مدارس غیرانتفاعی اغلب در طراحی برنامه درسی خود در مقایسه با مدارس دولتی انعطاف بیشتری دارند و این انعطاف به آنها امکان میدهد با روندهای آموزشی جدید سازگار شوند و برنامههای خود را متناسب با نیازهای دانشآموزان خود تنظیم کنند.
یکی از معایب مدارس غیرانتفاعی مواجهه محدود با زمینههای مختلف اجتماعی اقتصادی است. مدارس غیرانتفاعی ممکن است زمینه اجتماعی اقتصادی همگنتری داشته باشند که میتواند فرصتهای دانشآموزان را برای تعامل و یادگیری از همسالان با زمینههای مختلف اجتماعی اقتصادی محدود کند. این عدم تنوع میتواند درک دانشآموزان از فرهنگها و دیدگاههای دیگر را محدود کند. همچنین میتواند توسعه مهارتها و تجربیات مورد نیاز دانشآموزان برای موفقیت در دنیای متنوع و جهانی شده را دشوارتر کند.
هزینه یکی از مهمترین اشکالات مدارس غیرانتفاعی است. مدارس غیرانتفاعی معمولا گرانتر از مدارس دولتی هستند و بسیاری از خانوادهها ممکن است قادر به پرداخت شهریه نباشند. این میتواند دسترسی به آموزش با کیفیت را برای بسیاری از دانشآموزان محدود کند و میتواند نابرابری اجتماعی اقتصادی را تداوم بخشد. در حالی که برخی از مدارس غیرانتفاعی کمکهای مالی یا بورس تحصیلی ارائه میدهند، این گزینهها ممکن است برای همه خانوادهها در دسترس نباشد یا فقط بخشی از هزینه را پوشش دهد.
یکی دیگر از نقاط ضعف احتمالی مدارس غیرانتفاعی انزوای اجتماعی است. مدارس غیرانتفاعی ممکن است به اندازه مدارس دولتی فرصتهای اجتماعی شدن را ارائه ندهند که میتواند قرار گرفتن دانشآموزان در معرض گروههای مختلف همسالان را محدود کند. دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی ممکن است از پیشینههای مشابهی برخوردار باشند و تجربیات مشابهی داشته باشند که میتواند منجر به عدم تنوع در بدن دانشآموزان شود. این میتواند تأثیر منفی بر رشد کودک داشته باشد؛ زیرا آنها ممکن است فرصتی برای یادگیری و تعامل با افراد از فرهنگها، نژادها یا پس زمینههای اجتماعی اقتصادی مختلف نداشته باشند.
نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت مدارس غیرانتفاعی در ایران
آموزش یک جنبه ضروری از رشد و تکامل هر کودک است و انتخاب مدرسه مناسب یک تصمیم حیاتی برای والدین است. مدارس غیرانتفاعی یک انتخاب محبوب برای بسیاری از والدین هستند که مزایا و معایب مختلفی را ارائه میدهند که باید به دقت ارزیابی شوند با طیف گستردهای از گزینههای موجود انتخاب بهترین مدرسه برای فرزندان همواره یک کار طاقت فرسا برای والدین است؛ اما بیشتر آنها تصور میکنند که مدارس غیرانتفاعی حتما از مدارس دولتی بهترند و به همین خاطر گاه در دام یک قضاوت از پیش تعیین شده قرار میگیرند. در این پژوهشنامه به جایگاه مدارس غیرانتفاعی در وضعیت کنونی نظام آموزش و پرورش و برخی مزایا و معایب آن پرداخته شده است.
تاریخچه مدارس غیرانتفاعی در ایران
مدارس غیرانتفاعی که به عنوان مدارس ملی شناخته میشدند به دست خیران و هیاتهای نیکوکار برپا میشدند و عموما هزینههای آنها از طریق هدایا، وقفها و ورودی ماهیانه شاگردان تأمین میشد. دولت نیز به چند مدرسه به اعتبار آیین نامههای خاص کمک مالی میکرد و در مقابل تعداد معدودی از دانشآموزان را به صورت رایگان به این مدارس ارسال میکرد. با توجه به اینکه دبستانهای دولتی رایگان بودند و در دبیرستانها هزینه کمی به عنوان ماهیانه از شاگردان دریافت میشد در دهههای آغازین جمهوری اسلامی مدارس غیرانتفاعی قادر به اخذ هزینههای لازم برای تأمین هزینههای مدرسه از دانشآموزان نبودند به همین دلیل درآمد آنها عمدتا کافی نبود و باوجود کمکهای دولت نمیتوانستند به صورت پایدار فعالیت خود را ادامه دهند. تعداد آنها در این دوره کاهش یافت، اما به طور کلی هرگز به کلی از بین نرفتند.
