می‌ریم اردو، دو،دو...

بستنی آدمکی توی اتوبوس وسط سرمای ‌آذر بیشتر از همه‌‌چیز می‌چسبد، حتی اگر مثل من سرمایی باشی باز هم دلت می‌خواهد ته چوب بستنی‌اش را گاز بزنی که طعم چوبش توی دهانت پخش شود. خاطره دو به دو سوار اتوبوس شدن و چالش در مسیر پیش چه ‌کسی نشستن هم حالا بعد از حدود هشت سال از اتمام دوران دانش‌آموزی به‌نظرم شیرین می‌آید، آن‌قدر که وقتی دارم برای‌تان می‌نویسم‌اش لبخند عمیقی می‌زنم. اردو، کلمه‌ای که تا گفته می‌شود جلو چشم هر آدمی، کلی فریم از فیلم زمان مدرسه پلی می‌شود و کلی لحظه عمدتا تکرار‌نشدنی توی مغزش رژه می‌رود و حالا شده پرونده نوجوانه تا از جنبه‌های مختلف پنبه‌اش را بزنیم.
کد خبر: ۱۴۳۳۵۰۰
نویسنده زهرا قربانی - دبیر نوجوانه
 
چالش همیشگی فرم و محتوا
در این چند سال عمری که خدا به من داده و طبق یک رسم نامعلوم چون خانم هستم نباید آن را لو بدهم، این جمله را بارها شنیده‌ام: «‌تا نری تو دلش و تجربه‌‌اش نکنی، دستت نمیاد!»
اردو، حکم همان توی دل ماجرا رفتن و کنده شدن از حال و هوای مدرسه را در دوران دانش‌آموزی و در سنین ابتدایی دارد و قاعدتا با زیست عملی و تجربی همراه بوده و چه بهتر این‌که در مسیر مهارت‌افزایی و مباحث تربیتی و دانشی باشد؛ همان رویدادی که قرار است همزیستی و کار تیمی را یاد آدم بدهد، باور دانش‌آموز را به زندگی در اجتماع نزدیک کند و طوری سختی تغییر فضا و مستقل شدن را چاشنی شیرینی‌ها و تفریحات کند که توی ذوق نزند. در برنامه‌ریزی مدارس برای اردو‌های دانش‌آموزی عمدتا او از یک طرف پشت‌بام می‌افتد. یا نیت مدیر مدرسه آن‌قدر تفریحی است که راه فرار خوبی از فضای کسل‌کننده و بسته مدرسه است یا آن‌قدر توی محتوای صرف غرق شده که خود اردو حوصله‌سربر است و دانش‌آموز مدام لحظه‌شماری می‌کند تمام شود. معمولا هیچ خوش‌ذوقی پیدا نمی‌شود که محتوای زیست اجتماعی، تربیتی و انسانی را در قالب تجربه و تفریح و سازندگی بریزد تا این اردو هم آموزنده باشد و هم خوشگذرانی و خلاصه مثل آب و روغن است که هیچ‌جوره با هم قاطی نمی‌شود یا می‌شود گفت متولیان اردویی در آموزش و پرورش خوب از پس کیفیت آن برنمی‌آیند. کم پیش می‌آید اردوهایی یک یا دو روزه در دل اردوگاه یا فضایی طراحی شود که به جای زمان‌بندی مشخص و کارگاه‌های مهارتی یا تحصیلی جداگانه، هرآنچه قرار است به خورد دانش‌آموز بدهد را با زبان چالش و بازی و معما و اصطلاحا گیمی‌فیکیشن به او بگوید، آن‌قدر که به جای یادداشت‌برداری در جانش بنشیند. خصوصا این‌که او در مدرسه‌ای درس می‌خواند که فضای متفاوت و کم‌شباهتی به کف جامعه بیرون و قواعد آن دارد و محل جداافتاده‌ای است با قوانین مختص به خود که نه زیاد شبیه به خانواده بوده و نه شبیه به زیست اجتماعی و حالا که می‌شود از اردو به‌منظور پیوند مدرسه، جامعه، خانواده و حتی دین، سوءاستفاده کرد، چرا هوشمندانه‌تر و با کمک افراد متخصص این رویداد را برنامه‌ریزی نکنیم؟

اتفاقا دشواری دارد!
اردیبهشت سال ۱۳۸۱ مدرسه دخترانه «طه» بعد از بازدید موزه پست و تلگراف، زیر باران شدید مسیرشان را سمت پارک‌شهر تهران کج کردند و ۱۷ نفری سوار قایق‌های ۱۱ نفری دریاچه مصنوعی پارک‌شهر شدند که باعث شد شش دانش‌آموز و قایقران مجموعه غرق شوند و امداد به‌دلیل ترافیک به‌موقع به محل حادثه نرسد. اتفاقی که نه‌ تنها باعث شد دیگر از دریاچه پارک‌شهر خبری نباشد بلکه تا چند سال اردوهای دانش‌آموزی را هم به تعویق انداخت. این تنها اتفاق ناگوار در جریان گشت‌و‌گذار‌های مدارس نیست. سوانحی شبیه به اتفاق مهرماه سال ۹۱ و سهل‌انگاری راننده‌ نسبت به نقص ‌فنی اتوبوسش‌، ۲۶ نفر از والدین دانش‌آموزان بروجنی را داغدار کرد. خواب‌آلودگی راننده، جاده و مسیر خطرناک، کمک‌رسانی دیرهنگام و هزار و یک علت دیگر، گاهی باعث شده اردویی که قرار است یک روز متفاوت را رقم بزند و شیرینی‌اش تا مدت‌ها زیر زبان دانش‌آموز باشد‌، زهر کند. احتمالا برای‌ شما هم اتفاق افتاده که پای‌تان را توی یک کفش بکنید که به اردوی دلخواه‌تان بروید و یک روز را با هم‌سن و ‌سالان‌تان دلی از عزا دربیاورید و خانواده هم گیر بدهند که الا و بلا نمی‌شود و علت را که می‌پرسی، ممکن است بگویند دل‌مان شور می‌زند!
براساس قوانین، مقررات و آیین‌نامه اردوها، مربیان با دریافت امضای رضایت‌نامه از والدین، دانش‌آموزان را راهی اردو می‌کنند و در حقیقت دریافت این رضایت‌نامه‌ها برای اطلاع والدین است که بدانند فرزندشان در چه ساعتی، در چه مکانی به‌سر می‌برد اما متأسفانه برخی از مربیان دریافت رضایت‌نامه را وسیله‌ای برای سلب مسئولیت از دانش‌آموزان می‌دانند و آن‌طور که باید مراقبت‌های لازم را در اردوهای دانش‌آموزی ندارند، درحالی‌که برای پیشگیری آموزش و پرورش در راس و مدارس ذیل آن، باید حتما با اورژانس، آتش‌نشانی، ناجا و پلیس راهور در شرایط اردو‌های بین‌شهری ارتباط و هماهنگی داشته باشند. فکر نمی‌کنم در دولت جدید با این همه تغییر وزیر فرصتی شده باشد تا شیوه‌نامه اجرایی اردوهای دانش‌آموزی بازبینی شده باشد و من هرچه گشتم خبرها و پیگیری‌ها در دولت پیشین اتفاق افتاده و اسناد غیررسمی از شیوه‌نامه‌ها و مقررات اردویی در اینترنت وجود دارد اما یکی از بیمه‌هایی که می‌تواند این روزها به برگزاری اردوها کمک کند، بیمه مسئولیت اجتماعی است؛ بیمه‌ای که در آن شرکت بیمه‌گر تعهد می‌کند در صورت وقوع انواع اتفاقات و حوادث ناگوار، تمام یا بخشی از خسارت‌ها را برعهده گرفته و از این طریق، بخشی از دغدغه افراد را کاهش می‌دهد.
در ادامه تصمیمات جدیدی  که در حوزه اردویی مدارس گرفته شده را در قالب معرفی می‌خوانید.

اردوبازی

معرفی چند نقطه مناسب برگزاری اردو که به‌تازگی راه‌اندازی شده‌ است

شاید با هفت اردوگاه جدید در تهران آشنا شده باشید. مجموعه‌هایی زیرنظر سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری. اگرنه حتما این صفحه را با دقت بخوان. مطمئن هستیم هوس می‌کنی به آنها سر بزنی. اردوگاه‌هایی که در چند چیز اشتراک دارند، مثل پذیرایی ناهارشان که جوجه‌کباب است و خود مخاطب آن را درست می‌کند؛ ولی در خیلی نقاط هم اختصاصی و ویژه‌ است.

سرگرمی با طعم اندیشه/ فرهنگسرای اشراق
بهترین راه برای رسیدن به این فرهنگسرا و باغ هشت‌هکتاری، متروی«فرهنگسرا» ست که آخرین ایستگاه شرقی تهران هم محسوب می‌شود. نوجوان‌ها باید صبح حوالی ساعت ۹ خودشان را برسانند به اینجا و ابتدای برنامه اردویی را در سالن «باران» بگذرانند. جایی که هم با جزئیات و روند اردو آشنا می‌شوند، هم گروه‌بندی خواهند شد و هرگروه پیکسل‌هایی با رنگ اختصاصی خودش دریافت می‌کند. نشانه‌ای که از ابتدا طعم رقابت را در کام مخاطبان ایجاد خواهد کرد.پس از مراسم افتتاحیه، گروه‌ها با برنامه‌های مختلفی که اغلب رنگ و بوی سرگرمی دارد؛ مواجه می‌شوند. از مسابقه ادابازی در فضای آلاچیق‌های جذاب این باغ اناری گرفته، تا آب‌بازی با تفنگ‌های آب‌پاش. لیزرتگ، والیبال نشسته، استخر و سینما هم آیتم‌های جذاب بعدی است. یکی از اتفاقاتی که کمترجایی گیر مخاطبان نوجوان می‌آید اما از بخش‌های همیشگی اردوهای اشراق محسوب می‌شود؛ استعدادیابی در حوزه کتاب است. اینجا بچه‌هایی که فکر می‌کنند اجرای‌شان خوب است و در معرفی و خوانش کتاب، ادعای‌شان می‌شود با حضور کارشناسان و اهل فن، محک می‌خورند و اگر حرف‌شان حرف بود؛ به باشگاه کتابخوانی اشراق دعوت می‌شوند. 

یکی برای همه، همه برای یکی/ فرهنگسرای قاسم سلیمانی
چند وقتی است اسمش تغییر کرده است. فرهنگسرای حاج‌قاسم سلیمانی تا قبل از عروج شهید بزرگوار، به نام بهاران شناخته می‌شد. از کانون قرآن و زمین‌های ورزشی و کتابخانه بزرگش که بگذریم، سینما و بوستان کنار این فرهنگسرا هم فضاهای تفریحی خوبی را کنار هم فراهم کرده است. با این‌همه بنا به شرایط فیزیکی و محیطی موجود، سناریوی اردوهای این مجموعه، رنگ و بوی متفاوتی دارد و مخاطب با مجموعه‌ای از بازی‌ها که غالبا به شکل گروهی معنا پیدا می‌کند، رو‌به‌رو می‌شود: بازی‌های مهارتی حرکتی، بازی‌های هیجانی، بازی‌های تیمی و بازی‌های فکری.بازی‌های فکری رومیزی، بازی‌های گروهی یا تیم‌ورک مانند الوار و چرخ تانک و درنهایت بازی‌های حرکتی، هیجانی و حتی کلوپی هم در بسته اردویی این فرهنگسرا وجود دارد که قطعا طرفداران خودش را خواهد داشت. از دیگر جذابیت‌های این بخش برای نوجوانان و شرکت‌کنندگان، همراهی مادران در اردوهای مادر-دختری است که فرصت تخلیه هیجان را برای اعضای خانواده در کنار هم فراهم می‌آورد. برخی از بازی‌های هیجانی که در مرحله پایانی اردو صورت می‌گیرد هم عبارت است از آب‌بازی و لیزر تگ. یک نکته مهم هم این‌که این مراحل با جمع‌آوری محیط و نظافت فضای پارک پایان می‌یابد تا نوجوانان علاوه‌بر لذت و سرگرمی، مراعات مسائل محیط‌زیست را هم فراموش نکنند.

یک تیرو چند نشان/ فرهنگسرای بهمن
یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین میادین جنوب تهران که اصولا هروقت از سفرهای ماشینی قم، اصفهان و امثال آن برمی‌گردیم، سر راه‌مان قرار دارد و البته بین اهالی گشت و گذار در شهر، به جگرفروشی‌های اطرافش شناخته می‌شود؛ میدان بهمن است. با فاصله کمی از این میدان، فرهنگسرایی با وسعت بیش از۵۰۰۰متر وجود دارد که درباره قدمت آن هم می‌شود گفت: وقتی هیچ فرهنگسرایی نبود؛ بهمن بود.بازی‌های اردوی بهمن که شروع شود، کم‌کم مخاطب می‌فهمد انگار قرار است همه چیز حول محور یک مفهوم بگردد؛ یعنی هدف. به این شکل که در سه بسته زمانی با بازی‌هایی مواجه می‌شوند که در آنها نشانه‌گیری نقش بسزایی دارد. حالا این اتفاق ممکن است در بازی ایرهاکی خودش را نشان دهد یا در یکی از حرفه‌ای‌ترین سالن‌های دارت کشور که در این فرهنگسرا مستقر است. به هرحال همه بازی‌ها یک جوری به این هدف و نشانه‌گیری مربوط است. گرچه اغلب آنها گروهی است تا نوجوان فعالیت گروهی را یاد بگیرد؛ برخی هم جنبه سرگرمی و مهارت فردی دارد. نکته قابل توجه اما در رقابت‌های گروهی، سختگیری موجود در نحوه امتیازدهی است. این‌که یا می‌توانی رقابت را برنده شوی و امتیاز بگیری یا اگر باختی، دیگر هیچ امتیازی در آن مرحله به دست نمی‌آوری. تعجب نکنید! قرار است بچه‌ها یاد بگیرند که گاهی هدف، به شکلی است که نمی‌شود بگویی من ۹۰درصد به هدف زدم. یا درست نشانه گرفته‌ای یا غلط. در پایان همه متوجه می‌شوند که در امتیازات هم شریک هستند و همه جایزه خواهند برد.

قوی‌شو / فرهنگسرای خاوران
خاوران، یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌های فرهنگی تهران است که حوالی محدوده هاشم‌آباد قرار گرفته و همجواری آن با پردیس تئاتر تهران، زمینه حضور تعداد قابل‌توجهی از مردم به‌ویژه شرق‌نشینان را فراهم نموده است. اردوی این فرهنگسرا، از ۸صبح شروع می‌شود و محوری‌ترین بخش اردو، محوطه باغ اردویی خاوران است. جایی که مخاطبان به محض حضور در فرهنگسرا، در آن جمع می‌شوند تا برای ورود به دنیایی پر از هیجان آماده شوند. بخش‌های متنوع فضای اردوگاهی در خاوران همگی یک محور را دنبال می‌کنند: تقویت نیروی بدنی و تخلیه هیجان. از تیراندازی با تفنگ بادی که باعث تقویت مهارت سرعت و دقت می‌شود تا تیر و کمان که زمینه تقویت هماهنگی بین اعضای بدن را فراهم می‌کند. پرش ارتفاع، راپل و صخره‌نوردی، زیپ‌لاین و شوت‌دارت از بازی‌های پرهیجانی هستند که هر نوجوانی را به شوق می‌آورد. گرچه تجربه نشان داده است این بازی‌ها برای اکثر رده‌های سنی و به‌ویژه ترکیب‌های خانوادگی مثل پدر و پسری هم جذاب است. البته یکی از پرهیجان‌ترین بازی‌هایی که باعث‌شده این اردوگاه خاص‌تر شود؛ پیست کارتینگ است که علاوه‌بر ایجاد فرصت تجربه رانندگی برای نوجوانان که از آن محروم هستند؛ موجب تقویت عکس‌العمل‌های در لحظه فرد هم می‌شود.

تاجر بزرگ/ فرهنگسرای انقلاب
بهتر است به جای آدرس دادن از طریق اتوبان نواب، نزدیک‌ترین متروی تهران به فرهنگسرای انقلاب را بدانیم یعنی متروی کمیل. اردوی فرهنگسرای انقلاب سه بخش اساسی دارد که ابتدای امر، گروه‌ها در سه دسته بزرگ به سراغ‌شان خواهند رفت. یکی کافه بازی شامل ایرهاکی، فوتبال‌دستی، دارت و بازی‌های رومیزی. بخش دوم بازی‌هایی با محور تیراندازی شامل تیراندازی با کمان، تپانچه، لیزرتگ و... . بخش سوم هم چالش گلخانه که در آنجا بچه‌ها همه مراحل کاشت یک گل را خودشان انجام می‌دهند و البته گلدان‌شان را هم به صورت هدیه با خودشان به خانه خواهند برد. هر بخش ۴۵ دقیقه طول می‌کشد و سپس گروه‌ها جاهای خود را با هم عوض می‌کنند تا درنهایت همه، تمام بازی‌ها را تجربه کرده باشند. البته آیتم‌های جانبی مثل آب‌بازی با تفنگ آب‌پاش و نمایش خلاق و طناب‌کشی هم بنا به نیاز اضافه می‌شود، چون ممکن است یک گروه زودتر از بازی خودش فارغ شود و هنوز جای بعدی خالی نشده باشد.اما مهم‌ترین تفاوت اردوی فرهنگسرا، این است که پس از یک تست شخصیت، در هر گروه فردی به عنوان لیدر و فردی به عنوان طراح و از همه مهم‌تر نیروهایی با شامه اقتصادی و کارآفرینی قرار خواهد گرفت. هرگروه هم میزانی پول (سکه‌های پلاستیکی) دریافت می‌کند که می‌تواند با پرداخت میزانی از آنها از بازی‌های مختلف استفاده کنند. این شکلی استفاده از برخی آیتم‌های جذاب نصیب همه نخواهد شد. پای انتخاب وسط می‌آید و مدیریت اقتصادی. چراکه در پایان برای تهیه اقلام ناهار هم باید از همین سکه‌ها خرج کنند. در دل این بازی با فاکتورهای اقتصادی که طراحی شده، مخاطب با مسائل ساده اقتصادی بیش از پیش آشنا می‌شود و مدیریت اقتصادی را یاد می‌گیرد.

