چه ساعتهایی که بچهها دلشان نمیخواست کاری را که بزرگترها میخواهند انجام دهند؛ ولی مجبور بودند و از بازی و تفریحشان زدند تا در قاب دوربین خوش بدرخشند. چه بازدیدهایی که از صفحات این کودکان در شبکههای اجتماعی به عمل نیامد، چه لایکهایی که ثبت نشد و چه درآمدهایی که از جیب آدم بزرگها سر در نیاورد. اینگونه شد که کودکان عادی، کودکانی که میخواستند فقط کودک باشند و بس، تبدیل به اینفلوئنسر شدند. اینفلوئنسر کسی است که میتواند بر زندگی، انتخاب و افکار دیگران تاثیر بگذارد. اما کودکانی که بلاگری کردند، مدل شدند و اینفلوئنسری را تجربه کردند، هرگز نمیخواستند اینچنین باشند، ولی مجبور بودند و شدند.
پدیده کار مدرن کودکان به این ترتیب شکل گرفت و بچهها در حوزههای مختلف مشغول کار شدند، بدون این که زشتی، هنجارشکنی و غیرقانونی بودن این نوع کار به چشم والدین بیاید. اکنون اما یک تصمیم مهم در مراجع تصمیمگیر کشور اتخاذ شده که دفتر حمایت از کودکان و نوجوانان قوه قضاییه، پلیس فتا، مرکز پژوهشهای مجلس، سازمان ملی تعلیم و تربیت و دادستانی کل کشور در آن نقش داشتهاند. این مراجع در قالب یک کمیته، موضوع بهرهکشی از کودکان در فضای مجازی و خطراتی را که میتواند در این فضا گریبانگیر کودکان شود، مورد بررسی قرار دادند و تصمیم گرفتند اصلاحیه و الحاقیهای نیز به قانون حمایت از کودکان اضافه کنند.
دلیل ورود متولیان به این حوزه را علی کاظمی، دبیر مرجع ملی حقوق کودک به ایسنا توضیح داده و خاطرنشان کردهاست که «مفاهیمی مانند مدلینگ، بلاگری و اینفلوئنسری کودکان و نوجوانان پدیدههایی نوظهور هستند که اگر در فرآیندی عقلانی و چارچوبی خردمندانه مدیریت نشود، باعث وارد آمدن آسیب به کودکان و نوجوانان میشود.»
به گفته او، بررسیها نشان میدهد مدلینگ، بلاگری و اینفلوئنسری در شبکههای اجتماعی برای این گروه سنی موجب روزمرگی بچهها، انتشار برخی کلیپهای تبلیغاتی نامناسب و غیراستاندارد و نیز بارگذاری محتواهای غیراخلاقی در صفحه شخصی کودکان میشود؛ درحالی که حریم خصوصی خانوادهها و کودکانشان نیز آسیب میبیند و چه بسا باعث ارتباطگیری اشخاص سودجو و آزارگر با کودکان و نوجوانان شود.
با این که کمی دیر شده اما علنی شدن این تصمیم حتما راه را بر بدتر شدن اوضاع میبندد و چه بسیار کودکان و نوجوانانی که پس از تشکیل کمیته فضای مجازی در مرجع ملی حقوق کودک، از انواع آسیب در امان میمانند.
در مورد کودک کار و خیابان روال این است که کارفرما که میتواند پدر یا مادر، هر دو و یک شخص ثالث باشد، کودکان را در موقعیتهایی چینش میکنند که احتمال بیشترین درآمدزایی وجود داشته باشد، حتی اگر این درآمد بیشتر، با آسیب بیشتر برای بچهها همراه باشد. این شکل از کار کودک، همواره توسط مردم تقبیح شده و با دلسوزی همراه بوده اما در مورد کودکان کار مدرن که همین اینفلوئنسرها، بلاگرها و مدلهای کوچک فضای مجازی هستند، مردمی که آن بخش اول را نمیپسندند اتفاقا با لایکها و بازدیدهای دائمیشان برای بچههای گروه دوم هورا میکشند و بستر کار بیشتر آنها را فراهم میکنند. مشکل هم دقیقا همین است که کار مدرن کودکان که به بردهداری نوین نیز تعبیر شده، روز به روز رونق میگیرد و بازارش داغتر میشود. این بازار گردش مالی عجیب و غریبی هم دارد که درست مانند کودکان کار و خیابان که ریالی از درآمد کسبشده نصیبشان نمیشود، بچههای شیکپوش و جذاب صفحات فضای مجازی را هم دست خالی میگذارد. در عوض والدین یا بزرگترهایی که این کودکان را در فضای مجازی راهبری میکنند، خیلی زود به درآمدی میرسند که حاصل نگاهها، لایکها و دنبال کردنهایی است که تکتک مخاطبان به این صفحات و پستهای آن ارزانی داشتهاند.
دبیر مرجع ملی حقوق کودک اما میگوید برخورد قانونی با والدین و اشخاص سوءاستفادهگر در دستور کار قرار دارد؛ چراکه «تاکنون درخصوص والدینی که از کودکانشان در فضای مجازی بهرهکشی میکنند، تعقیب قضایی جدی صورت نگرفته و لازم است به این حوزه ورود شود.»
به موجب مقررات عمومی از جمله قانون کار و قوانین مرتبط با مسئولیت مدنی، اگر کودکی در فضای مجازی کسب درآمد کند، این درآمد متعلق به خود اوست و شخص دیگری حق ندارد از این منافع بهرهمند شود؛ زیرا در غیر این صورت مشمول عنوان «بهرهکشی» میشود؛ حال آن که اکنون کودکان ابزاری برای کسب درآمد هستند، بدون این که سهمی از این درآمد داشتهباشند.