در اواخر این دوره مدارسی با امکانات آموزشی گسترده تأسیس شدند که تنها فرزندان اقشار ثروتمند و وابسته به حکومت میتوانستند از آنها بهرهمند شوند به دلیل شهریه بسیار بالا افراد عادی نمیتوانستند فرزندان خود را به این مدارس ارسال کنند و این نوع مدارس به تعداد کمی محدود بودند.
این روند تا اواخر دوره پهلوی ادامه یافت. پس از انقلاب اسلامی مدارس دولتی همچنان در قلب نظام آموزشی کشور قرار داشتند؛ اما به دلیل شروع جنگ تحمیلی و کسری بودجه در دوره انقلاب و جنگ دوباره موضوع مدارس غیرانتفاعی یا ملی به میان آمد؛ یک مسأله که تا به امروز هم در گفتمان مردم باقی مانده است.
نظام آموزش «مکتب» تا دوران قاجار توان مقابله با جریان آموزش جدید را داشت، اما پس از آن به ناچار تسلیم نظام آموزشی جدید شد. در میانه سال ۱۳۶۲ بود که بحث رایگان بودن یا نبودن آموزش در مدارس میان مسئولان مطرح شد جناح موسوم به چپ در آن زمان بیشتر طرفدار آموزش و پرورش رایگان تا پایان تحصیلات دانشگاهی بود، اما جناح موسوم به راست بیشتر طرفدار ادامه کار و توسعه مدارس مذهبی غیرانتفاعی مانند مدارس علوی و رفاه قبل از انقلاب بود همین اختلاف، اکبر پرورش را بر آن داشت که در آذر سال ۱۳۶۲ از شورای نگهبان تقاضا کند تفسیر خود از اصل سیام قانون اساسی را بیان کند شورای نگهبان در مرداد ۱۳۶۳ گفت: مستفاد از اصل سیام قانون، دولتی بودن آموزش و ممنوعیت تأسیس مدارس و دانشگاههای ملی به موجب قوانین عادی نیست. با این تفاسیر زمینه قانونی تأسیس مدارس غیردولتی فراهم شد. نزدیک به پایان جنگ تحمیلی و مقارن با شروع دوران سازندگی قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی در تاریخ سوم خرداد ۱۳۶۷ در مجلس به تصویب رسید.
تصور خانوادهها از مدارس غیرانتفاعی
دلایل متعددی وجود دارد که سبب میشود تا خانوادهها مدارس غیرانتفاعی را برای فرزندانشان بر مدارس دولتی ترجیح دهند.
کلاسهای کوچکتر: مدارس غیرانتفاعی اغلب اندازه کلاسهای کوچکتری دارند که میتواند توجه شخصی بیشتری را برای هر دانشآموز به دنبال داشته باشد این امر میتواند منجر به این تصور شود که دانشآموزان در مدارس غیرانتفاعی کیفیت بالاتری از آموزش دریافت میکنند.
منابع و امکانات: مدارس غیرانتفاعی ممکن است منابع و امکانات بهتری نسبت به برخی مدارس دولتی داشته باشند این منابع شامل تجهیزات پیشرفته، فناوری به روز و زیرساختهای اثربخش است که تصور یک محیط یادگیری پیشرفتهتر را ایجاد میکند.
کیفیت معلمان: مدارس غیرانتفاعی معلمان با کیفیت بالا را با ارائه حقوق و مزایای رقابتی جذب و حفظ میکنند این تصور که مدارس غیرانتفاعی دارای مربیان واجد شرایط و متعهدتری هستند احتمالا به این باور کمک کند که آنها آموزشعالی ارائه میدهند.. انعطاف پذیری در برنامه درسی: مدارس غیرانتفاعی اغلب در طراحی برنامه درسی خود در مقایسه با مدارس دولتی انعطاف بیشتری دارند و این انعطاف به آنها امکان میدهد با روندهای آموزشی جدید سازگار شوند و برنامههای خود را متناسب با نیازهای دانشآموزان خود تنظیم کنند.
