ما با چهار زن روبهرو هستیم که همگی در شیفت شب یک کارخانه کار میکنند و هرکدام به نوعی با شیطان درون خود در مبارزهاند. داستان از جایی آغاز میشود که یکی از آنها بهطور تصادفی مرتکب جنایت میشود و برای سرپوش گذاشتن بر آن از دیگران کمک میگیرد و به این ترتیب زندگی همگی به سمت تاریکی سوق پیدا میکند.آنچه در روایت کرینو بیش از هرچیز دیگری خودنمایی میکند، تصویر واضحی است که از زنان ارائه شده است. مشکلات آنها چیزی ملموس و فراتر از مرزهای فرهنگی این کشور است. چالشهای پیشروی شخصیتهای داستان متشکل از مسائلی همچون آزار خانگی، فشارهای اقتصادی و انتظارات اجتماعی از زنان است که همگی مشکلاتی جهانشمول بهشمار میآیند. کرینو همچنین تضاد بین ظاهر یک جامعه و زیرپوست آن را برجسته میسازد. از یکسو، توکیو بهعنوان یک شهر شلوغ و مدرن دیده میشود، در حالیکه از دیگر سو، در کوچهپسکوچههای خود دارای اسرار تاریک و کسبوکارها و اموری غیرقانونی است.
نویسنده اثر از توصیف جزئیات تلخ، خواه جنایتی هولناک یا زیست دلخراش یک کارگر شیفت شب، ابایی ندارد. نوشته او پویا، ملموس و شیوه ارائه داستانش خطی است که پیگیری آن را آسان میسازد. با اینحال هر فصل، پیچشهای غیرمنتظرهای را به همراه دارد که با عنصر تعلیق، خوانندگان را منتظر نگه میدارد.
یکی دیگر از جنبههای ستودنی رمان ورطه، واکاوی مفهوم «دوستی» است. این اثر تلویحا به این مسأله میپردازد که تا چه حد میتوان برای یک دوست و رفیق پا پیش گذاشت و دوستی در ذات خود چه درجه اهمیتی دارد. آیا دوستی ارتباطی است که بتوان عطف به آن خطوط، بین کار درست و صحیح و غلط و مجرمانه را نادیده گرفت. دگرگونی شخصیتها، بهخصوص ماساکو، هم جذاب و هم البته ترسناک است. تغییرات در شخصیتها و مانیفستهای اخلاقی کاراکترهای داستان، با فرو رفتن بیشترشان در دنیای جنایت مشهود است. بنابراین اینکه چطور شرایط میتواند زیست یک فرد را دستخوش تغییر قرار دهد قابل تأمل است.
سیر رخدادهای رمان نسبتا سریع است و کرینو، استاد تنش ایجاد کردن است. او بهخوبی به صورت تکنیکی تلاش میکند خوانندگان همان اضطراب و ترس شخصیتها را احساس کنند. انتخاب او در فضاسازی نیز عمدی است؛ از خیابانهای شلوغ توکیو تا حومههای آرام، لایههایی منحصر به فرد را به روایت میافزاید. از سوی دیگر دوگانگی زندگی شهری نیز بهخوبی نمایش داده شده تا خواننده با این مفهوم آشنا باشد که نورها و سایهروشنها، همگی در کنار هم وجود دارند.با اینکه در ورطه فعالیتهای مجرمانه بهوقوع میپیوندد و عناصری از جنایت یا رویه پلیسی و کارآگاهی در آن وجود دارد اما بهزعم نگارنده کاملا نباید آن را در دسته داستانهای پلیسی کلاسیک قرار داد. در عوض، ورطه بیشتر نشانههای یک تریلر روانشناختی و همچنان نوآر جنایی را داراست.
رمان عمدتا بیش از اینکه بر حل معما یا برقراری عدالت معطوف باشد بر زندگی چهار شخصیت اصلی زن خود متمرکز است و این اقدامات، انگیزهها و آشفتگی عاطفی آنهاست که بیش از هر تحقیق پلیسی در کانون توجه قرار میگیرد. انگیزهها، ترسها و درگیریهای درونی آنها عمیقا بررسی میشود و خواننده به اندازه خود جنایت، درگیر حالات روحی و عاطفی جنایتکاران میشود.
ازسوی دیگر برخلاف بسیاری از داستانهای پلیسی که تقسیمبندی واضحی بین جرم و جزا ارائه میدهد، ورطه دارای نوعی ابهام اخلاقی است. پروتاگونیستهای داستان(قهرمانان) ضدقهرمان محسوب میشوند. آنها آنتاگونیست(ضدقهرمان) نیستند. بهعبارت دیگر نویسنده موفق میشود خوانندگان را وادار کند در جاهایی با آنها همذاتپنداری کند و هنجارها و انتظارات اجتماعی را در ذهن خود زیر سؤال ببرد. رمان همچنین بهوضوح دارای عناصر بسیاری از داستان نوآر است زیرا هم از نظر محتوای روایی و هم از نظر چشمانداز احساسی شخصیتهایش نوعی تیره و تاری وجود دارد. نویسنده از باز کردن لایههای زیرین جامعه و جنبههای تاریکتر طبیعت انسان ابایی ندارد. نکتهای که نمیتوان از آن غافل بود، مسأله برگردان صحیح ورطه است. بهطور کلی ادبیات بازتابی از افکار، باورها و محیط فرهنگی-اجتماعی نویسنده است که از آن سرچشمه میگیرد. ترجمه صحیح تضمین میکند که ماهیت و ظرایف اثر اصلی حفظ شده و تحریف نشده است. این کتاب بینشهایی را در مورد جامعه ژاپن ارائه میدهد، بنابراین ترجمه صحیح به خوانندگان فرهنگهای دیگر اجازه میدهد تا درک دقیقی از این جنبهها بهدست آورند.
ازسوی دیگر هر نویسندهای صدا و سبک نگارش منحصر به فردی دارد. ترجمه دقیق همچنین تضمین میکند که این صدا از بین نمیرود و خوانندگان غیربومی میتوانند لحن و ریتم نویسنده اصلی را درک کنند. سعید کلاتی، مترجم متبحر که حدود پنج سال است آثارش را از نزدیک دنبال میکنم، فردی ماهر است که ضمن حفظ وفاداری بهخوبی از پس انتقال زیبای محتوا برآمده و مطالعه این اثر قابلتحسین را برای مخاطب فارسیزبان دلپذیر ساخته است. کتاب ورطه برای کسانی که عاشق داستانهای جنایی هستند، اثری خواندنی، هیجانانگیز و قابلتأمل است. در حالیکه در این کتاب رگههای جدی داستان پلیسی وجود دارد اما عمق و پیچیدگیاش آن را از طبقهبندی رایج فراتر میبرد و عناصر زیر ژانرهای مختلف را درهم میآمیزد تا روایتی منحصر به فرد و جذاب خلق کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد