به مناسبت سالروز شهادت سیدشهیدان اهل قلم

روایت فتوحات عرفانی سیدمرتضی

متولیان ترویج و صیانت از دیدگاه سید شهیدان اهل قلم، مستند احمد را ندیده‌اند!

چه کسانی باید نسبت به جایزه آوینی حساس باشند؟

جایزه شهید آوینی سال‌هاست به یکی از مهم‌ترین بخش‌های جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» تبدیل شده‌است. جایزه‌ای متاثر از اندیشه مرتضی آوینی برای عمق دادن به روایت‌های حقیقی در سینمای مستند که بر جایگاه این هنرمند وارسته و انقلابی و نقش ممتازش در عرصه هنر سینما، به ویژه در عرصه سینمای مستند تمرکز داشت.
کد خبر: ۱۴۳۸۸۷۹

 
براساس آنچه متولیان جشنواره حقیقت در فراخوان عنوان می‌کنند، آثاری می‌توانند در این بخش شرکت کنند که با یکی از موضوعات مقاومت، دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، مطالبه‌گری و روشنگری مرتبط باشند. اما سؤال مهم اینجاست چه آثاری را می‌توان در جرگه منتخبان این بخش لحاظ کرد؟ چه متر و معیاری در انتخاب این آثار مدنظر است؟ آیا هر اثری که اعلام شود در حوزه انقلاب، مطالبه‌گری یا روشنگری است می‌تواند در این حوزه جای گیرد؟ چه کسانی‌ می‌توانند این افتخار را پیدا کنند جایزه آوینی را در دست گیرند؟ و در بطن همه این سوالات، این‌که اگر در اهدای جایزه خطایی صورت پذیرد چه نهاد و اشخاصی باید واکنش نشان دهند.نهایت پاسخ به این سوال، رسیدن به این جواب است که ورود مستندی همچون «احمد» در بخش جایزه آوینی صحیح است یا خیر و در ادامه آیا این مستند که بسیاری از منتقدان در نحوه موضعگیری‌های کارگردان آن، مواجهه با رخدادهای انقلاب و از همه مهم‌تر مصاحبه با اشخاصی که در تضاد فکری با شهید آوینی بودند، ایراد دارد، می‌تواند برنده جایزه‌ای باشد که عنوان آن با نام میداندار هنر روایت‌ها درآمیخته‌است.

چرا جایزه آوینی باید متمرکز بر اندیشه آوینی باشد؟
وقتی درباره شهید آوینی که او را نماد هنر انقلاب می‌دانند صحبت می‌کنیم، بی‌شک دیدگاه و اندیشه او مدنظر است وگرنه هنرمندان بسیار مطرح و الگویی در کشور به ویژه در حوزه مستند داریم که می‌توانستیم در سینما حقیقت این جایزه را به نام و یاد ایشان اعطا کنیم. به عبارتی وقتی نام شهید آوینی به میان می‌آید یعنی فراتر از آن‌که بدانیم آوینی که بود و چه شد، این است که بدانیم آوینی برای انقلاب چه گفت و چه کرد. به دیگر سخن آن‌که وقتی جایزه‌ای را در جشنواره‌ای که مهر حقیقت بر پیشانی متولیانش خورده، به نام ایشان مطرح می‌کنیم، یعنی قرار است آثاری را در این بخش تایید کنیم که با آرا و اندیشه شهید آوینی مرتبط است و نمی‌توانیم فقط نام او را ماندگار کنیم و خیلی ساده از کنار اندیشه او در حوزه انقلاب بگذریم. یعنی وقتی شهید آوینی تاکید دارد که هنرمند باید از غرض اندیشی آزاد باشد، اما در عین حال، هنر عین تعهد اجتماعی است؛ چرا که وجود انسان عین تعهد است و هنر نیز به مثابه جلوه انسان نمی‌تواند از تعهد فارغ باشد یا «اگر هنرمند نسبت به تاریخ و سرنوشت انسان و هویت فرهنگی خویش متعهد باشد، دیگر در پیله حدیث نفس خفه نخواهدشد. بال‌های پروانگی‌اش خواهد رست و پیله مقتضیات زمان و مکان را خواهد درید؛ چرا که انسان، هم می‌تواند محاط در مقتضیات زمان و مکان باشد و هم محیط بر آن؛ انسان هم می‌تواند محکوم تاریخ باشد و هم سازنده آن» باید متولیان در جایزه‌ای که به نام او مطرح می‌شود آن را نصب‌العین قرار دهند.
     
وجهه ارتباطی مستند احمد با جایزه آوینی چیست؟
در این‌که مستند احمد چه کیفیتی دارد و در نوع روایت و پرداخت آیا توانسته به یک اثر قابل قبول تبدیل شود، در حال حاضر کاری نداریم. در این‌که کارگردان این اثر نیز یک هنرمند خوش ذوق، با تجربه، حرفه‌ای و کاربلد هست نیز هیچ شبهه‌ای نداریم. بلکه به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که چرا مستند احمد جایزه آوینی را دریافت کرد/ چرا که اولا همان‌طور که برخی منتقدان در طول این دو هفته مطرح کردند، موضعگیری‌های مستند و شیوه مواجهه با رخدادها با نقص روبه‌روست به ویژه آن‌که این مستند همان‌طور که رزاق کریمی عنوان می‌کند یک مستند سیاسی است: «اتفاقا تصور ذهنی من از شنیده‌ها و گفته‌های شفاهی همین بود که احتمالا وجوه سیاسی فیلم پر رنگ‌تر خواهدبود.» لذا این‌که به راحتی با بهره‌گیری یک‌سری دیدگاه‌های خاص، مستندی سیاسی کار شود و خیلی سرسری و ساده بسیاری از موضوعات مهم و ابهام‌زایی را که سال‌هاست هیچ پاسخی برای آن داده نشده، بگذرد، موضوعی است که نمی‌شود به راحتی از کنار آن گذشت؛ چون این فیلم در بخش جایزه آوینی جشنواره سینما حقیقت رقابت می‌کند و باید با دقت به موضوعات انقلاب وارد شود. 

فیلمی فقط  مورد تایید حسن خمینی
این درحالی است که به گفته منتقدان اثر نه توانست به عمق حوادث متعدد تاریخی در بازه ۱۰ ساله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷ بپردازد و نه موضوع مستند چنین اقتضایی دارد؛ بنابراین نه ماجرای ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و نقش سیداحمد در آن شفاف می‌شود، نه ماجراهای دو پاره شدن حزب جمهوری اسلامی به جناح چپ و راست و ایده خط سوم احمدآقا روشن روایت می‌شود، نه ماجرای عزل آیت‌ا... منتظری و شائبه‌های تاثیرگذاری آقای خمینی در آن پاسخ شفاف می‌یابد، نه ماجرای اعدام‌های تابستان ۱۳۶۷ شکافته می‌شود، نه حتی به تغییر قانون اساسی اشاره می‌شود و... همه هستند و هیچ‌کدام نیستند و این یعنی ایجاد شبهه در جریان انقلاب به جای باز کردن حقایق و روشنگری یک مطالبه چهاردهه‌ای. این موضوع زمانی مهم و استراتژیک محسوب می‌شود که رزاق کریمی در گفت‌وگو با ایرنا اعلام می‌کند: مهم‌ترین انگیزه من برای ساخت فیلم «احمد» توجه به دغدغه نسل جوان برای شناخت بهتر یادگار امام(ره) بود. اما در احمد، مستندی را می‌بینیم که به گفته کارگردان فقط مهر تایید سیدحسن خمینی فرزند یادگار امام را دارد و نگاه منتقدان چیزی دیگری است. این مستند نه تنها پاسخی به دغدغه نسل انقلاب نمی‌دهد بلکه شبهاتی را نیز برای نسل آینده ایران ایجاد می‌کند. از همه مهم‌تر وقتی جایزه آوینی به این فیلم داده می‌شود به این معنی است که احمد مهر تایید انقلاب را هم دارد! که به نظر می‌رسد جای بحث دقیق‌تر کارشناسان و اهل فن را می‌طلبد.
     
مهندسی دیدگاه‌ها و تفکرات 
در کنار این موضوع، طرح روایت با بهره‌گیری از صاحب‌نظران و شخصیت‌هایی که با افکار آوینی هیچ سنخیتی نداشته و نمی‌توان از کنار آن به راحتی گذر کرد. رزاق کریمی در گفت‌وگو با فارس دو دلیل بحث برانگیز برای آن مطرح کرد. اول آن‌که «اصولا فضای سیاسی سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب و حتی تا زمان فوت سیداحمد خمینی فضایی متشکل از جناح‌بندی‌های سیاسی کنونی نبود»! و عجیب‌تر از آن، این‌که « آنچه من می‌دانم این است که تهیه‌کننده کار آقای غلامعلی اصغریان با بیش از ۳۰ نفر تماس گرفتند تا مقابل دوربین حاضر شوند و روایتی صریح و دقیق از تمام سؤالات و ابهاماتی که در ارتباط با سیداحمد خمینی وجود داشت، ارائه کنند. اما بسیاری از افراد تمایلی نداشتند مقابل دوربین حاضر شوند و اگر روایت و مستند به قول برخی منتقدان به سمت جناحی خاص یا حضور نداشتن یک جناح سیاسی دیگر رفته‌اند، به این دلیل است که نفرات حاضر مقابل دوربین تمام کسانی هستند که قبول کردند مقابل دوربین بنشینند و صحبت کنند!»موضوعاتی که نه تنها مخاطب را قانع نمی‌کند بلکه بر این تصور است که این اثر به دنبال ماندگار کردن یک‌سری نکات خاص از دهه‌های اول انقلاب است قطعیت می‌دهد؛ تصوری که با حذف افکار و اندیشه آوینی که از گذشته دور جریان شبه‌روشنفکر به دنبال آن بوده‌اند، ارتباط مستقیم دارد.
     
آنان که چشم دیدن آوینی را نداشتند
اما همان آوینی در سال‌های حیات یک‌تنه در مقابل انحصار ایجاد شده آن روزهای عرصه فرهنگ ایستاد. تاریخ فراموش نمی‌کند او وقتی عکس جوان بوسنیایی را با پیشانی‌بند یازهرا روی جلد مجله سوره زد، براساس اعلام خبرگزاری مهر، سیدمحمد خاتمی وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، با انگ تهاجم فرهنگی و مغایرت با شئونات اسلامی او را توبیخ کرد یا وقتی مستند «خنجر و شقایق» را در جنگ بوسنی ساخت تا در جنگ روایت‌ها انقلاب اسلامی را دست برتر کند، براساس اعلام خبرگزاری دانشجو محمد هاشمی صدایش را از روی مستند پاک کرد و تبدیل به کلیپی چند دقیقه‌ای کرد و چندی بعد روایت فتح را هم از او گرفت.همان‌روزهایی را می‌گوییم که خیلی‌ها حرف غربی‌ها را می‌پسندیدند و به توسعه، دل بسته بودند و سینمای روشنفکری در اوج بود. اما شهید آوینی یک‌تنه در مقابل آنها ایستاد چون به آینده انقلاب امیدوار بود و می‌دانست تفکر خیلی از آنهایی که در کاخ سفید سلفی می‌گیرند نتیجه‌ای برای انقلاب ندارد. و حالا چطور می‌شود مستندی از دل این گروه تولید می‌شود و در جشنواره جایزه‌ای به نام همین آوینی را می‌گیرد؟!

چرا اصلاحاتی‌ها اعتراض نکردند!
این‌که چرا مصاحبه‌شوندگان که مطمئنا همواره خود را مخالف افکار آوینی می‌دانستند، اعتراضی به ورود آن در جایزه آوینی نکردند تا حدودی قابل درک است؛ زیرا می‌تواند همراستا با افکار آنها باشد برای تحریف تاریخ و اندیشه‌های آوینی. اما موضوع اصلی این است که چرا متولیان حوزه اندیشه آوینی با وجود انتقادات رسانه‌ای عکس‌العملی ــ مثبت یا منفی ــ به دریافت جایزه آوینی توسط مستند احمد نداشتند.
     
نهادهای متولی کجایند؟!
با مروری گذرا به سازمان‌ها و موسساتی که با نام و اندیشه شهید آوینی گره خورده‌اند، سه موسسه برجسته‌ و با اهمیت‌تر جلوه می‌کنند. بنیاد روایت فتح، موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی و انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس؛ سه موسسه‌ای که همان‌طور که از نام‌شان پیداست، تمرکزشان بر معرفی اندیشه و افکار شهید آوینی است. مثلا راهبرد بنیاد روایت فتح تکیه بر اندیشه شهید آوینی در طی طریق روایت فتح (به واسطه‌ تفصیلات فوق) و رجوع به سایر اندیشمندان هنر انقلاب است و بهره‌برداری و الهام‌گیری از آرای ایشان، در دو محور عملی یعنی احیای سبک و مکتب روایت فتح در تمام فعالیت‌ها و تولیدات نظری و هنری بنیاد؛ یعنی ثبت و ضبط و سندپردازی علمی از نظریه‌ روایت فتح.