مشارکت والدین: مدارس غیرانتفاعی ممکن است جامعه والدین فعال و متعهدتری داشته باشند. مشارکت والدین در آموزش فرزندانشان میتواند به یک محیط یادگیری مثبت کمک کند و ممکن است به عنوان یک مزیت نسبت به مدارس دولتی تلقی شود.
استانداردهای متفاوت: برخی از مدارس غیرانتفاعی به دلیل استقلال خود میتوانند استانداردهای تحصیلی و رفتاری بالاتری را تعیین و حفظ کنند. این امر منجر به این تصور میشود که مدارس غیرانتفاعی نظم و انضباط سختگیرانه و آکادمیک را اعمال میکنند.
فعالیتهای فوق برنامه: مدارس غیرانتفاعی اغلب طیف وسیعی از فعالیتهای فوق برنامه از جمله ورزش، هنر و باشگاه را ارائه میدهند. در دسترس بودن این فعالیتها باعث میشود تا برنامههای درسی آنها هم جامعتر و جذابتر باشد.
معایب مدارس غیرانتفاعی
مواجهه محدود با زمینههای مختلف اجتماعی-اقتصادی: یکی از معایب مدارس غیرانتفاعی مواجهه محدود با زمینههای مختلف اجتماعی اقتصادی است. مدارس غیرانتفاعی ممکن است زمینه اجتماعی - اقتصادی همگنتری داشته باشند که میتواند فرصتهای دانشآموزان را برای تعامل و یادگیری از همسالان با زمینههای مختلف اجتماعی-اقتصادی محدود کند. این عدم تنوع میتواند درک دانشآموزان از فرهنگها و دیدگاههای دیگر را محدود کند. همچنین میتواند توسعه مهارتها و تجربیات مورد نیاز دانشآموزان برای موفقیت در دنیای متنوع و جهانی شده را دشوارتر کند.
هزینه: هزینه یکی از مهمترین اشکالات مدارس غیرانتفاعی است. مدارس غیرانتفاعی معمولا گرانتر از مدارس دولتی هستند و بسیاری از خانوادهها ممکن است قادر به پرداخت شهریه نباشند. این میتواند دسترسی به آموزش باکیفیت را برای بسیاری از دانشآموزان محدود کند و میتواند نابرابری اجتماعی-اقتصادی را تداوم بخشد. در حالی که برخی از مدارس غیرانتفاعی کمکهای مالی یا بورس تحصیلی ارائه میدهند، این گزینهها ممکن است برای همه خانوادهها در دسترس نباشد یا فقط بخشی از هزینه را پوشش دهد.
تنوع محدود: یکی از مهمترین اشکالات مدارس غیرانتفاعی، تنوع محدود آنهاست. مدارس غیرانتفاعی تمایل دارند دانشآموزانی را با پیشینههای مشابه و با دیدگاههای مشابه ثبتنام کنند که میتواند منجر به عدم مواجهه با فرهنگها و ایدههای مختلف شود. این عدم تنوع میتواند برای تحصیلات و رشد کلی دانشآموز مضر باشد. برای دانشآموزان مهم است که در معرض طیف گستردهای از دیدگاهها و تجربیات قرار گیرند، به ویژه در دنیای امروزی که به طور فزایندهای متنوع است.
پذیرش انتخابی: یکی دیگر از معایب عمده مدارس غیرانتفاعی فرآیند پذیرش انتخابی آنهاست. مدارس غیرانتفاعی اغلب شرایط پذیرش سختگیرانهای دارند از جمله استانداردهای تحصیلی بالا، مصاحبه و آزمون. این انحصار میتواند برای بسیاری از خانوادهها آزاردهنده باشد؛ زیرا ممکن است تعداد دانشآموزانی را که قادر به حضور در مدرسه هستند محدود کند. علاوهبر این، فرآیند پذیرش میتواند بسیار رقابتی باشد و منجر به استرس و اضطراب برای دانشآموزان و والدین شود.
عدم پاسخگویی: مدارس غیرانتفاعی مشمول استانداردهای پاسخگویی مشابه مدارس دولتی نیستند. در حالی که مدارس دولتی باید استانداردهای آکادمیک و اخلاقی سختگیرانه تعیین شده توسط دولت را رعایت کنند، مدارس غیرانتفاعی مطابق با استانداردهای یکسانی نیستند. این عدم نظارت میتواند برای والدین نگرانکننده باشد؛ زیرا میخواهند اطمینان حاصل کنند که آموزش فرزندشان از بالاترین کیفیت برخوردار است. برای والدین مهم است که هر مدرسه غیرانتفاعی را که در نظر دارند به طور کامل مورد تحقیق و بررسی قرار دهند تا مطمئن شوند که انتظارات و استانداردهای آنها را برآورده میکند.
دسترسی محدود به خدمات آموزش ویژه: یکی از معایب مدارس غیرانتفاعی دسترسی محدود آنها به خدمات آموزش ویژه است. برخلاف مدارس دولتی، مدارس غیرانتفاعی ممکن است منابع یا تخصص یکسانی برای ارائه خدمات جامع آموزش ویژه به دانشآموزان دارای معلولیت نداشته باشند در حالی که برخی از مدارس غیرانتفاعی برنامهها و اقامتگاههای تخصصی ارائه میدهند، برخی دیگر ممکن است برای رسیدگی به دانشآموزان با نیازهای خاص مجهز نباشند. این میتواند فرصتها را برای دانشآموزان دارای معلولیت محدود کند و به طور بالقوه بر موفقیت تحصیلی آنها تأثیر بگذارد.
انتظارات تحصیلی بالاتر: مدارس غیرانتفاعی اغلب به دلیل انتظارات تحصیلی بالا شناخته میشوند که میتواند آموزش چالش برانگیز و سختگیرانهای را برای دانشآموزان فراهم کند. با این حال، این انتظارات همچنین میتواند یک محیط زودپز برای دانشآموزان ایجاد کند و باعث استرس و اضطراب شود؛ زیرا تلاش میکنند تا این استانداردها را برآورده کنند. علاوه بر این، این فشار میتواند منجر به تمرکز بیش از حد بر نمرات و نمرات آزمون شود و به طور بالقوه از سایر جنبههای مهم آموزش جامع، مانند یادگیری اجتماعی-عاطفی و رشد شخصیت غفلت شود.
انزوای اجتماعی: یکی دیگر از نقاط ضعف احتمالی مدارس غیرانتفاعی انزوای اجتماعی است مدارس غیرانتفاعی ممکن است به اندازه مدارس دولتی فرصتهای اجتماعی شدن را ارائه ندهند که میتواند قرار گرفتن دانشآموزان در معرض گروههای مختلف همسالان را محدود کند. دانشآموزان مدارس غیرانتفاعی ممکن است از پیشینههای مشابهی برخوردار باشند و تجربیات مشابهی داشته باشند که میتواند منجر به عدم تنوع در بدن دانشآموزان شود. این میتواند تأثیر منفی بر رشد کودک داشته باشد؛ زیرا آنها ممکن است فرصتی برای یادگیری و تعامل با افراد از فرهنگها، نژادها یثا پس زمینههای اجتماعی-اقتصادی مختلف نداشته باشند. والدین باید در نظر داشته باشند که آیا رشد اجتماعی فرزندشان با حضور در یک مدرسه غیرانتفاعی با دانشآموزی یا همگن متوقف میشود یا خیر.
جابهجایی معلمان بالاتر: در مدارس غیرانتفاعی، یکی از چالشهایی است که ممکن است تأثیرات منفی بر تحصیلات دانشآموزان داشته باشد. یکی از مزایای مدارس غیرانتفاعی انتخاب معلمان ماهر و متعهد است. این معلمان اغلب با تحصیلات و تجربه بالا به مدرسه میآیند و توانمندیهای فوقالعادهای در تدریس دارند، با این حال، یکی از معایب ممکن این است که این معلمان ممکن است به دلیل امکانات بهتر یا شرایط حقوقی و اجتماعی موجود در مدارس دیگر، به جابهجایی و تغییر محل کار بپردازند. یکی از چالشهای جابهجایی معلمان در مدارس غیرانتفاعی، نارضایتی و ناپایداری در تدریس است. زمانی که یک معلم ماهر و محبوب تصمیم به جابهجایی میگیرد، این امر میتواند بر تعلق و ارتباط دانشآموزان با معلم اثرگذار باشد. این احساس عدم استقرار ممکن است باعث بروز مشکلات رفتاری یا کاهش انگیزه دانشآموزان شود. علاوه بر این، تجربه معلمان جدید ممکن است با سبکها و روشهای تدریس معلم قبلی متفاوت باشد که موجب نارضایتی و عدم سازگاری دانشآموزان با معلم جدید گردد. از دیگر تأثیرات جابهجایی معلمان میتوان به تخریب پیوندهای مثبت بین معلم و دانشآموزان اشاره کرد. زمانی که یک معلم جدید وارد محیط تدریس میشود، نیاز به برقراری ارتباطات جدید و ایجاد پیوندهای فردی با دانشآموزان پیش میآید. این فرآیند زمانبر بوده و ممکن است در ابتدا بر برخی از دانشآموزان اثر بگذارد. در ضمن، جابهجایی معلمان میتواند به اختلال در تداوم برنامه درسی منجر شود. زمانی که یک معلم جدید وارد مدرسه میشود، احتمال دارد که با سیاستها، رویهها و نحوه تدریس متفاوتی مواجه شود. این تغییرات ممکن است منجر به عدم سازگاری با برنامه درسی قبلی شده و در نتیجه، به تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بینجامد.
جمعبندی و ملاحظات
در این نوشتار نقد و بررسی مزایا و معایب مدارس غیرانتفاعی از دیدگاه انصاف و برابری آموزشی ارائه شده است. با وجود فواید قابلتوجهی که این مدارس ممکن است برای دانشآموزان فراهم کنند، مسأله تبعات اجتماعی ناشی از عدم توجه به تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی، نقصانهای جدی را به همراه دارد.
استفاده از مدارس غیرانتفاعی، بهویژه در کشورهایی که نظام آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار است، به دنبال بهبود کیفیت آموزش و ایجاد شرایط مناسبتر برای یادگیری دانشآموزان است. این مدارس اغلب با حمایتهای مالی از طریق والدین، هیاتهای نیکوکار و اهداییها تأمین مالی میشوند؛ لذا با این امر به نظر میرسد که دانشآموزان بهرهمند از این نظام آموزشی، در مقایسه با دیگران، به تجهیزات و امکانات بهتری دسترسی دارند.
با این حال، نقدها و انتقاداتی نیز درباره این سیاست آموزشی مطرح شده است. یکی از این نقدها این است که مدارس غیرانتفاعی باعث تشدید اختلافات اجتماعی میشوند؛ زیرا تفاوتهای مالی میان دانشآموزان باعث میشود که افرادی از لایههای ثروتمندتر جامعه بتوانند به طور نسبی بهترین آموزش را دریافت کنند. این امر به چالش کشیدن اصل اصلی تعلیم و تربیت عادلانه و برابری فرصتهای آموزشی میپردازد. یکی از نکات مهم در اینجا این است که اگرچه مدارس غیرانتفاعی میتوانند برای دانشآموزان از طبقات اجتماعی بالا امکاناتی فراهم کنند، اما با فراموش کردن نیازها و حقوق قشر ضعیف جامعه، منجر به تشویق نابرابری میشود. بدون شک، تأمین منابع مالی برای مدارس غیرانتفاعی از طریق حمایتهای مالی والدین و اهداییها میتواند بهبود در کیفیت آموزش ایجاد کند، اما در عین حال، چالشها و مشکلات مربوط به افزایش اختلافات اجتماعی و تحریک نابرابری فرصتها، نباید نادیده گرفته شوند.
یکی از اصلیترین تأثیرات منفی این سیاست آموزشی این است که بر اساس قابلیت مالی خانوادهها، دانشآموزان به تجربههای آموزشی متفاوتی دسترسی پیدا میکنند؛ این امر باعث ایجاد دیوارههای نامرئی بین اقشار مختلف جامعه میشود و زمینهساز نابرابری در زمینه تحصیلات، شغل و زندگی اجتماعی خواهد بود.
برای حل این چالشها اقداماتی لازم است که به اهداف اجتماعی و تربیتی بلند مدت توجه داشته باشد. تحقیقات نشان میدهد که اقداماتی، چون تحقیق در زمینه تأمین منابع مالی بیشتر از سوی دولت برای مدارس عمومی، افزایش کیفیت آموزش در این مدارس و در نتیجه، کاهش تفاوتهای اجتماعی در حوزه تحصیلات میتواند مؤثر باشد. در نهایت، لازم است تا برای دستیابی به یک نظام آموزشی عادلانه و بدون تبعیض آموزش رایگان و یکسان برای همه دانشآموزان، به عنوان یک اصل اساسی مورد توجه قرار گیرد؛ این امر، باعث افزایش فرصتها، ترقی اجتماعی و توسعه پایدار جوامع خواهد شد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: