ترور به وقت شکست | اسرائیل برای نجات از باتلاق غزه به فاز تروریستی روی آورده است

در عریان‌ترین سطح تحلیل این رذالت تروریستی، اسرائیل می‌کوشد تا شکست خود در غزه را پس از ۸۰ روز مقاومت جانانه، پنهان کند و رسانه‌ها و افکارعمومی جهان را متوجه درگیری‌های تازه‌ای کند تا در پی آن قدرت ادامه جنایات در غزه را بیابد.

صهیونیست‌ها در هفته‌های اخیر زیر سنگین‌ترین فشار‌های رسانه‌ای در سزح جهان هستند که چرا نسل‌کشی در غزه را تمام نمی‌کنند. حالا اسرائیل می‌کوشد با تغییر زمین بازی از غزه به سوریه، رسانه‌ها را معطوف به درگیری‌های دیگری کند.

در همین راستا نه فقط اسرائیل در زینبیه دست به عملیات تروریستی می‌زند، بلکه آمریکا نیز در عراق، پایگاه نیرو‌های مقاومت را هدف حملات خود قرار می‌دهد.

اما در لایه بعدی تحلیلی باید به این نکته توجه داشت که صهیونیست‌ها از همان آغاز عملیات طوفان الاقصی سعی کردند جبهه درگیری خود را به ایران گسترش داده و واشنگتن و متحدانشان را وادارند تا با کشورملن وارد جنگ شوند.

قدرت بالای بازدارندگی تهران به آن‌ها هیچگاه جرات آن را نداد که در این تله بیفتند، اما تل‌آویو آشکارا می‌کوشید ایران را وارد منازعه‌ای منطقه‌ای کند و کشورمان را در برابر دولت‌های عربی محافظه‌کار و کشور‌های غربی و شرقی دوست اسرائیل قرار دهد.

حالا با ترور شهید سید رضی موسوی، صهیونیست‌ها یکبار دیگر نشان دادند که علاقه‌مندند ایران با رفتاری هیجانی، پای خود را به آتش جنگ منطقه‌ای گشوده و جنایات اسرائیل را به حاشیه ببرد.

صهیونیست‌ها دهه‌هاست با مظلوم‌نمایی، از جهان باج می‌گیرند تا قدرت را تثبیت کنند. آن‌ها گاه افسانه هلوکاست را می‌پرورانند و گاه با سرمایه‌گذاری در هالیوود، موسیقی، رسانه و بازی‌های رایانه‌ای، خود را مظلوم تاریخ جا می‌زنند.

اما جنگ غزه، نقاب از چهره ظالم و تروریست صهیونیست‌ها انداخته و جهان را علیه آن‌ها بسبج کرده است؛ بنابراین آن‌ها نیاز به دشمنی مانند ایران دارند تا به بهانه جنگ با ایران، قساوت و کودک‌کُشی خود را توجیه کنند.

در سطح تحلیل داخلی نیز صهیونیست‌ها برای آنکه قدرت حفظ انسجام نیرو‌های سیاسی را داشته باشند، ناچارند جنگ را ادامه دهند. پایان جنگ برای نتانیاهو و دولت ائتلافی او به معنای وداع همیشگی با قدرت است؛ بنابراین او دست به هر کاری می‌زند تا مانع از خاموش شدن آتش جنگ شود. وی امیدوار است با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست حمهوری آمریکا، دولت ایالات متحده مجبور شود همراهی بیشتری با تل‌آویو در جنگ نشان دهد.

تداوم جنگ همچنین به اسراییل فرصت خواهد داد طرح جایگزین کردن کانال سوئز را پیش برده و تغییرات ساختاری بیشتری در اراضی اشغالی بوجود آورد.

همچنین صهیونیست‌ها در هفته‌های اخیر با جبهه جدیدی از مقاومت در دریای سرخ روبرو شده‌اند که امنیت تجارت دریایی آن‌ها را از بین برده و شریان حیاتی‌شان را قطع کرده است.

اسرائیل با عملیات تروریستی خود در زینبیه سوریه، می‌خواهد چنان جنگ وسیعی در منطقه به راه بیندازد تا با کمک متحدان غربی، آبروریزی شکست از حوثی‌های یمن فراموش شود.

با این همه، روشن لست که اهداف این ترور وقیحانه محقق نخواهد شد، چراکه قدرت بازدارندگی ایران به حدی است که دولت‌های دوست اسرائیل، صهیونیست‌ها را از این رویارویی بر حذر خواهند داشت.

در جریان تشکیل ائتلاف آمریکایی در دریای سرخ شاهد بودیم که بسیاری از کشور‌ها حاضر به همراهی با آمریکا نشدند چراکه بیم درگیر شدن با تهران داشتند.

افزون بر این، واکنش تهران به چنسن ترورهایی، هوشمندانه‌تر از آن است که بخواهد پازل اسرائیلی را تکمیل کند. ایران از عملیات هفتم اکتبر تا به این سو، نوعی راهبرد صبر استراتژیک را در پیش گرفته تا به این ترتیب اسرائیل از درون روند فروپاشی را طی کند. به باور تئورسین‌های سیاست خارجی در ایران، اسرائیل از داخل در حال اضمحلال است و ادامه روند فعلی این رژیم را در هم می‌شکند؛ بنابراین هرگونه جنگ جدید می‌تواند به شانس بقای رژیم اشغالگر کمک کند.

به این ترتیب پاسخ ایران به ترور‌های صهیونیستی پاسخ‌های غافلگیرکننده‌ای خواهد بود که اسراییل و متحدانش به آن فکر نمی‌کنند. پاسخ‌هایی که قطعه‌ای دیگر از پازل نابودی نهایی اشغالگران قدس باشد.