آنچه در سالهای گذشته نتایج آسیبشناسی نشان میدهد این است که بانک مرکزی اقتدار لازم را برای نظارت بر بانکهای بد نداشته و نتوانسته مدیریت لازم بر نوع بانکها را اعمال کند. از سوی دیگر بانک مرکزی استقلال لازم را نداشته و بنابراین در حوزه تحمیل تسهیلات تکلیفی، مقوله دستدرازی دولت به منابع بانک مرکزی و بانکها و همچنین در حوزه تراز پرداختها و مدیریت منابع ارزی از اختیارات و اقتدار لازم برخوردار نبوده است.همچنین باید تصریح کرد که ضعف بانک مرکزی در حوزه استقلال و اقتدار موجب شده بود که توان مدیریت ارزی و توان مدیریت شبکه بانکی را بهطور کامل نداشته باشد که این موضوع؛ ماحصل نتیجه و آسیبشناسی بانک مرکزی در دهههای گذشته بوده است. بخشی از صادرکنندگان که از منابع ملی و یارانهای در کشور بهرهمند بودند، صادرات انجام میدادند اما یا ارز حاصل از صادرات را برنمیگردانند یا بهموقع و کامل به چرخه اقتصادی بازنمیگردانند و تعلل میکردند که برهمین اساس بانک مرکزی مجبور میشد از قوهقضاییه مدد بخواهد. البته مجبور میشد بعضا با برخی هم مدارا کند تا ارز حاصل از صادرات خود را بهموقع به کشور بازگردانند. این تعلل و ضعف موجب میشد التهاباتی در برخی روزها و هفتهها ایجاد شود و شاهد بودیم که از حیث کسری منابع، تلنگری هم به بازار ارز وارد شد. به نظر میرسد در بحران ارزی بانک مرکزی باید اختیارات لازم را داشته باشد تا بتواند بازار را کنترل کند.