حضرات فیلم را ندیده‌اند
اما چرا با وجود این‌همه انتقاد به مستند احمد، هنوز این موسسات نظر خود را راجع به آن اعلام نکرده‌اند؟ چرا با وجود انتقادات رسانه‌ای هیچ واکنشی به انتخاب مستند در جایزه شهید آوینی نداشتند؟برای پاسخ به این سؤالات ابتدا طی تماس تلفنی با محمدیاشار نادری مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت فتح موضوع را با ایشان مطرح کردم. ایشان با اشاره به این‌که متاسفانه مستند احمد را ندیده، وعده یک مصاحبه به ما داد که متاسفانه با وجود تماس مکرر هنوز محقق نشده‌است.گفت‌وگویی نیز با سیدمحمد حسینی، مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس داشتیم. ایشان نیز مستند احمد را ندیده‌بود.از او پرسیدم انتقادات زیادی به مستند احمد وجود دارد، آیا احساس نمی‌کنید انجمن شما باید نسبت به این انتقادات، واکنش نشان دهد؟ او گفت: من متاسفانه مستند احمد را ندیده‌ایم و نمی‌توانم درباره آن قضاوت کنم. او در پاسخ به این پرسش که ما سه موسسه بزرگ مرتبط با شهید آوینی داریم و یک جایزه خاص در سینما به نام شهید آوینی ، چرا متولیان این حوزه تمرکزی به آن ندارند، گفت: این‌که من اثری را ببینم آیا قضاوت من در تغییر رای داوران تاثیر خواهدداشت، پاسخ من منفی است و هیچ تاثیری ندارد. پرسیدم آیا قرار نیست نسبت به این مستند که مورد نقد قرار گرفته، واکنشی داشته باشید. وی پاسخ داد: بله بعد از دیدن مستند حتما واکنشی خواهیم داشت.موسسه فرهنگی و هنری شهید آوینی، سومین موسسه‌ای بود که برای رسیدن به پاسخ با آنها ارتباط گرفتیم. متاسفانه با وجود تماس‌های مکرر، مدیرعامل این موسسه پاسخگوی ما نشد. هرچند در گفت‌وگو با یک منبع آگاه در ان موسسه که علاقه‌ای به فاش شدن نامش نداشت، عنوان شد این مستند را هیچ یک از مدیران این موسسه، ندیده‌اند.
     
هوشمندانه عمل کنیم
بی‌شک وقتی موسسه یا نهادها با عنوانی خاص در جامعه معرفی می‌شوند، معنا و مفهوم آن در میان عموم آن است که قرار است زیر پرچم آن شخص گام بردارد. اندیشه او را بشناسد، با رصد کامل رویدادها و اتفاقات حول محور آن و نیز انتقادات و اهمال‌کاری‌های احتمالی در مسیر معرفی و انتقال اندیشه او جانبداری معقولانه کرده و در نهایت در شناساندن نام و یاد او تلاش کند. جایزه آوینی تنها جایزه سینمایی به نام این متفکر است و جالب‌تر آن‌که یکی از مهم‌ترین بخش‌های جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به حساب می‌آید. این‌که متولیان این حوزه، آثاری را که با نام شهید آوینی انتخاب می‌شوند، ببینند نه تنها انتظار زیادی نیست، بلکه انتظار جامعه آن است که در این حیطه ورود کند و نسبت به اتفاقات مثبت و منفی آن پویا باشد. جام‌جم منتظر است متولیان این حوزه ضمن تماشای مستند، نسبت به آن واکنش نشان دهند و در صورت مغایرت آن با اندیشه آوینی، نسبت به بازپس گیری آن اقدام کنند.

یک بام و دو هوای یک موسسه
در حالی که فیلم «احمد» برخلاف نظر کارگردان فیلم با اصرار تهیه‌کننده آن، موسسه عروج وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(ره) به هفدهمین جشنواره فیلم حقیقت آمد و جایزه دوم آوینی را هم گرفت، این موسسه درباره سایر آثاری که در زیرمجموعه آنها ساخته می‌شود، حساسیتی نشان نمی‌دهد. به عنوان مثال، هیچ تلاشی برای اکران مستند «دلیل آفتاب» به کارگردانی علیرضا محمدی که از سوی موسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(ره) ساخته شده و نگاهی پژوهشی به هشت سال دفاع‌مقدس و نقش فرماندهی امام(ره) و کمک‌های سید احمد دارد و فیلمی روشنگر برای نسل جوان محسوب می‌شود، ندارد اما مستندی با رویکرد سیاسی را به شیوه‌های مختلف تبلیغ و حتی برای حضور در جشنواره‌ حقیقت و گرفتن جایزه برای آن رایزنی می‌کند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها