نکته تاسفبار اینکه اگر پیش از این دوست اجتماعی بین دختران و پسران مجرد و دانشجو به چشم میخورد ولی متاسفانه امروز شاهد این هستیم که زنان و مردان متاهل نیز به بهانههای مختلف از بین غیرهمجنسان خود دوست اجتماعی انتخاب میکنند.
هیچکس تصور نمیکرد کشور ما با صبغه فرهنگی، سنتی و اسلامی روزی به جایی برسد که زنان و مردان متاهل آن بهدلیل احساس خلأ عاطفی هرکدام برای خود به دنبال دوست دیگر باشند. تمایل به دوست اجتماعی ذاتا امری نکوهیده بوده و مورد پذیرش نیست. این موضوع یک پدیده نوظهور و یک ناهنجاری اجتماعی است که از طریق شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بهدلیل عدم آگاهی و ظرفیت پایین جامعه در بین خانوادهها جای گرفته و در جامعه ایرانی بهدلیل حاکمیت سبک زندگی ایرانی و اسلامی باعث بهوجودآمدن مشکلات بسیار در زندگی افراد میشود و باید هرچهسریعتر صاحبنظران فکری به حال آن کنند.
«هر رابطه عاطفی که بین دو نفر برقرار شود به گونهای که رد عاطفی نسبتا پایدار و نه موقت در طرفین برجای گذارد دوستی نامیده میشود.» این را دکتر عابدینی، روانشناس بالینی میگوید و میافزاید: «ما انسانها نیازهای زیادی داریم و یکی از مهمترین آنها نیاز به پیوندجویی است. نیازی همیشه زنده و درونی که ما را ترغیب به پیوند دوستی یا پیوند زناشویی میکند. ماهیت این نیاز در دو جنس زن و مرد بسیار متفاوت است. درواقع اینکه میگویند زنان ونوسی و مردان مریخی این مفهوم را میرساند که مرد و زن از نظر سیستم مغزی، عملکرد هورمونی، ویژگیهای روحی، خلقی، رفتاری و تظاهرات ظاهری آنقدر با یکدیگر تفاوتهای فاحشی دارند که گویا از دو سیاره جداگانه آمدهاند.» این روانشناس میگوید: «دلیل این تفاوتها آن است که داشتههای یک جنس کاملکننده نداشتههای جنس دیگر و عاملی برای بهآرامشرسیدن طرفین باشد و این دلیل چرایی آفرینش دو جنس با این همه تفاوت است. حال اگر نیاز به پیوندجویی، هدفمند پیش نرود و بر مبنای ارضای یکسری از نیازهای شخصی بدون ضابطه باشد، سبب شکلگیری هیجانهای عاطفی و جنسی افسارگسیختهای میشود که کنترل آن بسیار مشکل است.»
واقعیت این است که هدف از برقراری رابطه دوستی دو جنس یکی نیست. دکتر عابدینی میگوید: «در اینگونه دوستیها هدف اصلی اغلب مردان کامجویی است، ولی یک زن با توجه به نیاز پناهجویی، بهدنبال یک پشتیبان و تکیهگاه قوی است که بتواند احساساتش را با او در میان گذارد. در نتیجه این دوستیها که بر مبنای انگیزههای متفاوت شکل میگیرد میتواند به ضرر طرفین بهویژه زن باشد که یکی از مهمترین این ضررها ضربه جدی عاطفی و روانی به زن است. از نظر روانشناسی در روابط دوستی دو جنس هیجانهایی که حسی خوشایند در طرفین بهوجود میآورند گاهی تا پایان عمر در ذهن ماندگار و مدام پردازش میشوند. با این تفاوت که مرور این روابط و ناکامی ناشی از آن در خانمها بهصورت نشخوار ذهنی و در آقایان بهصورت ذهنگردانی است. یعنی خاطرات و هیجانهای خوشایند و ناخوشایند این روابط در جنس مونث مدام تکرار میشود ولی در جنس مذکر میتواند با حواسپرتی به تاخیر افتد.»
در جامعه امروز ما افرادی هستند که با صراحت تمام اظهار میکنند میتوانند با جنس مخالف یک رابطه دوستانه، صمیمانه و نزدیک اما پاک و به دور از گرایش و هیجان جنسی برقرار کنند.
دکتر عابدینی در این خصوص میگوید: «ما انسانها یکسری مکانیسمهای دفاعی داریم که بهصورت ناهوشیار از این مکانیسمها به نفع خودمان سوءاستفاده میکنیم. افراد وقتی در روابط با جنس مخالف بحث پاکی این دوستی را طرح میکنند به نوعی از مکانیسم دفاعی انکار و استدلالتراشی استفاده کرده و بیدلیل خود را توجیه و با صغریوکبری چیدن واقعیت را کتمان و وجدان ناآرامشان را آرام میکنند. درواقع در چنین دوستیهایی مردها اظهار میکنند همین که در روابط دوستانه خود با خانمها حس خوبی پیدا کنیم و محبت و مهربانی زیادی را دریافت کنیم و از حال و هوای یکدیگر با ایمیل و پیامک باخبر شویم، یعنی حد و مرز دوستیمان را رعایت کردهایم و اغلب خانمها هم که طرفدار این نوع روابط هستند بیان میکنند همین که در این دوستیها با خصوصیات مردانه آشنا میشویم و گاهی هم میتوانیم موضوعات و کارهای مردانهمان را با آنان در میان بگذاریم برایمان اقناعکننده است. غافل از اینکه ممکن است در این دوستیها شناخت ظاهری از جنس مخالف بالا رود و برخی نیازهای معقول برطرف شود اما وقتی پای هیجان به میان آید میزان شناخت واقعی پایین آمده و تمایل جنسی مردانه و عشقهای کاذب احساسی زنانه با تداوم این دوستیها بهتدریج شکل میگیرد و قوی میشود و هرگز در یک نقطه و قبل از رسیدن به خط قرمز متوقف نمیشود و میتواند از مرزهای پیشبینینشدهای عبور کند که طرفین انتظار وقوع آن را نداشتهاند. منظور از تمایل جنسی تنها برقراری رابطه نیست و میتواند خیالپردازیها، گفتوگوها و بحثها، لذت از ظواهر و مسائل اینچنینی باشد.»
علاقه و نیاز به ارتباط با جنس مخالف در نهاد هر بشری وجود دارد و همین عامل هم هست که موجب میشود افراد به تشکیل زندگی و ازدواج تمایل نشان دهند. درواقع زن و مرد یا دختر و پسر چون در مجاورت و ارتباط با یکدیگر به هیجانهای جنسی و عاطفی بالایی میرسند و چون این حس خاص را هرگز در ارتباط با همجنس خود تجربه نمیکنند، دوست دارند که با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده و بیشتر از وجود او بهرهمند شوند. در نتیجه برای اعتدال این نیازها و هیجانها، اسلام ازدواج را بهترین و عاقلانهترین راهکار معرفی کرده است اما نکته قابلتوجه آنکه اگر این علاقه درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج شود و بهسوی روابط بیضابطه فرامرزی کشیده شود میتواند به دوستیهای دو جنس منجر شود که در سبک زندگی ایرانی و اسلامی چنین دوستیهایی امری نکوهیده بوده و بههیچعنوان مورد پذیرش دین نیست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد