کرد سخن گفت. همایون علیآبادی نیز که در روز کلنگزنی حاضر بود یک روز برای دیدن نمایش سیاه خال از طرف سفارت ارمنستان پا به پارک دانشجو میگذارد اما برای یافتن در ورودی تئاتر مجبور به دور زدن مسافت زیادی میشود و درواقع الان نمیداند این حصار به چه شکلی خواهد شد. اما داریوش نصیری، رئیس دفتر مدیر تئاتر شهر خبر میدهد که دیوار اصلی از بافت آجری دیوار تئاتر شهر خواهد بود و میتوان به چند در از چهار گوشه آن چشم امید بست. به هر حال طراح و معمار این دیوار نیز بر مصونیت اهالی تئاتر از مسائل پیرامونی تاکید میکند و نه جداسازی بین مردم و تئاتر!
اجرای موفق جشنواره تئاتر عروسکی
همانا نوزدهمین جشنواره بینالمللی تهران مبارک با دبیری هادی حجازیفر در سروسامان گرفتن و مدل برگزاریاش قابل توجه بود. او در روز اختتامیه با تشکر از شرکتهای همراه جشنواره و مدیران وزارتخانه و انجمن هنرهای نمایشی گفت:« فکر میکنم اولین بار است در یک جشنواره نمایشی حداقل نیمی از هزینهها را توسط شرکتهای خصوصی تأمین کردیم و امیدوارم این روند برای کارهای بعدی ادامه یابد.»او افزود: «من هر ایرادی بود با صدای بلند میگفتم اما واقعا همه چیز خوب بود، ما بیش از حد قانع و راضی بودیم و سعی کردم سطح مطالبهگری جامعه عروسکی را بالا ببرم، خوشحالم که سه روز قبل از اختتامیه همه هزینهها تسویه شد، پولها پرداخت شد، از ۲۰۰۰ نفر میزبانی کردیم و ۴۰ نفر از شهرستان و مدیران را بهعنوان مهمان در تهران داشتیم.»در این جشنواره داوری کارها به شکل تازهای صورت گرفت. حجازیفر در این باره گفت: «درباره نحوه داوریها هم باید بگویم بخشها توسط کارگردانهای همان بخش داوری شد، بههرحال در هر بخش هر کارگردان ۱۳کار تماشا کرد و ما با هم رفیقتر شدیم، ۳۰ درصد هم تیم پنهان و نیمهپنهان داوری بود که در کاندیداهای اعلام شده ۹۵ درصد تطابق داشتیم که این یعنی کارگردانها و تیم داوری با هم یک نظر داشتند و کارگردانها منصفانه عمل کردند.»در این دوره با آنکه میدانیم آوردن کار خارجی با توجه به فشارهای جاری و اعمال تحریمها تقریبا محال است اما چندین کار خوب به جشنواره آمد.در این دوره؛ نمایش شیلو به کارگردانی فرامرز غلامیان به عنوان بهترین نمایش فضای باز شناخته شد. ماهی سیاه کوچولو به کارگردانی حجت هاشمی و نمایش تاریکی به کارگردانی غزاله عبادی، بهترین آثار بخش کودک و نوجوان شدند.مثلث به کارگردانی قیس یساقی، مامان به کارگردانی الهام سلجمحمودی و پیراهنی به نام جنگ به کارگردانی سرگل اسلامیان برگزیدگان بخش بزرگسال بودند. طبق توافق قبلی با مجموعه تئاتر شهر باید سه اثر برگزیده در این مجموعه به نمایش درآید که تاکنون دو نمایش مامان و مثلث در اینجا اجرای عمومی شده است.
تئاتر آیینی و سنتی در چند شهر
جشنواره آیینی و سنتی پس از گذر سالیان هنوز یک شکل و شمایل تاثیرگذار به خود نگرفته است و امسال نیز از تهران به چند شهرستان (گرگان، بجنورد، اراک، شهرکرد و تبریز) منتقل شد. به هر روی، متمرکز بودن شاید بهترین حالت ممکن برای ارائه تاثیرات نسبی آن باشد و اینگونه دور شدن از محل برگزاری همیشگیاش شاید پیامد چندانی به دنبال نداشته باشد.بیستویکمین جشنواره بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی با دبیری احمد جولایی، از یکم تا یازدهم مهر، در بخشهای «رادیو تئاتر» و «نمایشگاه هنرهای نمایشی» به میزبانی تهران، «صحنهای» (ویژه-آزاد) و «بینالملل» به میزبانی استان گلستان (گرگان و کردکوی)، «شبیهخوانی» به میزبانی استان مرکزی (تفرش)، «نمایشهای فردی، نقالی، روایتهای ملی و کارآواها» و «معرکهها، آیینها و بازیهای نمایشی» به میزبانی استان چهارمحال و بختیاری (شهرکرد، بروجن و جونقان) و «سمینارهای پژوهشی» و «نمایشنامهنویسی» به میزبانی آذربایجانشرقی (تبریز) برگزار شد. خراسان شمالی نیز میزبان دو بخش «عروسکی» و «دانشجویی صحنه» بود.در مراسم اختتامیه از کارگردانان بخش ویژه تقدیر شد؛ علی یداللهی، کارگردان نمایش «شنگرف» از تهران، هاشم مهری، کارگردان نمایش «خان نهم» از خوزستان، محدثه مهرپویان، کارگردان نمایش «موکه مه کنجکه تونوم» از سیستان و بلوچستان، محمد حاجمحمدی، کارگردان نمایش «تقلیدنامه» از البرز، ناصر آویژه، کارگردان نمایش «بالاتراز سیاهی» از تهران، ساسان شکوریان، کارگردان نمایش «شاماران» از خوزستان، حامد شیخی، کارگردان نمایش «داش آکل به روایت نوچه کاکا رستم» از تهران،مهدی فتحی،کارگردان نمایش«پری» از البرز ورضا آقایی، کارگردان نمایش «فین جین» از یزد، هنرمندانی بودند که از آنها تقدیر شد.
تمرکززدایی در تئاتر کودک و نوجوان
برای نخستینبار دوره بیست و هشتم جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در شهر تاریخی اردکان برگزار شد و این حرکت از یک سو خوب است برای تمرکززدایی و تکثیر فرهنگی اما از سوی دیگر زیانبار است چون جشنواره کودک و نوجوان سالهاست در همدان برگزار میشود و به گونهای ایران و بخشی از جهان که با ما مراوده فرهنگی دارند، با این قضیه خو گرفتهاند و از سوی دیگر همدان همچنان قابلیت برگزاری چنین جشنوارهای را دارد چنانچه در سالهای دورتر نیز برای چندین سال از همدان به کرمان و اصفهان منتقل شد که چندان بازدهی قابل تاملی را دربر نداشت.برای دوره بیست و هشتم نیز ۱۲۰۰ اثر به این جشنواره رسید که ۶۴۵ اثر برای بررسی نهایی از ۳۰ استان کشور انتخاب شد. همچنین ۹۸ اثر نیز در بخش بینالملل از ۴۴ کشور برای حضور در این جشنواره متقاضی بودند که در نهایت هشت اثر در بخش نوجوان، ۹ اثر بخش کودک، ۹ اثر در بخش خیابانی، چهار اثر در نقالی، پنج اثر در بخش خیمهشببازی، هفت اثر بخش خردسال و ۱۷ اثر در بخش نمایشنامهنویسی و جمعا ۵۷ اثر از ایران و هفت کشور خارجی در این جشنواره رقابت کردند.اثر برگزیده بخش نوجوان، نمایش «رویای اسبی به نام شبرنگ» به کارگردانی محمد جهانپا از مشهد شد.در انتهای مراسم اختتامیه، احسان عابدی، مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی استان یزد گفت: این جشنواره با مشارکت بیش از۱۰۰هنرمند استان برگزارشده وبا برگزاری این جشنواره، شش زندانی جرایم غیرعمد آزاد شدهاند.
نفس تنگ کتاب و مطبوعات
با آنکه ناشران بخش خصوصی کمابیش همانندگذشته درانتشار کتابهای نمایشنامه ونظری کوشش درخوراعتنایی دارنداما انتشارات نمایش تقریبا فعالیتی در این سالها نداشته و انگار گرانیها مانع بزرگ برای نشر کتاب در این انتشارات دولتی شده است.فصلنامه تئاتر همچنان با همان مدیریت دکتر مصطفی مختاباد به راه خود ادامه میدهد و یکی از مجلات تخصصی و دانشگاهی تئاتر در ایران بهشمار میآید اما مجله نمایش از رونق افتاده و گویا قرار است با تحولاتی در اختیار مخاطبانش قرار گیرد و در اینخصوص نرگس یزدی، سردبیر این مجله میگوید: با آنکه در انتشار مجله پیشاپیش وقفهای حاصل شده بود، میتوان گفت: «از یکسو به سبب اینکه مجله نمایش مهمترین مجله تخصصی کشور در حوزه نمایش است و از سوی دیگر به سبب افزایش فزاینده هزینههای انتشار هرگونه نشریه، تلاش بر آن بود تا با اختیار کردن رویکردی نوین، مطالب تخصصی و کاربردی در مجله گنجانده شود تا مجله خوانده شده و در بدنه تئاتر و اجرا در کشور تأثیر گذارد؛ اما با توجه به اینکه مخاطبان این مجله را دانشجویان، هنرمندان و پژوهشگران سراسر کشور تشکیل میدهند، تلاشی صورت گرفت تا ضمن تخصصی شدن مطالب، به دسترسپذیری و کاربردی بودن آن، برای کل جامعه تئاتری کشور نیز توجه شود. بر همین مبنا در آغاز به دلیل اهمیت ویژه دراماتورژی در تئاتر و اجرا، یک ویژهنامه دراماتورژی با تأکید خاص بر جنبههای بینارشتهای دراماتورژی و نیز با توجه خاص به دراماتورژی در عصر دیجیتال و رسانههای نوین منتشر شد.»به گفته وی شماره بعدی مجله با هدف معرفی و تثبیت فرم کوتاه در تئاتر و اجرا با پرونده ویژه «نمایشنامه و فرم کوتاه» به تاریخچه، مباحث نظری و عملی فرم کوتاه و بهطور خاص نمایشنامههای یکدقیقهای و ۱۰دقیقهای پرداخت. انتشار این ویژهنامهها با وبینارها و کارگاه آموزشیهای تخصصی با حضور چهرههای مطرح هر یک از این حوزهها در جهان در حوزه دراماتورژی مایکل مارک چمرز، استاد دانشگاه سنتاکروز و مؤلف کتابهای متعدد در حوزه دراماتورژی، در حوزه نمایشنامه یکدقیقهای (ستیو انسل، بنیانگذار فستیوال تئاتر یکدقیقهای) و نمایشنامه ۱۰دقیقهای (گری گریسن، مدیر پراوینستاون تیتر و استاد دانشگاه نیویورک و برگزارکننده فستیوالهای تئاتر دهدقیقهای) همراه بود که مشارکت فعال علاقهمندان را به همراه داشت.»
شتر گاو پلنگی به نام بخش خصوصی
تئاترهای بخش خصوصی به دلیل نبودن یک قاعده بازی از پیش مشخص فعلا تبدیل به یک شتر، گاو، پلنگ ناشناخته ای شده که شاید تا چند سال دیگر در این بلاتکلیفی به فرهنگ جامعه آسیب بزند و تقریبا همه ما متوجه این آسیبها و پیامد ناشی از آن شدهایم اما به همان دلیل نمیتوان در برابرش هم ایستادگی کرد. فعلا اکثرا در سالنهای به ظاهر شیک به دنبال هم کارهایشان را اجرا میکنند و فقط با انگیزه فروش برگزار میشوند چون هزینههای تولید و اجرا بسیار بالاست و از آن سو نیز گروهها به دنبال کسب درآمد و امرار معاش هستند و چه خوب که این انگیزهها باشد اما نباید این ماجرا به هر قیمتی تمام شود چون در نهایت این فرهنگ است که متلاشی خواهد شد و این سوءاستفاده فرهنگی به نفع هنرمند و اهل فرهنگ نخواهد بود.بههر حال در میان کارهای بخش خصوصی نیز هرازگاهی کارهای درخور تأمل ارائه میشود و این همان نقطه امیدی است که اگر با چشمانداز روشن گسترش یابد در آینده میتوان به این نوع تولیدات نیز امیدوار شد و باید بخش خصوصی نیز کیفیت را فدای فروش و گیشه نکند و بهتر است که در این زمینه سیاستگذاری شود و این فضای فرهنگی به حال خود رها نشود که برآیند آن یک اتفاق ضدفرهنگی تلقی شود.
همچنان آبروداری شهرستانها
چهل و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با دبیری مهدی حامدسقاییان برگزار شد. با آنکه این جشنواره نسبت به پارسال بسیار بهتر و آبرومندانه برگزار شد اما در قیاس با دورههای برتر خود نمیتوانست با پیشینه این جشنواره بسیار مهم در ایران برابری کند و این نکتهای است که باید همواره در برگزاری آن مدنظر قرار گیرد و انتظارات لازم در برگزاری آن به ضرورتهای فرهنگی باید پاسخگو باشد. امسال در خالی بودن کارهای شاخص تهرانی کارهای شهرستانی حضور پررنگ و آبرومندانهای داشتند.میدانیم برگزاری بخش بینالملل به ارزش و زیبایی کلی جشنواره میافزاید و از آن سو نیز شرایط سخت اقتصادی و تحریمها مانع از تحقق چنین رویکردی میشود اما باز هم باید با تعاملات و دلسوزیها درصدد جبران این موضوع برآمد. چنانچه امسال کارهای دعوتی نمیتوانست بیانگر یک اتفاق در حد پیشبرنده جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باشد. یک نمایش از ارمنستان به نام هملت دیدم که درواقع این نمایشنامه مهم ویلیام شکسپیر بدون کلام اجرا میشد و اتفاقا ما خودمان در سطح بالاتری از این نوع ژانر در تهران داشتهایم. اگر کارهای نصیر ملکی جو بهویژه نان، سپید برفی و هفتکوتوله و مانند اینها را دیده باشید درمییابید که وقتی خودمان نمونههای بهتری را پشتسر نهادهایم؛ یا باید نمایشهایی از خارج بیاید که در سطح بالاتری از آنها باشد یا اینکه کارهای جدید و خلاقهای باشند که ما تاکنون نمونهاش را نداشتهایم. همچنین دعوت از کارهایی که به هر حال بودنشان خالی از لطف نیست و میتواند جبرانکننده جای خالی آثار خارجی باشد؛ چنانچه در سالهای گذشته نمایشی از سیرالئون دعوت شده بود که لبریز از آیین و رقصهای فولکلور این سرزمین آفریقایی بود.به هرحال دیدن نمایشی از کشوری که ما هیچ اطلاعی از آن نداریم یا دعوت از نمونههایی که ویژه کشورهای دیگر است، میتواند جذابیت ویژهای در میان آثار دعوت شده داشته باشد. در عین حال نمیتوان بیگدار به آب زد و فقط جدول را پر کرد. این نوع برخورد به ضرر جشنواره و قد وقواره ثبت شده آن است.در اختتامیه نیز نمایش بیهوده کاری از گرگان بهعنوان نمایش برگزیده اعلام شد و این خود یادآور همان مطلب است که شهرستانیها برای جشنواره امسال سنگ تمام گذاشتهاند.
در ادامه بر چند نمایش از چند شهرستان مروری میکنیم که در خور تأمل بودهاند:
ایلخون: نوشته و کار آژمان بیژنی نسب، برداشت آزاد و بومی شدهای از مکبث ویلیام شکسپیر است که در میان کوچ نشینان فسا رنگ و بوی تازه گرفته و میتواند در القای مفاهیم آن به زبان و بیانی خودمانیتر عرضاندام کند و این همان پیکره بومی است که در اقلیم و جغرافیای ایران جا خوش میکند و منطبق با فرهنگ و مرامنامهای میشود که درکش بنابر زیست بوم و مابه ازاهای قابل درکتر جلوه روشنتری مییابد و این همان گام مهمی است که میتواند نقصان درامنویسی را جبران کند و چه بهتر از این نوع دراماتورژی که بستر تجربههای نوین را پیش روی هنرمندان ایرانی قرار میدهد که به دور از خطاهای بارز، فضای نمایشی را در طول اجرا به چالش درآورند و در جذب قاطبه مخاطبان برگ برنده را داشته باشند.