تحقق الگوی مردمسالاری دینی بهعنوان الگوی پذیرفتهشده حکمرانی در این نظام، منوط به برگزاری انتخاباتی است که علاوه بر تضمین صحت و سلامت انتخابات موجب افزایش سطح اعتماد عمومی مردم به نظام اسلامی شود. به نظر میرسد استراتژیها و راهبردهای مردمسالاری دینی که دلالت بر حضور مستقیم مردم در تعیین مسئولان دارد، ازجمله عواملی است که موجب رشک دشمنان اسلامی در اقبال ملت به نظام شده است، لذا پیش از هر موعد انتخاباتی، برنامههایی را بهمنظور کاهش مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی تدارک میبینند؛ تلاشی که در انتخابات پیش از چند ماه قبل آغاز شده بود و گروههای اپوزیسیون از هر ابزاری برای دلسرد کردن مردم استفاده میکردند، توطئهای که با پایبندی مردم به نظام خنثی شد و مردم با حضور ۲۵میلیونی در انتخابات اسفندماه افتخار دیگری را برای نظام مردمسالارانه جمهوری اسلامی ثبت کردند.
پیام انتخابات ۱۱ اسفندماه
مشارکت در انتخابات پیامهایی دارد که توجه به آنها میتواند باعث بلوغ حیات سیاسی و اجتماعی مردم باشد، چراکه با استناد به آنها میتوان سرمایه اجتماعی را احیا کرده و عوامل مؤثر در نارضایتی را به حداقل رساند، زیرا جوامع انسانی براساس قانون و اعتماد اداره میشوند و اگر این اعتماد سست شود، تبعات غیرقابلجبرانی را نصیب جامعه میکند. بنابراین لازم است پیام افرادی که در انتخابات شرکت نکردهاند نیز مورد ارزیابی قرار گرفته و اعتراضات آنها به رویه موجود، مورد حلاجی قرار گیرد تا بدنه اجتماعی جامعه یکدست ومقبولیت نظام در میان مردم تضمین شود وبه نظرمیرسد که صندوقهای رأی و فرآیند انتخابات، امنترین مسیر برای تغییرات به شکل مسالمتآمیز و تحقق اراده مردم است.نتایج انتخابات ۱۱اسفندماه که مورد هجمه بیسابقه دشمنان خارجی و نفوذیان داخلی قرارداشت تا اینگونه القا کنند که انتخابات و اعمال حق رأی بیفایده است، نشان داد که رأی مردم منشأ اثر است و خط بطلانی برسناریوهای دروغین آنها کشید ومردم باگزینههایی که انتخاب کردند بر این مسأله صحه گذاشتند که اراده ما در گزینش افراد یا حذف آنها از دایره قدرت مؤثر است و میتواند منشایی برای بروز تغییرات در حوزه قانونگذاری و اجرا شود و اینگونه شاهد صعود و نزول افراد وگروههای مختلف درسپهر سیاسی کشوربودیم.شکست بزرگترین کمپین تحریم انتخاباتی، رویگردانی نسبی مردم ازلیستهای خاص انتخاباتی وگزینش کاندیدای مورد نظرشان از گروههای مختلف سیاسی ازجمله رخدادهای بیسابقهای است که در انتخابات اخیر رقم خورد و بدین ترتیب نهتنها پیشبینی دشمنان از کاهش مشارکت غلط از آب درآمد؛ بلکه آرای انتخابات ایران که قرار بود ۲۰درصد باشد رقمی برابر با اندازه جمعیت چند کشور منطقه است و مجموعه این گزارهها سرخوردگی ضدانقلاب را بهدنبال داشت و یک شکست دیگر بر ناکامیهای آنها افزود.جالب اینجاست که رسانههای معاند و بهویژه جریانات سلطنتطلب کوشیدند تا مشارکت۴۰درصدی دراین انتخابات رانشانه تضعیف جایگاه جمهوریت نظام معرفی کنند.گویی آنها ازیاد بردهاند که رژیمی که مدافع آن بوده ورویای بازگشت آن را درسرمیپرورانند، خود در روز سوم اسفند با یک کودتا شکل گرفته و هیچگاه درهیچ انتخاباتی از مردم رأی نگرفته بود و معدود نمایشهای دموکراتیک آن حتی برای هواداران امروزش نیز قابل دفاع نیست.حال جالب است که کودتاچیان، نگران مشارکت انتخاباتی و جایگاه جمهوریت در ایران شدهاند.
قدرت رأی مردم در صعود و سقوط سیاستمداران
عبور مردم ازچهرههایی که خود را برنده انتخابات میدانستند ازدیگر شگفتیهای انتخابات اسفندماه بودوافرادی که اعمال و کردارشان علیه مردم بود توسط رأیدهندگان ازحضور درخانه ملت بازماندند،درحالیکه معاندان اصرار دارندکه انتخابات جمهوری اسلامی ایران را از پیش تعیینشده و فرمایشی تلقی کنند؛ لذا نشاندادن نتایج به آنها میتواند در خصوص رد این اظهارات نسنجیده مفید باشدهرچند که آنها سرشان را دربرف کردهاند و منفعتشان در ندیدن و نفهمیدن اراده ملت است.گزافه نیست که بگوییم که رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران فصلالخطاب است و سیاستمدارانی که یک روز توسط خود این مردم انتخاب و محبوب و معروف شدهاند ممکن است بنا بر مقتضیات زمانی وبراساس عملکردشان مورد عقوبت قرارگرفته وبا قدرت رأی ملت از عرصه قدرت حذف وخانهنشین شوند.این، راز دموکراسی ایرانی است که بارأی مردم تغییراتی بزرگ رقم میخورد و طبیعی است که این ساختار دموکراتیک برای هواداران کودتا که یا رویای کودتای سوم اسفندرضاخانی رادرسرمیپرورانندیاکودتای۲۸مرداد محمدرضا پهلوی را، قابل درک و هضم نیست.