روند تحول در حقوق و مسئولیتهای اجتماعی زنان در طول تاریخ همواره با حساسیتهایی همراه بود. هرچند نقش زنان در خانواده و حضور آنان در جامعه مؤثر و ازاهمیت ویژهای برخوردار است، اما حضورشان درجامعه در حد ضرورت و برطرفساختن نیازهای جامعه و طبق بیانات رهبر معظم انقلاب در حد واجب کفایی و با توجه به اصل عفاف بدون اشکال است. البته در دیدار ایشان با اقشار مختلف بانوان فرمودند: «در مدیریتهای گوناگون، مشاغل گوناگون اجتماعی و دولتی، حضور زنان هیچ محدودیتی ندارد» که در اینجا بحث شایستهسالاری را نیز مطرح میکنند. این درحالیاست که تعالیم اسلام هرگزحضور زن درجامعه را درمقابل حرفههای اجتماعی، مشاغل اقتصادی و... منع نکرده است، چراکه بقای نظام اجتماعی ایجاب میکند افراد به مشاغل گوناگون بپردازند و به نیازهای جامعه پاسخ دهند. در این بین آنچه که دارای اهمیت است، حفظ شرافت و عفت زن است. البته عدالت جنسیتی و شایستهسالاری نیز از مفاهیمی است که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره کردهاند و باید دید که تفاوتهای میان زن و مرد چه تاثیراتی را بر موضوع اشتغال زنان ایجاد میکند. در خصوص بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف بانوان سراغ مهدیه شادمانی، پژوهشگر و فعال حوزه زنان رفتیم تا نظرات او را در این خصوص جویا شویم.
رهبرمعظم انقلاب در قسمتی ازبیاناتشان دراین دیدارمیفرمایند که «برابری جنسیتی درهمه جا نیست بلکه عدالت جنسیتی در همه جا معتبر است.» چگونه این عدالت جنسیتی در همهجا برقرار میشود؟
عدالت جنسیتی یعنی رعایت تناسب بین زن و مرد، در دسترسی به همه امکانات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، به گونهای که ظلمی برای هر دو جنس صورت نگیرد. با توجه به اهمیت نقش زنان در توسعه پایدار، در بحث عدالت جنسیتی ما نیازمند تامین شاخصهایی برای این عدالت هستیم. همچنین باید معیارهای تحقق آن در سیاست گذاریهای عمومی کشور مشخص شود. مشکل اصلی برای تحقق این عدالت، عدم وفاق در مفهومشناسی عدالت جنسیتی است. بهجز گروهی که تمایل به افکار لیبرال و غربی دارند و معتقد به برابری جنسیتی هستند، ما از سمت حاکمیت هم شاهد یک مفهومشناسی مشترک نیستیم. آن چیزی که در کشور ما در بحث عدالت جنسیتی مطرح است رویکرد حساسیت جنسیتی است نه بیطرفی جنسیتی؛ اما آنچه در غرب شاهد آن هستیم این مسأله است که زن و مرد در تمام امور بدون توجه به تفاوتهای جسمی و روحی مشارکت دارند، ولی در کشور هم به روحیات و هم تفاوتهای فطری، جسمی و جنسی زن و مرد نیز توجه میشود. بنابراین اگر بخواهیم عدالت جنسیتی را در سیاستگذاری عمومی کشور محقق کنیم باید به چند عامل توجه داشته باشیم. مصداقیابی و مفهومشناسی کنیم. متاسفانه ما تعریف واحدی از عدالت جنسیتی نداریم. باید متناسب با قوانین و فرهنگ کشور برنامهریزی کنیم. یعنی فرهنگ بومی و قوانین اسلامی ما بسیار در مفهومشناسی این موضوع مهم است. باید یک موازنه بین حقوق و تکالیف زن و مرد ایجاد شود.
در بخش دیگری حضرت آیتا... خامنهای میفرمایند: «در مدیریتها و مشاغل گوناگون اجتماعی و دولتی حضور زنان هیچ محدودیتی ندارد چراکه ملاک شایستهسالاری است.» بر این اساس چه موانعی برای حضور موثر زنان وجود دارد؟
با وجود اینکه زنان نقش زیادی در توسعه پایدار دارند و از عاملان و ذینفعان آن هستند ولی متاسفانه میبینیم که در فعالیتهای مختلف بهخصوص در فعالیتهای اقتصادی و تصمیمگیری و تصمیمسازیهای سیاسی سهم اندکی دارند، ولی آنچه در مشارکت سیاسی باید به آن توجه داشت، هم نقش توده زنان و هم نقش نخبگان زن است اما در واقعیت حرکت برجستهای را نمیبینیم. البته عوامل مختلفی برای مشارکت غیرفعال زنان دخیل است. بافت جسمی و فیزیکی زن و مرد و همچنین روحی و اخلاقی آنها با یکدیگر متفاوت است. این موضوع باعث میشود که زنان کارایی لازم برای انجام برخی از امور نسبت به مردان را داشته باشند. بحث دیگر نوع جامعهپذیری جنسیتی و محدودیتهای زنان در حوزه اشتغال و دشواریهایی در مباحث اقامتی برای آنان است.
تعریف شما از شایستهسالاری چیست؟ آیا مصادیقی از آن برای زنان وجود دارد؟
آنچه دراینخصوص درجامعه محقق شده، با وجود اینکه شاهد حضور فعال بانوان درمشارکت سیاسی درسطح نخبگان هستیم، متاسفانه زمینهسازی شایستهسالاری وجودنداشته است. مؤلفههای مختلفی همچون موقعیت اجتماعی یا استفاده از موقعیت خانوادگی بوده است. مواردی که فرد درمشاغل مختلف ودرفرصتهای تصمیمسازی در کشور حضور پیدا کرده است. بنابراین اگر ما ازمشارکت فعال بانوان بهخصوص در سطح نخبگان و در جایگاه تصمیمسازی صحبت میکنیم، حتما باید به بحث شایستهسالاری نیز توجه نماییم. دراینجا این سؤال مطرح میشود آیا افرادی که میخواهند در جایگاههای مدیریتی در سطح کشور قرار بگیرند واقعا توانمندی خاص خود را دارند یا براساس موقعیت اجتماعی برای گرفتن یک پست مدیریتی حرکت میکنند؟ برخی از بانوان بهدلیل موقعیت اجتماعی، منصبی را میگیرند که از اجرای آن ناتوان هستند و مهارت لازم را پیدا نکردهاند. همین موضوع در دید بقیه یک تجربه و تصویرسازی منفی از ورود بانوان در مشارکتهای اجتماعی و سیاسی ایجاد میکند.