رقابت بر سر همدلی/ فرهنگسرای ولا
یکی ازاماکن زیارتی که تهرانی‌ها حساب خاصی رویش بازکرده‌اند، مرقد عبدالعظیم حسنی درشهرری است. نزدیک‌ترین فرهنگسرا به این مرقد، فرهنگسرایی است حوالی میدان نماز به نام «ولا». درکنار اردوی زیارتی به مرقد شاه عبدالعظیم حسنی، شرکت در اردوهای تفریحی این فرهنگسرا خالی از لطف نیست. پس از گروه‌بندی افراد با اسامی مختلف استان‌های کشور، رقابت شروع می‌شود و در بخش‌های مختلف اردو از قایق سواری گرفته تا تیراندازی و از صخره‌نوردی و فوتبال‌دستی گرفته تا ادابازی و ...؛ هرگروه باید تلاش کند برای به دست آوردن امتیاز بیشتر. امتیاز هربخش البته به صورت یک گوی است و در پایان گروهی که بیشترین گوی‌ها را جمع کرده باشد به برد نزدیک‌تر است.وقتی همه بازی‌ها و رقابت‌ها تمام شد، هر استان (هرگروه) با گوی‌هایی که جمع کرده، خودش را به باغچه ایران می‌رساند. میدانگاهی که فضایی مناسب برای کاشت درخت و گل و گیاه است. کسانی که گوی بیشتری به دست آورده‌اند به ادامه بازی راه می‌یابند. در نقاط مختلف فرهنگسرا، ابزار مورد نیاز کاشت گل و گیاه، از بیل و بیلچه گرفته تا خاک و گل و... پنهان شده است که هرکدام از گروه‌های برنده، نقشه محل یکی از آنها را می‌گیرد. وقتی همه وسایل توسط بچه‌ها کشف و جمع‌آوری شد؛ همه آماده کاشتن یک نهال خواهند بود. نکته مهم این است که این مرحله به تنهایی توسط یک گروه قابل انجام نیست. در حقیقت همه باید به هم کمک کنند تا نهال موردنظر در باغچه ایران کاشته شود و این نماد وحدت و همدلی کل استان‌های کشور که نام‌شان روی گروه‌های شرکت‌کننده قرار دارد در جهت آبادانی کشور خواهد بود.

جزیره گنج/ فرهنگسرای رازی
اگر موتورفروشی‌ها و شلوغی شهر در این منطقه حواست را به خودش پرت نکند، در ناباورانه‌ترین حالت ممکن، بعد از عبور از سردری که روی آن نوشته فرهنگسرای رازی؛ می‌رسی به یک اردوگاه و بوستان نزدیک به ۳۰هکتاری که تقریبا از شیرمرغ تا جان آدمیزاد را در خودش دارد. از شهربازی و سینما گرفته تا کتابخانه و مسجد. جایی تقریبا بی‌نظیر در جنوب تهران که جان می‌دهد برای برگزاری اردو.وقتی گروه خودت را تشکیل دادی، علاوه‌بر نقشه گنج، ماموریت اولت را به تو خواهند داد. مثلا باید خودت را برسانی به دریاچه و با قایق خودت را به نقطه‌ای خاص برسانی و چالشی را حل کنی. پس از حل چالش هم به اطلاعاتی درباره گنج اصلی پی می‌بری و هم نقطه بعدی و ماموریت جدیدت را خواهی فهمید. درست مثل یک اتاق فرار.بازی‌هایی مثل والیبال، صخره‌نوردی، فوتبال در زمین چمن، پینت‌بال، قایق سواری، بازی‌هایی در شهربازی وخلاصه کلی بازی هیجان‌انگیز تو را به گنج خواهد رساند. البته به شرط آن‌که چالش‌های همه را به‌خوبی انجام بدهی.
newsQrCode
برچسب ها: مدارس اردو طبیعت
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها