منظور از تربیت، ارائه روش رفتاری وگفتاری به کسی است؛ طوری که این روش ملکه ذهن او شود. در این صفحه سراغ تهدیدها و فرصتهایی رفتیم که هوش مصنوعی میتواند در تربیت نسل آینده ایجاد کند.
در مدرسهها به روی هوش مصنوعی باز میشود
این روزها با هر کنش ما در فضای مجازی، هوش مصنوعی شناخت بیشتری از ما پیدا میکند؛ شناخت بیشتر برای خدمات بهتر. از تبلیغات یوتیوب گرفته تا اکسپلور اینستاگرام بر اساس علایق ما چیده میشود. چه اتفاقی میافتد اگر آموزشوپرورش نیز از این قابلیت برای تشکیل پرونده دانشآموزان استفاده کند؟ پروندهای که شامل نقاط قوتوضعف شخصیتی، مهارتی، درسی و... مربوط به هر شاگرد و همچنین برنامه وراهبرد پیشنهادی برای او باشد؛پروندهای که هرسال به آموزگار آن پایه سپرده وحتی ابعادی از دانشآموز که از چشم مربی مخفی مانده هم آشکار میشود تا بهترین راه برای تعلیموتربیت شخصیسازیشده دانشآموز پیش رویش قرار بگیرد. البته خطر کاهش رابطه مستقیم معلم و دانشآموز دراین طرح وجوددارد ولازم است ازقبل زمینه ارتباط رودررو فراهم شود. اجراییشدن این طرح، مدرسه را ازحالت کارخانه همانندسازی خارج و به نهاد تعلیم و تربیت کارسازتری تبدیل میکند.
آموزش کرونایی همچنان در حال گسترش است
در دوران کرونا، آموزش مجازی رشد ناگهانی یافت. خدمات آموزشی مجازی والبته درمقابل آن، استقبال دانشآموزان از این فضای آموزشی، همچنان در جهان سیر صعودی دارد.مطالعات جدید نشان میدهدکه بیش ازشش میلیون دانشآموز آمریکایی در حال حاضر در کلاسهای آموزش از راه دور ثبتنام میکنند.بهطور کلی بررسیها نشان داده که دراروپا ۸.۶۰درصد، در شمال آمریکا ۵.۲۱، در آسیا ۱.۳، در استرالیا و نیوزیلند۷.۷ ودرآفریقا ۸درصد ازتحصیلات تحت وب و با استفاده از روش آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی و مجازی صورت میپذیرد. با پیشرفت هوش مصنوعی و تنوع خدمات اپهای برگزارکننده کلاسها باید منتظر رشد بیشتری هم باشیم. جدا ازمزایای چشمگیری که هوش مصنوعی در اختیارمان میگذارد، مثل نبود محدودیت در یادگیری، امکان زمانبندی درسیستم آموزشی وهزینه کمتر، معایبی نیزبه همراه دارد. به علت نبود زیرساختهای موجود، در مناطق زیادی امکان بهرهوری ازاین امکانات برای بسیاری از افراد وجود ندارد واین موضوع از این وجه به شکاف طبقاتی دامن میزند؛ هرچند برداشتهشدن محدودیتهای جغرافیایی و بهرهوری همگان از دورههای آموزشی معتبر، قدمی روبهجلو در موضوع شکاف طبقاتی است.
ازدیگر ایراداتی که منتقدان به سیستم آموزش آنلاین وارد میکنند، نبود حس جمعی و کار گروهی است که همگی در دوران کرونا، معایبش را لمس کردیم.
در آینده، والد خوب، سرش در گوشی است
تعارض فضای تربیتی خانواده با فضای جدیدی که هوش مصنوعی ایجاد کرده، در نسل جدید بهخوبی به چشم میآید. پیشرفت هوش مصنوعی وعجینشدن زیست روزمره انسان با آنها درهرسنی که هستند، با وجود فایدههای شگفتیآور، معضلاتی را نیز برای تربیت و رشد نسل جدید با خود به همراه آورده است. برای مثال، چت جیپیتی میتواند به انواع سوالات پاسخ دهد و از آن برای انجام کارها و سرعتبخشیدن به فعالیتها استفاده میشود. در حالی که اگر خانوادهها با این پدیده آشنایی نداشته باشند، استفاده غلط از آن برای کودکان میتواند خطراتی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی و بهویژه چت جیپیتی، مبتنی بر اطلاعات منتشرشده در بستر فضای مجازی و کتابهای موجود در آن است. به همین خاطر میتواند پاسخهایی اشتباه و حتی یکسویه به پرسش مخاطب کودک و نوجوان ارائه دهد و جهت تربیت، فرزند را از هدف خانواده خارج کند.
از طرفی با وجود اینکه شرکت طراح چتجیپیتی توضیحاتی در مورد محدود کردن اطلاعات حساس و مضامین نامناسب بزرگسالان داده، با این حال سنین پایینتر ممکن است در معرض این اطلاعات نامناسب قرار بگیرند. از همین رو، اهمیت همراهی خانواده چندبرابر میشود.
هوش مصنوعی به جای ما فکر میکند؟!
هوش مصنوعی بستری ایجاد کرده تا برای صرفهجویی در زمان و هزینه، از طراحی و خلق به سمت مونتاژ و بازگردانی برویم. به وجود آمدن هوش مصنوعی عکسساز، مقالهنویس و...باعث خلاقیتزدایی شده که در سالهای آینده، گریبان نسل جدید را خواهد گرفت و معضلاتش نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی عکسساز در آغاز به کاربران دسترسی لازم را ارائه میداد تا کاربر با تعیین جزئیات، دستور طراحی تصویر موردنظر را صادر کند. رفتهرفته این ابزارها پیشرفتهتر شدند و امکانات متفاوتتری ارائه دادند.
هوش مصنوعی دارای ابزار نگارش است اما هنوز قادر به تولید محتوای کاملا منحصربهفرد و جذاب نیست؛ با این حال در شرایط خاص میتواند بسیار مفید باشد. با استفاده از این تولیدکنندههای محتوای متنی هوش مصنوعی، انسان میتواند کار خود را با سرعت و کیفیت بالاتری انجام دهد و متنهایی حرفهای و سازگار با برند خود خلق کند.
خلاقیت یا آفرینندگی، یعنی توان ساختن یا خلقکردن چیزی نو. خلاقیت مهمترین و اساسیترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادیترین عامل ایجاد ارزش است. مارگارت بودن، خلاقیت انسان را که مربوط به هوش طبیعی میشود، به دو نوع تقسیم میکند؛ خلاقیت روانشناختی یا شخصی و از سوی دیگر خلاقیت تاریخی.
اندیشمندان معتقدند تاکنون، هوش مصنوعی نتوانسته به خلاقیت واقعی از هر نوع برسد اما با وجود این، کمکگرفتن روزانه از هوشهای مصنوعی، باعث کاهش تنوعشناختی و در نهایت خلاقیتزدایی از بشر میشود.
ایجاد تعادل و آشتیدادن خلاقیت انسان با هوش مصنوعی غیرممکن نیست اما رسیدن به آن نیازمند شناخت تهدیدها و خطرهای احتمالی است که هوش مصنوعی در جهان ما ایجاد خواهد کرد.