نمایش بنابر تجربه نقاشی کشیدن کارگردان، جلوه دیداری بیشتری مییابد و انگار با تابلوهای نقاشی متحرک و متنوعی همراه میشویم که دستهای تند او مدام لحظات بکری را پیش روی تماشاگر قرار میدهد. یک پارچه بزرگ که شباهت غریبی به چهل تکهها یا همان لحافهای قدیمی دارد که گاهی روی کرسی پهن میشد تا شبهای طولانی زمستانی را با قصههای مادربزرگ همرنگ کند. این همان تصویر حیرت کنندهای است که حال و هوای کار را همانند همان روایتهای قدیمی زیبا و شنیدنی خواهد ساخت. پای این چهل تکه قصههای جن و ارتباط با آنان توسط مردان سلحشور و پیشگویی قدرت یافتن آنان رقم میخورد و بعد آویزههای چادرهای سیاه عشایر که رنگ دیگری به لحاظ میزانسن و حرکات میبخشند و همچنان پارچهها و لباسهای رنگارنگ در آمد و شد هستند تا هیچ لحظهای تکراری نشود و از آن سو نیز نورهای رنگی پر شکوه بر حس و حال حماسی کار میافزاید و ما را در تنگاتنگ خشونت یک قتل ناجوانمردانه قرار میدهد.آنان بر پایه داشتههای خودی و خرده فرهنگ مرسوم در میان کوچنشینان رنگ و لعاب زنده و گیرایی را در صحنه القا میکنند که مهمترین عناصر جذب مخاطب است که بتواند با ریشهیابی خویشتن در مدار تئاتر ملی ضمن یافتن هویت و اصالت به هنر راستین خود دست یابد؛ هنری که در این سالها چون حلقه گمشده پیوسته ردجویی میشده و کماکان در آن دورها انگار دارد سوسو میزند و باید که با ارائه نمایشهایی چون ایل خون به میان ما برگردد.
بیهوده: نوشته و کار یاسین روانی، ما را به یاد نمایشنامههای تکپردهای مهم جهان مانند باغوحش شیشهای، نوشته تنسی ویلیامز و آثار تکپردهای اکبر رادی میاندازد، نمایش بیهوده نیز تکپردهای است و تکپردهایها دارای قابلیت بسیار خوبی در بیان مسائل و بحرانهای اجتماعی هستند که میتواند از بحرانهای کوچک اجتماعی، گرههای بزرگ دراماتیک بسازد. درنتیجه این حرکت دراماتیک، مخاطب و تئاتر به طرح مسأله مشترک میرسند و در چالشی مشترک به حل مسأله میپردازند.در تکپردهایهای تلخ میتوان بحرانهای اجتماعی را درسادهترین شکل بیان کردونمایش بیهوده نیزیکی ازبحرانهای تلخ اجتماعی یعنی مشکلات مربوط به ارتباط بین جوانان رامورد بررسی قرار میدهد. در این نمایشها بازیها حسی وتاثیرگذار است و طراحی صحنه و لباس نیز یک واقعیت قابل تکثیر درکل ایران رابه ما گوشزد میکند و از همه مهمتر آن نگاه متافیزیکی است که دال بر حضور یک کارمای انتقامجواست واین گونه انسانها دردایره خطاهاسنجیده وتنبیه خواهندشد واین همان کلیتی است که بیهوده را قابل تامل میسازد.
کهنه: نمایش حسین اسدی یک اقتباس امروزی از نمایشنامه رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر است که آن هم تنه میزند به لیلی و مجنون نظامی گنجوی... به هر روی این گروه از خارک با برداشتی آزاد بر آن بودهاند که بر زمینه تراژیک و معاصر بودن این متن عاشقانه بیفزایند و از آن مهمتر، به جای خودکشی از روال معمول این روزها یعنی دخترکشی که شوربختانه در سه چهار سال اخیر رقم چشمگیری از آن به وقوع پیوسته است، بهرهمند میشود و این بهرهوری به موقع و به قاعده عامل شگفتیساز کلیت اجرا است و این همخوانی با جامعه یک گام رو به پیش است که بتواند پاسخگوی ضرورتها و نیازهای مبرم مردمان باشد و کار تئاتر نیز ایجاد پرسشهای دقیق نسبت به زمان و مسائل پیرامونیاش است و چه بهتر از این که در تئاتر ایران نیز بشود به اقتضائات زمانی، مکانی و موضوعی پرداخت و این همان جای خالی محسوسی است که هر جا به آن پرداخته شود، در آن تئاتر شکل بهتر و با دوامتری به خود خواهد گرفت.در مراسم اختتامیه جشنواره تئاتر فجر تعداد ۱۶۰نامزد منتخب بخشهای مختلف حضور داشتند که ۹۰ هنرمند برگزیده روی صحنه رفتند.
بخش ویژه مراسم اختتامیه به بزرگداشت حشمت قاسمی هنرمند تئاتر خوزستان، اسماعیل خلج نمایشنامهنویس و آتش تقیپور بازیگر، اختصاص داشت.
درگذشتگان
حسام محمودی
۱ فروردین ۱۳۶۵
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر/ دانشآموخته کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس و هنرجوی کلاسهای بازیگری مهین اسکویی و امین تارخ و عضو گروه لیو به سرپرستی حسن معجونی
رضا حداد
۱ تیر ۱۳۴۸
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
کارگردان/ نمایشها: با دهانبند سکوت، مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش، آمدیم نبودید رفتیم، کابوسهای خندهدار برای شب و چندتایی هم برای روز، کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد و...
فخری خوروش
۱۰ خرداد ۱۳۰۸
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر/آغاز فعالیت نمایشی با بازی در نمایش دستهای آلوده و سپس فعالیت در عرصه تلهتئاتر و همکاری ۱۰ ساله برای اجرای نمایشنامه زنده تلویزیونی
اسماعیل سلطانیان
۲۶ فروردین ۱۳۳۳
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون/نمایشها: کفش، پیکنیک در میدان جنگ، استثنا و قاعده، آسیدکاظم، مات، فراز دیگر، حماسهسازان، امپراتور فامپلیوس، شاهزاده و گدا، کبوتر با کبوتر باز با باز و...
سیدآرش میراحمدی
۴ تیر ۱۳۵۰
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
بازیگر تئاتر و تلویزیون /دانشآموخته کارشناسی هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و بازیگری، کار نویسندگی و کارگردانی هم میکرد. وی کار هنری را با برنامه نوروز ۷۲ آغاز کرد.
فردوس کاویانی
۴ مهر ۱۳۲۰
۹ مهر ۱۴۰۲
کارگردان و بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون/نمایشها: الماسکه دزدان، سلطان مار، سهراب و اسب و سنجاقک، آهسته با گل سرخ، مرگ تصادفی یک آنارشیست، تانگوی تخممرغ داغ و...
آتیلا پسیانی
۱۰ اردیبهشت ۱۳۳۶
۱۴ مهر ۱۴۰۲
بازیگر، کارگردان و نویسنده تئاتر تجربی/نمایشها: قهوه قجری، تبار خون، بحرالغرایب، آئورا، گنگ خوابدیده و...
حسن همتی
۱۷ آذر ۱۳۶۰
۳ آبان ۱۴۰۲
کارگردان و بازیگر تئاتر و سینما/ نمایشها: نامیرا، زیر باران از تو میخوانم، بوفالوی آمریکایی، رؤیای شب تابستان، خسیس، لباسی برای مهمانی، زاغ و ریما و شین
الهام شکیب
۱۰ فروردین ۱۳۵۷
۱۴ آبان ۱۴۰۲
بازیگر تئاتر و سینما/نمایشها: رستم از شاهنامه رفت، عروس طوقی، خرس، یک نوکر و دو ارباب، شازده احتجاب، آوای باد، کلفتها، خیلی دیرم شده، زنی که زیاد میدانست و پرفورمنس.
جلیله هیبتان
۱ شهریور ۱۳۵۲
۲۳ آبان ۱۴۰۲
کارگردان، طراح صحنه و لباس و فعال حوزه تئاتر عروسکی/ نمایشها: ایران استرالیا، در میان ابرها، ماهی سیاه کوچولو، شبهای خیمهشببازی، اپرای عروسکی رستم و سهراب، سیمرغ، راز کوه مهربان و...
توران مهرزاد
۱ فروردین ۱۳۰۹
۲۸ آذر ۱۴۰۲
بازیگر تئاتر،سینماوتلویزیون/ فعالیت در تئاتر از سال ۱۳۲۲ و از بازیگران اصلی گروه نوشین در تئاتر فردوسی و تئاتر سعدی
پردیس افکاری
۲۲ شهریور ۱۳۴۳
۳ اسفند ۱۴۰۲
بازیگر تئاتر و سینما/نمایشها: ابنسینا، سوسنگرد، باغ آلبالو، دخمه شیرین، عاشقکشون، دندون طلا، حریر سرخ صنوبر، بهرام چوبینه، لالای نخل زیتون، مرگ در میزند آیا؟، بیداری در خواب و...