در ایام اغتشاشات سال گذشته به بهانه مرگ مهسا امینی، اگر صفحات بازیگری که علیه جمهوری اسلامی موضع نگرفته را نگاه میکردیم، در قسمت نظرات، انبوهی از توهین و تهدید مشاهده میشد که بازیگران را وادار به حمایت از آشوب میکردند. اما تهدید بازیگران توسط چه کسانی صورت میگرفت؟
جریان نفاق و یگان ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی دو پایگاه بزرگ در فضای مجازی هستند که برای پیشبرد اهداف براندازی و ضدایرانی فعالیت مجازی میکنند. تصاویر و شواهدی وجود دارد دارد که گروهک تروریستی مجاهدین خلق در فضای مجازی لشکر فیک مجازی دارد. همچنین کسانی که به یگان ۸۲۰۰ جذب شده اند، برای رواج اندیشههای صهیونیستی و نفوذ در جهان عرب و مسموم کردن فرهنگ و تفکرات آنان و نیز ضربه زدن به ارزشهای اخلاقی و انسانی و عقیدتی به کار گرفته شدهاند و در واقع این جمع، یک ارتش سایبری را تشکیل دادهاند تا در فضای مجازی اهداف خاصی را دنبال کنند.
فعالیت جریان نفاق در فضای مجازی
فعالیت گردان ۸۲۰۰ اسرائیل در فضای مجازی
«حمیدهیراد» اولین هنرمندی بود که پرده از حجم فشار کامنتهای تهدیدآمیز برداشت و نوشت: «روی حرفم با اون کسانی که با ربات یا پیجهای فِیک به من و دوستانم که خواننده و یا بازیگر و ورزشکار هستند و معلومه از طرف کی حمله میکنند و دور از جون مردمم، هر چیزی که لایق خودشون و خانوادهشون هست رو به ما عنوان میدن... من نه سلبریتی هستم و نه هیچ کسی، منم مثل تک تک مردمم هستم فقط شغلم فرق میکنه همین... تویی که با پیج فِیک میای میگی در مورد کنسرت و هزار تا چیز دیگه حرف میزنی حتی نمیتونی درک کنی که چندتا انسان ازین راه خرج زن و بچهشون رو میدن و من خبر دارم که چند نفرشون تو اوضاع بی پولی و کرونا که شغل ما تعطیل شد، طلاق گرفتن و زندگیشون نابود شد در حالی که همو دوست داشتن و منی که تو این همه سال با درد و بیماری و هزار بدبختی به اینجا رسیدم و مردمم منو کردن «حمید هیراد» تا حالا شده خم به ابرو بیارم... من کی برای کنسرت و پول کار کردم که این دومین بارش باشه... من عاشق موسیقی هستم و زندگیمو براش دادم از بچگی. تو میتونی ماهی پنجاه میلیون پول قرص و داروی منو بدی که الان اینو میگی، این حرفمو کسایی که تو خانوادهشون و نزدیکانشون این بیماری رو دارن میدونن من چی میگم... خستم واقعا و تا الان هم لال شدم و چیزی نگفتم... اگر فکر میکنی این پیج بهت آرامش و حال خوب نمیده چرا میای... واقعا سواله؟! به عشق شما نفس کشیدم و همیشه امیدوار بودم، چون شمارو دارم... این حرفا درد و دلای همهی هنرمندا و ورزشکاراست... امیدوارم یه روزی سر خاکم روت بشه بیای و اونجا نگی حلالم کن... وقتی هستیم قدر همو بدونیم نه اون موقع که رفتیم. زندگی خیلی کوتاهه بخدا ارزش نداره. خدارو شکر اول خدا و بعد مردمم همیشه پشتم بودن منم کنارشون هستم. قضاوت کار خداست همین... خاک پای ایران و ایرانی/ حمید هیراد»
در روزهای اغتشاشات زمان بازگویی حقایق توسط هنرمندان نبود، ولی حمید هیراد این جرات را به خرج داد و از علت موضعگیری برخی هنرمندان پرده برداشت. حالا یک سال از اغتشاشات ۱۴۰۱ گذشته و سلبریتیها در حال بیان حقایقی هستند که بیش از یک سال آن را پنهان نگه داشته بودند!
«الهام حمیدی» بازیگر سینما درباره فحاشیهای فضای مجازی و هجمههای اکانتهای فیک مینویسد: «در جشنواره فیلم فجر و جامجهانی مجبور به سکوتمان کردند. بازیگر سینما و تلویزیون: جلوگیری از شادی فوتبالیستها در جام جهانی و فحاشی به هنرمندان در جشنواره فجر، «تحمیل سکوت» بود. اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای سیل توهینهای مختلف را بههمراه دارد؛ این موضوع با فرهنگ مردم ایران همخوانی ندارد.»
«لیندا کیانی» نیز دیگر سینما مینویسد: «عده زیادى هستند که سازماندهى شده میان زیر پست هاى من و همکارانم و یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتى سعى دارن که جلوى حق گویى ماهارو بگیرن هدفشونم اینه که ما رو اسیر مارپیچ سکوت کنند. برام مهم شد و خواستم از این تریبون به همکارانم توصیه کنم که حواستون باشه تو دام نیوفتید.» جالب اینجاست که احسان کرمی که محصول همین لشکر فیک است با توهم براندازی ایران رفت، وی نیز این پست را لایک کرده است!
«متین ستوده» بازیگر سینما و تلویزیون: «بعداز اظهارنظر بعضی از همکارانم دربارهٔ توهینهای مجازی به شخصیتهای رسانهای خیلی دلگیر شدم؛ چون پارسال در همین ایام خیلیها از ترس شنیدن توهین و فحاشی نمیتوانستند فعالیت کنند.»
شاید در روزهای آینده شاهد اعترافات بیشتری در این موضوع باشیم، اما این اعترافها چیز عجیبی نیست، زیرا بسیاری از سلبریتیها در دام فیکنیوزها و ربات افتادند و بر اساس هدف و خواست آنها رفتار کردند، ولی در فضای فعلی، برای خروج از فشار یکساله و همچنین برای آینده اجتماعیشان، نیاز است که واقعیتها را بازگو کنند اگرچه دیر، ولی همین اعتراف دیرهنگام نیز ثمرات مثبتی را برای جامعه به همراه دارد.
یک تاریخپژوه: تهدید هنرمندی که میخواهد با جمهوری اسلامی کار کند، سنت منافقین است
نگه داشتن یک فضای دوگانه کاذب بین ملت و حکومت کاری است که ضدانقلاب و در رأس آنان آلبانینشینان التقاطی همواره انجام میدهند و روی افرادی که میخواهند بنا به اقتضائات خودشان با دستگاههای دولتی همکاری داشته باشند، فشار حداکثری میآورند.
برخی از بازیگران سینما در صفحات شخصی خود در فضای مجازی از این فشارها پرده برداشته و از هجومهایی گفتند که به هوای کار در سینما، حضور در جشنواره فجر و حتی شادی به دلیل پیروزی تیم ملی فوتبال، روی آنان بود. درباره این رفتار پارادوکسیکال با مسعود رضایی، تاریخپژوه و نویسنده آثاری، چون «تاملی در یادداشتهای آقای هاشمی»، «سیاست و تاریخ معاصر ایران» و «مسلمانی در جستجوی تعالی» گفتگو کردیم.
ساختن فضای وحشت برای کسانی که مثل ضدانقلاب فکر نمیکنند
رضایی در ابتدا گفت: مهمترین موضوعی که مدعیان آزادی بیان و آزادیخواهی باید بدان ملتزم باشند، این است که رفتار و کردار خودشان به نحوی باشد تا آزادی رفتار و گفتار فرد دیگری سلب نشود. آزادی برخی افراد بنا به رفتارهایی نظیر بایکوت، تخریب و تهدیدِ برخی مدعیان آزادی سلب میشود و مورد هجمههای تند و رادیکالی سیاسی قرار میگیرد؛ به شکلی که فرد، آزادیهای اولیه خود را از دسترفته قلمداد میکند و فضا را برای فعالیت تنگ میبیند. در نتیجه طبیعی است که شخص، برای آسایش روح و روان خود و همچنین گریز از بایکوتهای اقتصادی و به هوای اینکه در محفل یا صنفی طرد نشود، چندان حضور پیدا نکند و کاری را در جمهوری اسلامی انجام ندهد!
جا پای منافقین گذاشتن، یعنی مخالفت را تحمل نکنی!
این تاریخپژوه در ادامه افزود: این روش، روشِ چپهای مارکسیست و نیروهای وابسته به آنهاست؛ به شکلی که این مدل برخورد با دگراندیشان و مخالفین در تاریخ معاصر ما با نام منافقین گره خورده است. آنها ابتدا وقتی میدیدند کسی با نیروهای انقلابی اندک مراودهای دارد، دست به بایکوت شخص میزدند و اگر این مراوده ادامه داشت، تهدید و پس از آن، او را ترور میکردند و میکشتند. امروزه اگر کسی بیاید و چهرهها و شخصیتها را به بهانه همکاریهای معمول کاری و صنفی با جمهوری اسلامی تهدید، تخریب و بایکوت کند در اصل، دارد روش و منش مجاهدین خلق را پیگیر میشود. شعار آزادی میدهند، اما در عمل سربازان سازمان مجاهدین خلق هستند. در حال حاضر مدعیان آزادی، استبدادی را در عمل پیگیر میشوند که افراد جامعه را وحشتزده کرده و به هرنحوی به حاشیه ببرند. این مدل برخورد با افراد اگر تعدیل نشود و با آن مقابله نکنند، میتواند موجب برخوردهای بسیار خشونتآمیزتری در جامعه شود.
قلبهایی که از سر لجاجت با نظام سیاه شد
نویسنده کتاب مسلمانی «در جستوجوی تعالی» در انتها گفت: مسیر انحراف، گاهی به حدی زیاد میشود که با اولش قابل مقایسه نیست. به طور مثال از پاییز گذشته سیر تصاعدی رفتارهای رادیکالی ضدانقلاب و مدعیان زن، زندگی، آزادی روزبهروز بیشتر میشود. تعبیر قرآن این است که تداوم بر انحراف، قلبها را سیاه میکند و افراد را به وادی لجاجت هرباره میاندازد. نمونه بارز این حرف را باید در رفتار اعضای سازمان مجاهدین دید که از سر حقد جمهوری اسلامی، روزی با صدام همدست شدند و امروز با صهیونیسم و آمریکا نشست و برخاست دارند. سرنوشت کسانی هم که سر هر چیزی افراد دارای مراوده را جمهوری اسلامی میکوبند، همین است.
منبع: فارس