درمجموع زمستان امسال، فصلی سرد، با سرمایی فراگیر و گسترده نبود و تنها موجهایی از سرمای زمستان را در هفتههای اخیر شاهد بودیم. پیش از سرمای فراگیر اخیر، ناترازی گاز در زمستان امسال حدود ۳۲۰ میلیون مترمکعب در روز برآورد میشد که در پیک سرمای اخیر، این میزان به حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب رسید. در سرمای اخیر، مصرف بخشهای خانگی، تجاری و صنایع غیرعمده از مرز ۶۶۰میلیون مترمکعب در روز گذشت که بخش عمده این مصرف در بخش خانگی رقم خورد و بیش از نیمی از نیاز مصرفی نیروگاهها و صنایع با سوخت مایع تأمین شد.
سؤال اصلی اینجاست چرا کشوری که دومین دارنده ذخایر گازی جهان است، به جای آنکه گاز نقطه قوت اقتصاد و امنیت انرژی آن باشد، به نقطه ضعف اقتصاد و پاشنه آشیل امنیت انرژی آن تبدیل شده است؟!
پاسخ این سؤال را باید در سالها کمکاری و کمتوجهی مسئولان امر جستوجو کرد. ترک فعلها و عدم اولویت به برخی اقدامات حیاتی، طی مسیرهای اشتباه و ندانمکاری مدیران، کار را به جایی رسانده که این روزها به فکر واردات گاز برای جبران ناترازی افتادهایم. دو مقوله مهم عرضه و تقاضا، هردو دربخش گاز لنگ میزند. دربخش عرضه، با سالها کندی عملکرد، تأخیر در اجرای پروژهها و عدم توسعه مواجهایم. پارس جنوبی بهعنوان بزرگترین منبع تأمین انرژی کشور، در دو دهه اخیر، در ابعاد مختلف با تأخیر در اجرای پروژهها مواجه بوده و اکنون هم در توسعه و تکمیل فاز۱۱ و اجرای طرحهای حفظ و نگهداشت تولید و فشارافزایی با تأخیر و کندی مواجه است که چوب ترکفعلهای امروز را هم سالهای بعد خواهیم خورد. در میادین گازی دیگر نیز بههمین شکل است و بسیاری از میادینی که میتوانستیم طی دو دهه اخیر فرآیند توسعه آنها را بهانجام برسانیم، با عدم توجه مواجه بودهاند. در شرایط فعلی نیز بسیاری از میادین، میتوانست در دو سال اخیر به فرآیند توسعه وارد شوند اما به دلایل مختلف، این مهم محقق نشده است.
بیتوجهی به بخش تقاضا
در بخش تقاضا، هیچ اقدام مؤثری برای بهینهسازی مصرف گاز صورت نگرفته بود و شرکت ملی گاز هم که در سالهای اخیر به بحث بهینهسازی مصرف ورود کرده، نتایج حداقلی از این اقدام خود بهدست آورده و برخی طرحهای این شرکت نیز غیراجرایی و صرفا نمایشی است.بدون شک، تمامی بخشهای مصرفی گاز در کشور ما، شامل بخشهای خانگی، تجاری، اداری، صنایع، نیروگاهها و حتی بخشهای کشاورزی و دامداری، مصارفی غیربهینه در بخش گاز دارند اما چه سیاست و برنامهای از سوی مسئولان برای افزایش راندمان مصرف، اجرایی شده یا در دستور کار قرار دارد؟
روایت یک بدعهدی
برای زمستان امسال، حساب ویژهای روی واردات و سوآپ گاز از ترکمنستان شده بوده و ترکمنستان هم، همچون بدعهدیهای گذشته خود، در میانه زمستان گازی که به سمت ایران برای سوآپ به آذربایجان ارسال میشد را قطع کرد تا حسابی که روی این گاز برای جلوگیری از افت فشار شبکه در شمالشرق کشور شده بود را برهم زند. همچنین بهرغم انتظار و پیگیری مجموعه وزارت نفت برای امضا و اجرای قراردادی جداگانه با سوآپ، برای واردات تا ۱۰میلیون مترمکعبی روزانه گاز، این کشور زیر بار امضای چنین قراردادی نرفت وبرنامههای وزارت نفت رادرشمال شرق کشور برهم زد.حساب و کتاب وزارت نفت برای زمستان امسال در جای دیگر هم درست از آب درنیامد؛ جاییکه روی رسیدن تولید گاز از میدان پارسجنوبی با عملیاتی شدن فاز ۱۱، خط لوله فاز ۱۶ و وارد مدار شدن فاز ۱۳ به ۷۳۰ تا ۷۴۰میلیون مترمکعب حساب کرده بود، با تولید کمتر از انتظار فاز ۱۱ و به مدار نیامدن فاز ۱۳، تولید گاز از پارس جنوبی تنها به ۷۱۰میلیون مترمکعب رسید. آنچه مشخص است، رفع ناترازی گاز نیازمند یک برنامه جامع است،همانطور که بعد ازانتقاد مقام معظم رهبری به مجموعه دولت ووزارت نفت دربحث ناترازیها، رئیسجمهوری به وزرای نفت و نیرو دستور داد تا برنامههای جامع خود برای رفع ناترازیها را ارائه دهند. تا این برنامه جامع با چشمانداز حداقل ۱۰ ساله، بهعنوان یک سند بالادستی برای این دولت و مجلس و دولت و مجلسهای بعدی، در دستور کار قرار نگیرد، شاید بتوان با برنامههای یکساله، زمستان را مثل زمستان ۱۴۰۲ با افت فشار گاز شبکه و محدودسازی بخش مولد کشور گذراند اما نمیتوان اقدام مؤثری در رفع ناترازی فزاینده گاز انجام داد.