بر همگان مسجل است که واشنگتن، لندن و پاریس به عنوان سه بازیگر غربی در طول دهههای متمادی، به بانیان خلق بحرانهای مزمن امنیتی در آفریقا تبدیل شدهاند. آنچه غرب را به بهانه مقابله با کودتا در نیجر به این کشور آفریقایی کشانده، قطعا نگرانی از دموکراسی و صیانت از حقوق سیاسی یک کشور در آفریقا نیست، بلکه در ماورای این بازی خطرناک غرب باید به دنبال انگیزهها و عوامل دیگر بود.
سردرگمی در اکوواس
اکوواس (جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا) در بیانیهای از ناکامی مأموریت هیأت مشترک این گروه به نیجر خبرداد. در بیانیه اکوواس آمدهاست که مأموریت این هیأت مشترک پس از تماس تلفنی مقامات نظامی نیجر ناکام ماندهاست. اکوواس بدون اشاره به مفاد تماس تلفنی کودتاچیان نیجر فقط اعلام کرد: به اتخاذ تمام اقدامات برای بازگرداندن حکومت رسمی مبتنی بر قانون اساسی در نیجر ادامه خواهیمداد. این گروه تحریمهای جدیدی را علیه «کودتاچیان» در نیجر اعمال و اعلام کرد که این تحریمهای جدید شامل افراد و نهادهای مرتبط با رهبران کودتا در نیجر است.
بیش از یک هفته پیش، اکوواس به کودتاگران نیجر اعلام کردهبود اگر محمد بازوم، رئیسجمهور این کشور که به فرانسه نزدیک است، ظرف هفت روز به قدرت بازنگردد، آنها با مداخله نظامی احتمالی، اعضای این اتحادیهاقتصادی روبهرو میشوند اما حکومت نظامی نیجر با به پایان رسیدن مهلت هفت روزه اکوواس، نهتنها بازوم را به قدرت بازنگرداندند، بلکه حریم هوایی این کشور غرب آفریقا را نیز بستند. رسانههای فرانسوی نیز مدعی شدند روسای ستاد ارتش کشورهای عضو گروه اکوواس توافق کردند نیرویی متشکل از ۲۵ هزار نظامی را برای ورود به نیجر تشکیل دهند. اکوواس پس از نادیده گرفته شدن اولتیماتوم خود از سوی کودتاچیان نیجر، با صدور بیانیهای از برگزاری نشست جدید خود برای گفتوگوی رهبران اعضای این اتحادیهاقتصادی دربارهاوضاع سیاسی و تحولات اخیر نیجر و منطقه غرب آفریقا خبر داد. تحلیلگران بر این باورند که رهبران منطقه در جستوجوی راه حلی فوری برای جلوگیری از تشدید تنش که به طور بالقوه میتواند کل منطقه غرب آفریقا را تحت تأثیر قرار دهد، به یکموضع واحد نیاز دارند.
سوء سوابق وحشتناک غرب در آفریقا
نه تنها در دوران استعمار کهن، بلکه در دوران استعمار نوین نیز آفریقا به کانون مداخلهگرایی و جنایت غرب علیه بشریت تبدیل شده و این روند همچنان ادامه دارد. حتی این مداخلهگرایی صرفا در ابعاد سیاسی و نظامی نبوده و حیات شهروندان آفریقایی را در حوزههای پزشکی و آزمایشگاهی نیز تحت تاثیر قرار دادهاست. همگان به یاد دارند سال ۱۹۹۶ چه فاجعهای در قاره آفریقا رخ داد. آن زمان، شرکت واکسنسازی و آزمایشگاهی «فایزر» که پایگاه اصلی آن در نیویورک قرار دارد، اقدام به تست غیرقانونی واکسن «مننژیت» در شهر «کانو» واقع در نیجریه کرد. دهها کودک نیجریایی بر اثر این آزمایش، جان خود را از دست داده یا به بیماریهای غیرقابل علاج از جمله نابینایی و ناشنوایی مبتلا شدند. شرکت فایزر مدتها این جنایت را کتمان کرد و حتی نسبت به شکایت خانواده قربانیان نیز واکنشی نشان نداد. سرانجام با افشای جزئیات دهشتناک این جنایت جمعی، شرکت فایزر سال ۲۰۰۹ میلادی (پس از ۱۳سال) به پرداخت جریمه نقدی به خانواده قربانیان محکوم شد! فراتر از آن، عقیمسازی غیرارادی ساکنان آفریقا از طریق ارسال واکسنهای آغشته به فاکتورهای عقیمکننده، نهتنها در قرن بیستم (قرن گذشته)، بلکه در حال حاضر ادامه دارد. به عنوان مثال سال ۲۰۱۷ میلادی، پزشکان کنیایی متوجه شدند واکسنهای ارسالی از سوی سازمان جهانی بهداشت- که به واسطه شرکتهای غربی به آفریقا فرستاده شدهبود- حاوی موادی است که منجر به عقیمسازی ناآگاهانه مصرفکنندگان میشود.
وقتی غربیها مخالف کودتا میشوند!
یکی از موضوعاتی که در نوع خود قابل تامل است، استناد غرب به کلیدواژهای تحت عنوان ضربالاجل بازمیگردد. این به معنای مداخلهگرایی آشکار واشنگتن و برخی اعضای ناتو در قبال بحرانی در آن سوی مرزهای آتلانتیک است. این در حالی است که واشنگتن و پاریس، خود در طراحی بسیاری از کودتاها علیه دولتهای مستقر در دنیا نقش داشتهاند. شواهد موجود نشان میدهد پیچیدهسازی معادلات نیجر، به صورت خاص در دستورجریانات تبلیغاتی و رسانهای در غرب قرار گرفتهاست. آیا صرف میلیاردها دلار هزینه در طول سالهای گذشته و اخیر با هدف تثبیت حضور نظامی ویرانگرایانه غرب در برخی نقاط آفریقا، تمرکز ناتو بر مناقشات لیبی و شمال آفریقا، مدیریت و هدایت گروههای تروریستی مانند داعش، الشباب، بوکوحرام و... در کشورهای گوناگون این قاره چه معنایی دارد؟ فراتر از آن، صرف هزینههای بسیار هنگفت و غیرقابل تصور از سوی نهادهای تبلیغاتی و رسانهای غرب برای تصویرسازی ایجابی از آمریکا و اروپا در میان ملتهای آفریقایی، ناظر بر چه حقیقتی به جز اهمیت ذاتی و راهبردی آفریقاست؟ رویکرد آمریکا و فرانسه در قبال تحولات جاری در نیجر را باید در همین چارچوب مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. غرب با کارنامهای ننگین در دوران استعمار کهن، ورود به دوران استعمار فرانو در این قاره را کلید زدهاست. قضاوت ماهوی ساکنان آفریقا در قبال آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، اساسا اجازه هضم این کشورها را در ساختارهای طراحی شده از سوی غرب نمیدهد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد