آنها پای چوبه دار میروند و فردی که اجیرشان کرده بعد از چند سال زندان آزاد میشود. بررسی پرونده این مجرمان نشان میدهد ، اغلب آنها برای قتل پدر خانواده اجیر شده اند. همسر یا فرزندان این قربانیان اجیر کنندگان قاتل یا قاتلان هستند. در برخی پروندهها هم اختلاف مالی یا کاری پای قاتلان اجیر شده را به پرونده باز میکند. تا چند سال قبل ،بیشتر برای رسیدن به عشق ممنوعه مرتکب قتل میشدند. در این جنایتها ، معمولا زنها کارفرما و دستوردهنده اجرای جنایت بودند و برای رسیدن به زندگی خوبتر یا رهایی از خشونت همسر دستور قتل را صادر میکردند.اما مدتی است انگیزههای مالی پشت این قتلها خودنمایی میکند. در این جنایتها بحث پول ودستمزد وسط است و از ۵۰میلیون تا دو میلیارد تومان برای اجرای نقشه قتل دستمزد میگیرند. درهفته گذشته در دو پرونده جداگانه، قاتلانی اجیرشده دستگیر شدند که قرار بود بعد از قتل دستمزدهای ۵۰۰میلیونی و یک میلیاردی بگیرند اما قبل از رسیدن به پول دستگیر شدند. جنجال این دو پرونده باعث شد این هفته سراغ پرونده این مجرمان برویم.
شامگاه بیست و نهمین روز شهریور سال گذشته، قتل مرد ۵۷سالهای در محله گلبرگ تهران به پلیس گزارش شد. همسر مقتول که با پلیس تماس گرفته بود در تحقیقات گفت: «من و دخترم به مهمانی رفته بودیم و وقتی برگشتیم با جسد فرهاد در اتاقش روبهرو شدیم . مقداری پول وسکه از خانهمان سرقت شده بود.»جسد فرهاد که به نظر میرسید خفه شده است به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به بررسی دوربینهای مداربسته خانه پرداخته و دریافتند پس از خروج همسر و دختر مقتول از خانه دو مرد وارد خانه شده و ساعتی بعد هراسان آنجا را ترک کردند. همچنین در موتورخانه ساختمان چند فیلتر سیگار پیدا شد که نشان میداد قاتلان آنجا منتظر ماندهاند تا مقتول بخوابد و وارد خانه شوند. در ادامه دو متهمی که در این جنایت نقش داشتند دستگیر شدند و در تحقیقات اعتراف کردند از سوی همسر مقتول برای این جنایت اجیر شده بودند و قرار بود ۵۰۰میلیون تومان به هرکدام دستمزد بدهد. یکی از آنها در بازجوییها گفت: «مینا گفته بود به هر کسی که در کشتن شوهرش کمک کند، ۵۰۰میلیون تومان میدهد. همین باعث شد وسوسه شوم و با او همکاری کنم. طبق نقشه، مینا در را برایمان باز گذاشت و ما به شوفاژخانه رفتیم و آنجا مخفی شدیم. بعد در فرصت مناسب وارد ساختمان شدیم و طناب را دور گردن فرهاد انداختیم و کشیدیم .» حالا دو قاتل اجیرشده در برابر اتهام مشارکت در قتل قرار گرفته و اولیای دم برای آنها قصاص خواستهاند.
ماموران پلیس آگاهی تهران هفته گذشته دو قاتلی را دستگیر کردند که با ورود به خانه مدیر یکی از بانکهای پایتخت او را با ۱۶ضربه چاقو کشتند. متهمان پس ازدستگیری در تحقیقات گفتند؛ ابتدا قرار بود با گرفتن پول این مرد را تنبیه کنیم اما پیشنهاد دختر مقتول وسوسهبرانگیز بود . اوادعا کرد پدرش خیلی او ومادرش را اذیت میکند و بعد از مرگش همه داراییاش به او به ارث میرسد. به همین خاطر اگر پدرش را بکشیم، دو میلیارد تومان دستمزد به ما میدهد. قبل از این که بتوانیم به این دستمزد برسیم دستگیر شدیم. این در حالی بود که دختر مقتول در تحقیقات منکر این ادعا شد و گفت این متهمان، پدرش را کشتهاند و خواستار قصاص آنها ست. حالا تحقیقات پلیس درباره این دو ادعا و نقش دختر مقتول در ماجرا ادامه دارد.
چندی قبل ماموران پلیس تهران در تماس مردی جوان، در جریان مفقودشدن مشکوک مرد همسایه قرار گرفتند. این مرد در تماس خود به ماموران گفت: دو شب قبل، از خانه مرد همسایه سروصدا آمد که یکباره این صدا خاموش شد، دقایقی بعد دیدم سه مرد از خانه همسایه خارج شدند و فرشی که چیزی لای آن پیچیده شده بود را بیرون بردند. به خاطر این که دو روز است همسایه را ندیدهام به موضوع مشکوک هستم.بلافاصله ماموران به آپارتمان محله اتوبان محلاتی رفتند. زن صاحبخانه ابتدا سعی در کتمان واقعیت میکرد اما وقتی رازش را برملاشده دید، گفت: شوهرم دو خانه داشت که به نام من کرده بود. او قصد داشت خانهها را به نام خودش بزند، احساس کردم اگر خانه را به نام خود کند من را طلاق میدهد، نقشه قتلش را کشیدم و به پسرداییام موضوع را گفتم. او هم مردی را معرفی کرد که با گرفتن ۵۰ میلیون تومان کار را تمام کند، اما آن مرد بعد از گرفتن پول فرار کرد.پسرداییام خودش با چند ضربه شوهرم را کشت و با کمک برادرم و دوستش جسد را از خانه خارج کردند و چند روز بعد ما لو رفتیم و دستگیر شدیم.
یکی از روزهای اردیبهشتامسال گزارش ناپدیدشدن زوجی به پلیس پایتخت اعلام شد. رضا ضیایی، متخصص گوش و حلق و بینی و از کادر پزشکی بیمارستان عرفان تهران و همسرش بودند که دکترای حقوق داشت. این زوج پس از مهاجرت فرزندانشان به آمریکا، در طبقه هفتم برجی در ولنجک زندگی میکردند اما به گفته یکی از اقوامشان، از یک هفته قبل به طرز مرموزی ناپدید شده بودند. با ثبت اظهارات این مرد، تیمی از مأموران راهی محل زندگی آقای دکتر و همسرش شدند. خانه آنها به هم ریخته و معلوم بود که اموال قیمتیشان به سرقت رفته است. از آنجا که احتمال میرفت این زوج قربانی سرنوشتی هولناک شده باشند، بررسیهای تخصصی درباره آنها ادامه پیدا کرد. تحقیقات نشان میداد که آنها یک خانه ویلایی هزار متری در شهرک غرب داشتند که مدتی قبل آن را به مردی به نام سروش اجاره داده بودند. مأموران سراغ سروش رفتند اما او مدعی بود که اطلاعی از سرنوشت آقای دکتر و همسرش ندارد. با این حال معلوم شد که وی اختلافاتی با زوج گمشده داشته و به همین دلیل بازداشت شد. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد که پس از گمشدن دکتر و همسرش، دو مرد وارد ساختمان آنها شده و دو خودروی سانتافه این زوج را با خود برده بودند. آنها که پدر و پسر بودند دستگیر شدند و کلید معمای ناپدید شدن زوج ثروتمند را در اختیار کارآگاهان قرار دادند.آنها در تحقیقات اعتراف کردند از سوی سروش اجیر شده و این زوج را با شلیک گلوله کشتند. در ادامه پدر مدعی شد پسرش در قتل نقش نداشته و او با دستور سروش این زوج را کشته است . این در حالی بود که سروش منکر ادعای پدر و پسر شد.
صبح یکشنبه ۳۰ مرداد امسال جنایتی در خیابان ایرانزمین شهرک غرب رخ داد. آن روز دکتر علی محفوظی، متخصص بیهوشی و رئیس اسبق سازمان پزشکی قانونی کشور که سمتهای دیگری مانند معاونت وزارت بهداشت را در سالها قبل بهعهده داشت، وقتی از خانه ویلاییاش خارج شد و منتظر راننده شخصی خود بود تا به محل کارش برود، به ضرب گلوله فردی ناشناس به قتل رسید. مأموران در تحقیقات خود به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد دکتر علی محفوظی در جریان یک پروژه کاری با مردی به نام سجاد دچار اختلاف شده بود و این احتمال مطرح شد که وی بهدلیل اختلافات مالی قربانی جنایت شده است. سجاد دستگیر شد و در تحقیقات اعتراف کرد مردی به نام سینا را برای اجرای این نقشه اجیر کرده است. سینا هم از سوی ماموران دستگیر شد و در تحقیقات گفت:« من سابقهدارم و کار درست و حسابی هم ندارم. اغلب با شرخری امرار معاش میکنم اما این اواخر با مشکلات مالی رو به رو شده بودم و شرایط سختی داشتم. وقتی دیدم برای قتل مرد سالخورده دستمزد خوبی قرار است به من بدهند، قبول کردم. من مقتول را نمیشناختم و نمیدانستم آدم معروف و مهمی است. به من گفتند به فلانی شلیک کن و برگرد به شهرت. گفتند دیگر تا مدتها در تهران آفتابی نشو. پولت را بگیر و برو به زندگیت ادامه بده. غافل از این که به این سرعت شناسایی و دستگیر خواهم شد. ۵۰ میلیون تومان و یک دستگاه پراید به عنوان پیشپرداخت گرفتم و قبل از اینکه بقیه دستمردم را بگیرم دستگیر شدم.»
این که چرا برخی افراد حاضر میشوند برای عشقی ممنوع یا پول مرتکب قتل شوند ،پرسشی است که دینا نمازی، روانشناس در پاسخ به آن میگوید: آنچه مهم است اینکه افراد دارای خواستههای متفاوتی هستند و برای رسیدن به آن دست به هر کاری میزنند. این افراد فقط آن خواسته را دیده و از خطرات و مسیر رسیدن به آن آگاه نیستند و نمیخواهند قبول کنند راه رسیدن اشتباه است یا آن خواسته به کل اشتباه بوده و حتی در صورت رسیدن پشیمانی به همراه دارد.وی ادامه میدهد: گاهی افراد دچار عشق ممنوعه میشوند و چیزی جز آن عشق برایشان اهمیتی ندارد، در همین حال طرف مقابل که به دلیل مشکلات تن به عشق ممنوعه داده فرصت را مناسب دانسته تا برای همیشه از شر مشکلات زندگیاش خلاص شود به همین دلیل آگاهانه به نفر سوم پیشنهاد میدهد برای رسیدن به من باید از همسرم بگذریم. نفر سوم هم ندانسته و از روی عشق کورکورانه قبول کرده دست به جنایت زده و یک عمر خودش را گرفتار کند.به گفته این روانشناس، مهمترین قتلها با قاتل اجارهای مربوط به موضوعات مالی است. افراد که معمولا از قشر ضعیف و بزهکار هستند با شنیدن رقمهای نجومی وسوسه شده و بدون تفکر نسبت به عاقبت کار فقط برای رسیدن به آن پول و تغییر زندگی قبول میکنند تا در مقابل پول دست به جنایت بزنند. در این گونه موارد قاتلان معمولا از خشونت بیشتری استفاده میکنند تا بتوانند کار را به صورت کامل انجام داده و از قتل مطمئن شوند.
مریم جنتآبادی - کارشناس ارشد حقوق
بحث قاتلان اجارهای یکی از موضوعاتی است که در حال رواج در جامعه است و هرازگاهی خبرهایی درباره جنایتهای هولناک آنها در صفحههای حوادث منتشر میشود. البته هنوز این جرم به مرحلهای نرسیده که کسب و کار مشخص افراد باشد و مانند آنچه در فیلمهایهالیوودی میبینیم با گرفتن پول آدمکشی کنند. بررسی پرونده این قاتلان نشان میدهد اغلب افرادی هستند که وضع مالی خوبی ندارند و در سطح پایین فرهنگی قرار دارند. این مجرمان با وسوسههایی مانند پول یا رابطههای پنهانی خیلی زود وارد بازی شده و بدون این که به عاقبت کار خود فکر کنند، از خود قاتلی سنگدل میسازند. یکی از موضوعاتی که در بحث قاتلان اجارهای نگران کننده است رسوخ آن به درگیریهای خانوادگی است به طوری که با هردرگیری خانوادگی یکی اززوجین که اغلب هم زنان هستند برای کشتن همسر خود سراغ این قاتلان میروند. اجیرکردن یک قاتل به معنی استخدام قاتل برای به قتلرساندن یک شخص تفسیر میشود. انگیزهدادن یا تحریک کردن یک شخص به انجام قتل با هر وسیلهای (پول، موقعیت شغلی یا تهدید و...) همگی به معنی استخدام آن شخص برای قتل تفسیر میشود.طبق قانون، شخص اجیرکننده قاتل نیز خود در صورت اثبات، مجرم شناخته شده و محکوم خواهد شد. در اینجا برای مجازات اجیرکننده با دو مجازات روبهرو خواهیم شد. اگر در ارتکاب جرم شرایط را تسهیل کرده باشد به مجازات معاونت در قتل محکوم میشود. در قانون قبلی مجازات نقش فرماندهنده قتل مطرح بود و بر اساس ماده۲۱۱ قانون مجازات به حبس ابد محکوم میشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد