این فیلم با محور اصلی تربیت صحیح فرزندان که حال و آینده آنها را میسازد، ساخته شده است. حضور غفاریان بهعنوان فیلمساز اول در دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو نشان میدهد این فیلم احتمالا از نظر هیأت انتخاب، شایستگیهای حضور در هر دو بخش را داشته است. همین موضوع بهانهای برای گفتوگو با این کارگردان میشود که در ادامه از نظر میگذرانید:
اگربخواهیدفیلمتان رابرایکسانی که آن راندیدند،تعریفکنید،چه چیزی درباره آن میگوییدوانگیزه شما ازساخت نپتون چهبود؟
ایده اولیه این فیلم در ابتدای سال ۱۴۰۰ در اختیار نویسنده یعنی مرجان ساداتی قرار گرفت و در پایان همان سال نگارش فیلمنامه را تمام کرد. انگیزه اصلی ساخت فیلم، همان یک خطی بود که در ابتدای داستان شکل گرفت؛ یعنی پدر و مادرها به بهانه ساخت آینده فرزندشان زندگیشان را در زمان حال فراموش میکنند و به عنوان مثال میگویند باید بیشتر کار کنیم تا برای فرزندمان آپارتمان بخریم و آنها نیازی به خرید مسکن نداشته باشند. در صورتی که اگر بچه را درست تربیت کنند، هنگام بزرگسالی خودش میتواند این کارها را انجام بدهد. آنچه در حال حاضر حذف شده، مربوط به از بین رفتن زمان حال بچهها و تربیت است که جزو وظیفه اصلی پدر و مادر است. در واقع این فیلم درباره روابط بین آدمهاست که از خانواده شروع میشود و به جامعه تسری پیدا میکند. در واقع مخاطبان با یک فیلم اجتماعی که تأکید ویژهای روی مسائل تربیتی دارد، مواجه هستند. با توجه به شرایط اجتماعی موجود در جامعه ما بیشتر به بخشهایی که از آن غفلت شده، پرداختهایم.
چه شد که نام نپتون را برای فیلم انتخاب کردید؟
نپتون سیارهای آرام با ظاهری شیک است که درونی متلاطم دارد و دلیل اصلی انتخاب نام فیلم به این موضوع مربوط میشود. البته خلاصهای هم از فیلم در فضای مجازی منتشر شده که یک سال نپتون، معادل ۱۶۵ سال زمین است؛ یعنی بچه یک ساله در نپتون یک پیر ۱۶۵ساله است روی زمین!
چه اتفاقاتی منجر به همکاری شما با بازیگرانی مانند آرمین رحیمیان و بهدخت ولیان شد؟
من سابقه مستندسازی دارم و از این سینما وارد سینمای داستانی شدم و به همین دلیل واقعی شدن فضا و داستان فیلم برایم خیلی اهمیت دارد. از ابتدای فیلمنامه هم که فیلمنامهنویس کار را مینوشت، روی واقعیشدن و انتخاب بازیگر بهطور همزمان تاکید داشتیم. چهرههای سینمای تجاری هیچگاه کمکی به فیلمهای امثال نپتون نداشتند، چون در این شکل فیلمها محتوا و قصه خیلی مهمتر از بخش تجاری کار است. در نپتون نیز بازیگران خوب با سابقه تئاتری حضور دارند و فیلمهایی که بازی کردند، از همین دست بوده است. بهعنوان مثال، خانم ولیان فیلم «امیر» و «دو طبقه روی پیلوت» را داشته و آقای رحیمیان هم پس از درخشش در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، هیچوقت کارهای تجاری انجام نداده است.دلیل اصلی انتخاب بازیگران همین موضوع بود وبا ارتباطی که این دو بازیگر با فیلمنامه برقرار کردند،تصمیم به همکاری گرفتیم. همچنین در این فیلم بچهها جزو بازیگران اصلی ما هستند، چون فیلم درباره تربیت فرزند است و این جزوغلفتهایی است که ما بزرگترها در تکاپوی روزمره خود داریم.
به نظر شما چه تفاوت تربیتی میان نسل امروز و گذشته وجود دارد؟
ما که در خانواده فرهنگی رشد کردیم و پدرم روانشناس کودک بود و از ابتدا این دقت و نظارت وجود داشت اما در حال صحبت درباره کلیت جامعه هستیم و متاسفانه برای تربیت نسل امروز نظارتی وجود ندارد. وقتی بچه خود را چند ساعتی به مهد کودک میسپاریم، چندان نمیتوانیم مطمئن باشیم که خروجی تربیتی این مهد، به چیزی که مدنظر تربیتی ماست، نزدیک باشد. وقتی ما بچه خود را بیشتر از نصف روز نمیبینیم، چه تضمینی وجود دارد که اتفاقات خوبی برایش بیفتد؟... آنچه ما در فیلم خود دنبال کردیم این بود که یادآوری کنیم مهمترین وظیفه امروز ما وقتی بچهای داریم، تربیت آن است، نه معاش او. این جزو نکاتی است که بعدها با اکران فیلم در جشنواره و بازخورد مخاطبان فیلم مشخص میشود چقدر در انتقال آن به مخاطبان موفق بودیم.
چقدر طول کشید این فیلم را بسازید و صحنهها و لوکیشنهای فیلم کجا بوده است؟
نوشتن فیلمنامه حدود یک سالونیم زمان برد؛ یعنی یک سال تهیه نسخه اولیه طول کشید و شش تا هشت ماه درگیر بازنویسی فیلمنامه بودیم و این بازنویسی در جریان پیشتولید ادامه داشت. در مجموع برای ساخت خود فیلم، حدود دو ماه پیشتولید و ۴۶جلسه فیلمبرداری داشتیم. در مورد لوکیشنها هم کل فیلم در تهران فیلمبرداری شده و تنوع لوکیشنی متفاوتی بالغ بر ۱۰ جای مختلف برای فیلمبرداری داشتیم که هم داخلی و هم خارجی بوده است. خدا را شکر، پروژه آرامی داشتیم که بهدرستی و با کمک حسین رامه، جانشین تهیهکننده مدیریت شد.
با توجه به ترکیب بازیگرانی که در فیلم به کار گرفتید، فکر میکنید فیلمتان گیشه داشته باشد یا اینکه اصلا به گیشه فکر نمیکنید و نفس فیلمسازی برای شما اهمیت دارد؟
اینکه بگویم گیشه برایم مهم نیست، دروغ است و هیچ فیلمسازی فیلمی نمیسازد که کسی آن را نبیند اما خود قصه و محتوایی که میسازم و قصد ارائه آن را به مخاطبان دارم، برایم اهمیت بیشتری دارد.این جزو مسائلی بوده است که از روز اول با فیلمنامهنویس در مورد آن به نتیجه رسیدیم و خوشبختانه در مسیر تولید، هم تهیهکننده و هم گروه تولید خیلی همراهی کردند تا آنچه میخواهیم را بتوانیم بسازیم. بههرحال، ما برای اکران عمومی فیلم هم تلاش میکنیم و اینطور نیست که بخواهیم رها کنیم و بگوییم فقط فیلم میسازیم، چون مخاطبان بخش جداییناپذیر سینما هستند و اگر مخاطبان با فیلم ارتباط برقرار نکنند، فیلمساز برنده نمیشود.
اگر جایزه بگیرید،مسیر فیلمسازی برای شما راحتترمیشود یاسختتریا اینکه کلا نفس فیلمسازی برای شماچقدراهمیت دارد؟
من از هنرستان در سینما فعالیت میکردم و ۲۲ سال است که در این رشته هستم و در تلویزیون هم بودم و مستندسازی انجام دادم. هیچوقت در این مسیر به این فکر نکردم که آیا جایزه میتواند مسیرم را تغییر دهد یا خیر، چون در این قسمت نفس فیلمساختن و کاری که دوست داشتم انجام دهم برایم مهمتر است.
سالهاست که جشنواره فیلم فجر برگزار میشود. فکر میکنید این جشنواره چه تأثیری روی مسیر سینمای ایران گذاشته و حضور فیلمسازان اول در کنار فیلمسازان حرفهای چقدر روی جریان سینما تأثیرگذار بوده است؟
باید قبول کنیم که جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد داخلی سینمای ایران است و از زمانی که ما هنرجو بودیم، بعد دانشجو شدیم، این جشنواره را پیگیری میکردیم. بالاخره بخش فیلماولیها سالهایی بود و در سالهایی نبود و خدا را شکر میکنم که امسال بخش فیلماولیها دوباره به جشنواره بازگشته و فیلم ما هم در هر دو بخش سودای سیمرغ و نگاه نو قرار گرفته است. همیشه اساتید به ما میگفتند شما فیلمتان را بسازید و بالاخره فیلم راههای نمایش خود را پیدا میکند که در کجا و به چه شیوهای میتواند دیده شود. به نظرم خود فیلمها و محتوای آنها بیشتر اهمیت دارد و شاید بعد از دیدن این فیلمها تازه بتوانیم بگوییم که مسیر سینمای ایران چه سمتوسویی یافته است، چون جشنواره فیلم فجر مسیر سینمای سال آینده را تعیین میکند.
قرارگرفتن فیلم در بخش سودای سیمرغ برای شما امیدبخش نیست؟
سودای سیمرغ، بخش اصلی جشنواره است و اگر بگویم اتفاق خوشایندی در این رابطه نیفتاده، دروغ گفتم. همه گروه ما حس خوبی نسبت به این ماجرا دارد. فقط دوست دارم به موضوعی اشاره کنم و آن اینکه یکبار برای ساخت این فیلم پیشتولید رفتم، اما با گروه قبلی تفاوت دیدگاه داشتیم و این پروژه در پیشتولید خوابید. پس از آن به همراه دوست عزیزم نیما اقلیما مشکلاتمان را با سیدضیا هاشمی در میان گذاشتیم و ایشان تهیهکننده جدید را (سیاوش امینپور) به ما معرفی کردند و این پروژه دوباره راهافتاد و به ثمر نشست. بنابراین، از سیدضیا هاشمی، رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان سینمای ایران تشکر میکنم که کمک کردند فیلم اولم را بسازم.
تربیت صحیح فرزندان نقطه اتکای «نپتون»
فیلم «نپتون» با محور اصلی تربیت صحیح فرزندان که حال و آینده آنها را میسازد، ساخته شده است. آنچه در این فیلم دنبال میشود، این است که مهمترین وظیفه امروز پدر و مادرها، تربیت فرزندان است. در واقع انگیزه اصلی ساخت نپتون این است که یادآوری کند پدر و مادرها به بهانه ساخت آینده فرزندشان، زندگیشان را در زمان حال فراموش میکنند. در صورتی که اگر پدر و مادرها، بچهها را بهدرستی تربیت کنند، هنگام بزرگسالی بچهها خودشان میتوانند این کارها را برای خود انجام دهند. آنچه در حال حاضر حذف شده، مربوط به از بین رفتن زمان حال بچهها و تربیت فرزندان است. آرمین رحیمیان که بسیاری بازی او را در فیلم «شبی که ماه کامل شد» نرگس آبیار، ستایش کردند، نقش اصلی فیلم را بازی میکند و بهدخت ولیان نقش اصلی دیگر فیلم را بر عهده دارد. «آسمان آفتابی نیست»، «امیر»، «تتو» و «دو طبقه روی پیلوت» از جمله آثاری است که این بازیگر در آن نقشآفرینی کرده و آخرین بار برای فیلم «امیر» در جشنواره فیلم فجر حاضر بود.