به گزارش
جامجم آنلاین، از همان نخستین چالش میان ایران با آثار تمدنی غرب که مرکز ثقل آن را باید جنگهای ایران و روس دانست همواره این اندیشه در ذهن دولتمردان و اهل فرهنگ و سیاست وجود داشت که علت اصلی عقب ماندگی کشور از غربیها ناشی از غفلت آنها از دانش نوین است. از این رو اعزام محصل به اروپا در زمره نخستین اقداماتی قرار گرفت که دولتمردان ایرانی پس از جنگهای ایران و روس بدان دست یازیدند. این روند با تأسیس مدرسه دارالفنون که یک پلی تکنیک به شمار میآمد و تا پایان دوره قاجار مهمترین نهاد علمی و آموزشی کشور باقی ماند، پی گرفته شد. هرچند در اواخر دوره قاجار چند مدرسه عالی دولتی شکل گرفت که از جمله آنها مدرسه فلاحت و علوم سیاسی بود.
پیشینه اعزام محصل به خارج
البته پیشینه اعزام افرادی برای سیر و سیاحت در اروپا و کسب تجربه به دوران صفویه بر میگردد و برابر با مدارک و اسناد تاریخی برای اولین بار شاه عباس دوم بود که به دلیل علاقه زیادی که به نقاشی اروپایی داشت چند نفری را برای یادگیری نقاشی به سبک غربی به شهر رم در ایتالیا فرستاد.
مرحله بعدی اعزام محصل به دوران پس از شکست ایران در جنگ با روسیه بر میگردد. در آن زمان عباس میرزا ولیعهد فتحعلیشاه با مشورت میرزا عیسی قائم مقام در سال ۱۱۹۰ شمسی دو نفر را برای یادگیری هنر و پزشکی به اروپا فرستاد. این دو تن محمدکاظم فرزند نقاشباشی دستگاه نایب السلطنه و حاجی بابا فرزند یکی از سرداران درگذشته عباس میرزا بودند که به همراه وزیرمختار انگلستان به لندن فرستاده شدند. چهار سال بعد هم پنج نفر دیگر عازم انگلیس شدند. این افراد عبارت بودند از: میرزا صالح شیرازی کازرونی برای یادگیری زبانهای خارجی (فرانسوی، انگلیسی و لاتین) - میرزا سید جعفر برای طب (پزشکی) - میرزا رضا برای مهندسی توپخانه - استاد محمدعلی چخماقساز برای قفل و کلید سازی.
اعزام دانش آموختگان دارالفنون
دارالفنون که تاسیس شد با توجه به سطح آموزشی آن نیاز کشور را برای فرستادن محصل به اروپا در مقطع ابتدایی تا حدودی مرتفع میکرد، اما گذراندن دوره عالی نیازمند فراگیری علوم در سطوح بالاتری بود و از این رو اولین فارغ التحصیلان که شامل یک گروه ۴۲ نفری بودند در سال ۱۲۳۷ به فرانسه اعزام شدند و در مقطع دیگر با توجه به اینکه دولت برای تامین هزینه دانشجویان خارج رفته وظیفهای برای خود احساس نمیکرد تنها کسانی امکان سفر به اروپا و تحصیل در غرب را داشتند که از توانایی مالی برخوردار بودند. پس انقلاب مشروطه روند اعزام دانشجو جهشی پیدا کرد و دولت ۶۰ نفر از دانش آموختگان را برای تحصیل به آلمان فرستاد.
تصویب قانون مجلس
در یکم خرداد ۱۳۰۷ قانون در جلسه ۲۴۶ دوره ششم مجلس شورای ملی قانونی به تصویب رسید که براساس آن، دولت میبایست هزینههای اعزام دانشجویان به خارج را میپرداخت. تا پیش از این، گروههای دانشجویی برای تحصیل به خارج از کشور میرفتند که عمدتا این کار با هزینههای شخصی صورت میگرفت، اما پس از تصویب این قانون، دولت مکلف به تامین اعتبارات لازم برای اعزام دانشجویان شد.
این مرحله از اعزام دانشجو با فرستادن محصل به اروپا در اولین سالهای روی کار آمدن سردار سپه متفاوت بود. آن موقع که رضا خان نخست وزیری داشت لایحه فرستادن ۶۰ محصل را به تصویب مجلس رساند که عمدتا این افراد جزو افسران با درجات مختلف بودند که برای فراگیری دانش نظامی به اروپا رفتند تا برای کسب رشتههای پیاده، سوار، توپخانه و مهندس و هواپیمایی در فرانسه مهارتهای لازم را کسب کنند. نخستین هیأت افسران اعزامی مرکب از ۴۷ تن بودند و در سال ۱۳۰۲ به ریاست سرتیپ امان¬الله میرزا، رئیس ارکان حرب کل قشون به سمت پاریس عزیمت کردند. در بازگشت این عده در سازمان این مدارس تغییراتی داده شد و مدارس نظام به سه مدرسه جداگانه تقسیم شد: مدرسه ابتدایی، مدرسه متوسطه، مدرسه عالی. دورۀ دو ساله عالی به نام مدرسه صاحبمنصبی خوانده شد. نام این مدارس بعدها به دبستان نظام، دبیرستان نظام و دانشکده افسری تغییر یافت.
در مصوبه مجلس درباره اعزام محصل به خارج که در سال ۱۳۰۷ تصویب درآمد به وزارت فرهنگ اجازه داده شد ۱۰۰ جوان دیپلمه را سالیانه به مدت پنج سال برای تحصیلات تکمیلی به خارج اعزام کند.
عیسی صدیق اعلم از کاگزاران فرهنگی دوره پهلوی درباره به اعزام محصل به فرنگ می نویسد: «پس از اعلام سلطنت رضاشاه اعضای مجلس مؤسسان به ریاست داور برای تبریک به دیدار رضاشاه رفتند. اولین مطلبی که رضاشاه در آن دیدار گفت این بود که: «امیدوارم که هرچه زودتر برای متجدد کردن ایران و برای آوردن علوم و فنون مغرب زمین به ایران اقدامات فوری و خیلی جدی بعمل بیاورید. بعد در سال ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ به من پیشنهاد شد، از جمله از طرف علی اکبر داور که معتقد بود تنها راه پیشرفت و ترقی فرستادن دانشجو به اروپا و کسب علوم غربی است. یک عده محصل به فرنگ بفرستیم. مأمور شدم تا متن قانون اعزام محصلین را بنویسم. در ۱۳۰۶ نوشته و در اول خرداد ۱۳۰۷ در مجلس تصویب شد. در همان سال صد و چند نفر را به اروپا فرستادیم. در قانون قید شده بود که کسانی اعزام می¬شوند که حداقل تحصیلات متوسطه را در ایران طی کرده باشند. تا ۶ سال این کار ادامه داشت.»
در ۱۳۰۹ از طرف دانشگاه کلمبیا، پروفسور پل مونرو و رئیس یک مؤسسه بین¬المللی برای انتخاب فردی به تهران آمد. فرد منتخب قرار بود به آمریکا برود و از اوضاع و احوال آموزشی این کشور آگاه شود. به دستور رضاشاه با امکانات و مقرری کافی عیسی صدیق به آمریکا رفت. با ارائه گزارش صدیق از آمریکا، رضاشاه فوری خواست لایحه قانونی به مجلس برود که تعدادی از محصلین اعزامی به آمریکا فرستاده شوند و خرج تحصیل شان داده شود و از آن به بعد به آمریکا هم محصل اعزام می شد.
نقطه نظر فرهنگی آیت الله مدرس
اعزام دانشجو به خارج از کشور البته با واکنشهایی هم همراه بود. از جمله آیت الله سید حسن مدرس در این باره نقطه نظر متفاوتی با دیگران داشت. او البته درباره اعزام محصل به خارج با آنکه مخالفتی نداشت؛ اما، با اتکاء به تجربیات سالیان گذشته معتقد بود به جای اعزام محصل به خارج، معلم خارجی اعم از ابتدایی و غیرابتدایی استخدام شوند که هم پول های مملکت بیهوده خرج نشود و هم نظارت بیشتری از سوی اولیای امور صورت گیرد. راه حلی که او برای حل این معضل اجتماعی ارائه می داد این بود که: «به علم و معلوماتِ کسانی که در ایران هستند ترتیب اثر داده شود، در غیراین صورت آنهایی که به خارج می روند، درس نخوانده باز می¬گردند. تا زمانی که وزارت فواید عامه، مهندسین خودمان را مطابق مهندس درجۀ دوم حقوق می-دهد اگر هزار نفر یا دو هزار نفر هم به اروپا بروند و معلومات بیاموزند فایده ندارد.»
در هر حال طبق همانطور که گفته شد طبق قانون مجلس مقرر شده بود که هرسال یکصد دیپلمه که در امتحان زبان کشور خارجی مربوط پذیرفته میشوند به اروپا فرستاده شوند. این افراد مکلف به بازگشت و خدمت به وطن بودند.
باوجود ذکر شمار سالانه محصلان اعزامی در قانون، در مهرماه ۱۳۰۷ یکصد و ده دیپلمه (ده تن بیش از مصوبه مجلس) به کشور فرانسه رفتند، زیرا در آن زمان، تدریس زبان خارجی در دوره آموزش متوسطه ایران تقریبا منحصر به زبان فرانسه بود و برنامههای درسی این دوره تحصیلی ایران از کشور فرانسه اقتباس شده بود. این دیپلمههای اعزامی کسانی بودند که قبلا در امتحان زبان فرانسه در تهران که زیر نظر سفارت این کشور انجام شده بود پذیرفته شده بودند. به عبارت دیگر، دولت فرانسه تسلط آنان بر زبان فرانسه را تایید کرده بود. ترجمه خبر و کتاب از دیرزمان تا اواسط دهه ۱۳۳۰ (پس از براندازی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ و بسط نفوذ زبان انگلیسی) در ایران از منابع فرانسوی به همین علت بود.
این دیپلمهها و محصلان بعدی که طبق قانون مصوب یکم خرداد ۱۳۰۷ به فرنگ فرستاده شده بودند پس از تکمیل تحصیلات و بازگشت به وطن عمدتا وارد سیاست شدند. آنان کار خود را در وطن با تدریس در مدارس عالی و یا دفاتر وزیران (به عنوان مشاور) آغاز کرده بودند.
قانون مصوب یکم خرداد ۱۳۰۷ تاریخی برای انقضای اعزام محصل به هزینه دولت تعیین نکرده بود. قبل از تصویب این قانون و از نیمه اول قرن نوزدهم، رفتن ایرانیان جهت تحصیل در اروپا امری عادی بود، ولی نه به هزینه دولت و در چارچوب مقررات. در میان دیپلمههای اعزامی به فرنگ در مهرماه ۱۳۰۷ این افراد وجود داشتند که بعدا از سیاستمداران و دولتمردان معروف وطن شدند: علی شایگان، مهدی بازرگان، مهدی آذر، کریم سنجابی، احمد رضوی کرمانی، محمدعلی ملکی، رضا رادمنش، خلیل ملکی، عبدالله ریاضی، لطفعلی صورتگر، غلامعلی فریور و. بسیاری از یاران مصدق از میان همین گروه بودند.
نخستین گروهی که در پی تصویب قانون مجلس با برگزاری یک آزمون فراگیر به خارج اعزام شدند، در رشتههای تعلیم و تربیت، طب، دندانسازی، کشاورزی، شیمی، حقوق، اقتصاد و شعبههای مختلف مهندسی به تحصیل پرداختند. دولت موظف بود فارغالتحصیلان اعزامی به خارج را در رشته تحصیلیشان به کار گمارد و اگر ۶ ماه پس از بازگشت به ایران، دولت کاری به آنها واگذار نمیکرد، میتوانستند شغلی را برای خود انتخاب کنند. لیکن تا مدت ۴ سال موظف بودند که در صورت نیاز دولت در خدمت حاضر شوند. این روند تا سال ۱۳۱۳ ادامه یافت.
اعزام محصل به خارج کشور هزینههای زیادی را بر دولت تحمیل میکرد و کشور نمیتوانست برای همیشه نیازهای علمی خود را از طریق نهادهای آموزشی دیگر کشورها تأمین کند. هم از این رو تاسیس دانشگاه تهران در دستور کار قرار گرفت و بیآن که با مخالفت نمایندگان مجلس شورای ملی روبهرو شود، در ۸ خردادماه ۱۳۱۳ به تصویب نهاد قانونگذاری کشور رسید.