صفحات کودک بلاگرها طیفی گسترده از انواع برندها را که در پنج دسته طبقهبندی میشود (محصولات آرایشی، موادغذایی، لوازم منزل، لباس کودک و مزونها و آتلیه کودکان) تبلیغ میکند. دراین تبلیغات کودکان به دو صورت فعال و منفعل حضور دارند که در حالت منفعل، از عکس و فیلم کودکان و در حالت فعال از طریق نقشآفرینی کودکان در تبلیغ کالا برای جذب مخاطب استفاده میشود. در مدلینگ کودکان نیز معرفی مدلها از طریق انتشار پوستر و ویدئوی تبلیغاتی تور عکاسی و چاپ عکس مدلهای منتخب در مجلات مدلینگ و معرفی ویژگیهای جسمی و ظاهری مدل در ژستهای مختلف انجام میشود. در این فرآیند، بازنمایی الگوها و مؤلفههای غیر ایرانی مبتنی بر خودنمایی و ترویج الگوهای مصرفگرایی، فخرفروشی به کالای خارجی، ترویج سبک زندگی غیر ایرانی و غیر اسلامی، الگوبرداری از مدلهای خارجی و آرایش و رفتار و سبک رفتاری آنها حرف اول را میزند که منجر به تغییر هویت کودک، برخورد با کودک به مثابه کالا و ارزشگذاری نادرست کودکان میشود. تحسینها و تأییدها در صفحات مدلینگ نیز اغلب از سوی آژانسهای مد و مدل صورت میگیرد که کودکان را بر حسب ظاهرشان ارزیابی میکنند. این اقدامات تبلیغاتی و ارزشگذاریهای مصرفی و ظاهری به برخورد غیرانسانی با کودکان منجر میشود تا آنها به عنوان یک کالا مورد توجه قرار بگیرند.
علی کاظمی، دبیر مرجع ملی حقوق کودک به عنوان یکی از زیرمجموعههای وزارت دادگستری اما معتقد است«استفاده از کودکان برای تبلیغات، مدها و مدلها، در کنار ناآگاهی خانوادهها نسبت به آسیبها و خطرات این فضا به موضوعی چالشی و آسیبرسان تبدیل شده حال آن که مطابق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، اگر فعالیت کودکان در فضای مجازی تحت عنوانهایی مانند بلاگر، مدلینگ و اینفلوئنسری، سلامت جسمی، روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی کودکان را تحت تاثیر منفی قرار دهد یا امنیت وی یا وضعیت آموزش او را به مخاطره بیندازد، امکان مداخله اجتماعی یا قضایی وجود دارد.»
در این میان چنانچه این فعالیتها با کسب درآمد همراه باشد و عنوان شغل و کار بر آن صدق کند، تا سن ۱۵ سال برخلاف ماده ۷۹ قانون کار است که مطابق آن به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع و مشمول تعریف بهرهکشی اقتصادی در قانون کار و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان میشود.
بهرهکشی مالی و استفاده ابزاری از ظاهر کودکان اما تنها مشکل همهگیر شدن استفاده از بچهها در فعالیتهای مجازی نیست؛ چراکه گاهی وقتها این بهرهکشیها به هرزهنگاریهایی منجر میشود که آسیبهای عمیقی را متوجه کودکان و نوجوانان میکند.
در ماده (یک) قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، تهیه و تولید هر اثری که محتوای آن بیانگر جذابیت جنسی کودک یا نوجوان مانند برهنگی باشد، هرزهنگاری تلقی میشود اما گاهی دیده میشود که والدین بیتوجه به این ماده قانونی، از فرزندشان تصاویری را به اشتراک میگذارند که میتواند مشمول هرزهنگاری باشد.
البته بخشی از این اقدامات از ناآگاهی والدین و بیخبریشان از قانون ناشی میشود و چه بسا اگر تاکیدات قانونی به مردم آموزش دادهشود بساط بسیاری از این تخلفات و آسیبهای ناشی از آن جمع شود.
به همین علت است که حورا طهرانی، پژوهشگر سواد رسانهای تاکید دارد پدیده کودکان کار مدرن به سبب سواد رسانهای اندک والدین به این اندازه در فضای مجازی ریشه دواندهاست. او میگوید: «مفاهیمی مثل حریم خصوصی، زندگی شخصی و امنیت در منظومه فکری این والدین جایی نداردچرا که هر چه هست تلاش برای پیوند خوردن به طبقات بالای اقتصادی و اجتماعی است که خودش زاییده توسعه فرهنگ مصرفگرایی است.»
به گفته او «در این اتمسفر، کودکان راهی برای کسب درآمد و نمایش والدین هستند؛ پدر و مادرهایی که از فواید شبکههای اجتماعی فقط درآمدزایی و شهرت آن را درک کردهاند. بنابراین والدین از فرزندان خود استفاده میکنند تا اعتبار، مقبولیت و شهرت را آسانتر به دست بیاورند و از این رهگذر به درآمدهای قابل توجه نیز دست پیدا کنند.
۱-تاکید بر سبک رفتاری غیرایرانی و خطر تغییر هویت کودک
۲-توجه به کودکان به عنوان کالا و ارزشگذاری نادرست روی آنها
۳-به خطر افتادن امنیت و خدشهدارشدن فرآیند آموزش کودکان
۴-تبدیل شدن کودکان به نیروی کار و آغاز بهرهکشی اقتصادی از آنها
۵-استفاده ابزاری از کودکان و خطر هرزهنگاری و نقض ارزشهای اخلاقی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد