چندین مرتبه از مهدکودک فرزندش با او تماس گرفتند و او استرس رساندن خود به آنجا را هم داشت. از طرفی برای همسرش کاری پیش آمده بودو او نمیتوانست به دنبال فرزندش برود. از جایش بلند شد تا با رئیس اداره خداحافطی کند که به یک باره جلسه مهمی پیش میآید که حتما باید حضور داشته باشد. برای چندمین روز متوالی با مهدکودک تماس میگیرد و با خواهشهای مکرر از آنان میخواهد که فرزندش را برای ساعاتی نگهداری کنند. اینها برشی از زندگی روزمره زنان شاغل است که شاید بارها در طول هفته در محل کارش با آن رو به رو شود.
زنانی که به عنوان زن شاغل در جامعه حضور دارند باید همزمان به ایفای نقشهای مختلفی بپردازند و معمولا تمایز خاصی بین آنها و زنان خانه دار در این زمینه وجود ندارد و جامعه از هر دو انتظارات یکسانی دارد. در این میان، نه تنها زنانی که به دلایل اقتصادی ناچار به کار در محیط بیرون از منزلند که زنان سرپرست خانوار هم در این بین تعدادشان کم نیست. زنان بسیاری هستند که به دلیل برخوردار شدن از حقوق برابر با مردان و ظاهر شدن در عرصه عمومی سعی میکنند از آنها عقب نمانده و با اخذ مدارک تحصیلی عالی در صددند به جایگاهی والا در مشاغلی خاص دست یابند.
الگوی جدید در اشتغال زنان
امروزه دیگر زن را به عنوان یک مادر خانه نشین با وظایف کلیشهای نمیبینیم. اکنون آنها در همه جنبههای زندگی از یک شغل معمولی گرفته تا قدرتمندترین مشاغل تصمیم گیری در مورد سرنوشت بسیاری از کشورها مشغول به کار هستند. مهدیه شادمانی، پژوهشگر حوزه زنان و مدرس دانشگاه در خصوص چالشهای زنان در محل کارشان به «جام جم» میگوید: «در گذشته نقش زنان بیشتر معطوف به نقش مادری و همسرداری بود. اگر هم خواهان فعالیت زیاد در اجتماع بودند، بیشتر به سمت کشاورزی و دامداری وچنین مشارکتهایی میرفتند. اما به دلیل ویژگیهای جامعه مدرن و تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی شاهد این هستیم که اشتغال زنان به یک الگوی جدیدی رسیده است.»
وی با اشاره به دلایل اشتغال زنان و عنوان کردن موضوع فرهنگی در این زمینه میافزاید: «برخی از زنان معتقدند که کسب مدارج علمی و تحصیلی بالاتر و حتی مشاغلی که از حقوق و جایگاه اجتماعی کمی برخوردار است، میتواند برای آنان کسب آبرو و ایجاد جایگاه اجتماعی داشته باشد. متاسفانه بسیاری از بانوان ترجیح میدهند نقش مادری و همسری خود را به سبب حضور در اجتماع محدود کنند و این موضوع به جهت جامعه پذیری اشتباهی است که بانوان ما دارند. اما مسائلی همچون اقتصاد و هزینههای تحمیل شده به خانواده باعث شده که زنان هم به سمت اشتغال بروند.»
ویژگی جامعه مدرن در اشتغال زنان
با شروع انقلاب صنعتی نقشهای سنتی زنان تا حدودی دگرگون شد و به گونهای که به جای کار خانگی، بخش عمدهای از زندگی آنها صرف فعالیتهای بیرون از خانه شد. وضعی که در حال حاضر روند پرشتابی را طی کرده و روز به روز بر تعداد این زنان افزوده میشود. این پژوهشگر بر این باور است که یکی از ویژگیهای جامعه مدرن این است که زنان را تشویق میکند تا به جهت داشتن حس برتری در میان سایر بانوان، حتما شاغل باشند. شادمانی تصریح میکند: «افزایش تقاضا برای جذب زنان در بازار کار یکی از علل مهم شاغل شدن زنان است. یکی از ویژگیهای نظام سرمایه داری است که زنان را تشویق میکند تا در جامعه حاضر شوند برای آنکه از آنان به عنوان نیروی کار ارزان استفاده شود. زنان بر این باورند که اگر میخواهند مفید باشند حتما باید یک شغل داشته باشند و اگر حضورشان بر اساس الگوی اقتصادی باشد، زمینهای برای تاثیر بیشتر آنان در جامعه خواهد بود. اما الگوی زنان برای حضور موثر در جامعه شبیه یک الگوی اقتصادی و کسب درآمد شده است.»
پیامدها و آسیبهای زنان شاغل
زنان در حال حاضر نقشی حیاتی برای کمک به اقتصاد ایفا میکنند و بدین ترتیب ثابت میکنند که میتوانند در بازار کار رقابت کنند. اما این حضور آنان در مشاغل گوناگون آسیبها و پیامدهای مختلفی را به همراه دارد که مهدیه شادمانی در این باره معتقد است: «یکی از پیامدهای حضور زنان در مشاغل مختلف، تعارض آنان در نقشها است. زمانی که یک زن هم مسئولیت مادری و همسری را ایفا میکند و هم مجبور به تعهد در اجتماع نسبت به یک شغلی است، این یک فشار مضاعفی را بر زن تحمیل میکند. افزایش اضطراب، درگیری و تنش در محل کار و یا در خانواده و یا استرسهایی در زمینه تربیت و انجام کارهای فرزندش و... در آینده زمینه ساز مشکلات روحی و روانی او خواهد شد.»
این پژوهشگر حوزه زنان بر این باور است که یکی از دلایل مهمی که دختران شاغل با آن دچار هستند، موضوع تجرد قطعی است و مساله ازدواج با بالا رفتن سن آنان بیشتر میشود.
شادمانی خاطرنشان میکند: «دختران در جامعه مدرن به سمت استقلال پیش میروند و معیارهای آنان برای ازدواج تغییر میکند. عدم نیاز به همسر در آنان ایجاد میشود چرا که دختران فکر میکنند تامین نیاز اقتصادی یعنی شکل گیری یک شخصیت مستقل و بنابراین نیازی به تشکیل خانواده نمیبینند. زمینه سازی حضور بانوان در اشتغال تفکراتی همچون فردگرایی، ترجیح مصلحت فردی بر خانوادگی و محور بودن زن به عنوان منافع خود، ارجحیت پیدا میکند.»
مادران شاغل و فرزندانشان
زنان برای آنکه بتوانند بیرون از خانه کار کنند، ناچارند کودکان خود را به مادربزرگ یا خویشان دیگر بسپارند که در جوامع امروزی چنین امکانی میسر نیست. در نتیجه فرزندان خود را در قبال پرداخت دست مزد به دیگران یا مهدهای کودک میسپارند. شادمانی ضمن بیان شاغل بودن زنان و تاثیرات آن در تربیت فرزندان میگوید: «کودک در سالهای ابتدایی تولد نیاز به آغوش گرم مادر دارد و این عدم تامین امنیت روانی بچه و سپردن او به مهدهای کودک و عدم نظارت و دلسوزی کافی آنان در این زمینه، از دیگر اثرات منفی حضور زنان در اجتماع است. از طرفی تضعیف شدن نقش مادر در خانواده باعث ضعیف شدن خانواده و شکل گیری نادرست جامعه میشود.»
ضمن توضیحات این مدرس دانشگاه، زنان دقت بالایی در انجام کارها دارند و همین موضوع سبب میشود تا کارفرمایان برخی از مشاغل صنعتی و خدماتی را به سمت زنانه شدن ببرند و بخشی از این موضوع مربوط به ویژگیهای زنان است و از سمت دیگر به توقعات مردانه مربوط میشود که متاسفانه سو استفادههایی هم از جمله بیمه، مرخصی زایمان و اخراج پس از زایمان را هم شاهد هستیم و آن امنیت شغلی برای زنان به اندازه مردان وجود ندارد.
شادمانی خاطرنشان میکند: «بانوان ما امکانات محدودی برای فرزندآوری در زمان تحصیل دارند و مجبور به افزایش سن فرزندآوری میشوند. شاید تاسیس یک مهدکودک و یا تامین امنیت شغلی مادر پس از پایان مرخصی زایمان، بتواند به افزایش فرزندآوری و اطمینان مادران شاغل کمک کند. اما بیشتر قوانین در حد شعار است چرا که ظرفیت آن در کشور وجود ندارد. البته نگاه ما هم باید به گونهای باشد که آن کارفرما هم متضرر نشود. از طرفی باید گفتمان جدیدی در تعریف الگوی اشتغال زنان شکل بگیرد چرا که حضور افراطی زنان در اجتماع، ضربههای و پیامدهای متعددی را به خانواده وارد میکند.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد