یک چالش دیگر در این قاره، حضور پررنگ رژیم صهیونیستی است که البته این موارد در کنار مزایای آن رنگ میبازد. دسترسی به کانال سوئز، تنگه جبلالطارق، بابالمندب و دماغه امیدنیک، این قاره را به مرکزی برای رقابت همه کشورها تبدیل کرده و بهویژه در سالهای اخیر برخی بازیگران منطقهای هم دامنه حضور خود در این قاره را بیشتر کردهاند، به طور مثال ترکیه از یک سو و قطر، امارات و عربستان از سوی دیگر که عمدتا اهداف اقتصادی را در کار با این قاره مدنظر قرار دادهاند.
دیپلماسی اقتصادی در قاره سیاه
از زمان شروع به کار دولت سیزدهم، سیدابراهیم رئیسی در پارادایم ارتباط با کشورهای مستقل همیشه بر جایگاه آفریقا در سیاست خارجی این دولت تأکید داشته و گزارهای که مورد توجه قرار میدهد این بوده که غربیها عمدتا به دنبال بهرهبرداری از منابع و ذخایر قاره آفریقا هستند و در مقابل نهتنها به توسعه و رفاه مردم آن کمک نمیکنند، بلکه سیاست عقبماندگی کشورهای آفریقایی را با شدت پیگیری میکنند اما جمهوری اسلامی ایر ان به عنوان دوست و شریک واقعی و در راستای منافع مشترک به دنبال استقلال و پیشرفت مردم این قاره است. درواقع اولویت توسعه روابط با قاره آفریقا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، رنگ جدیدی گرفته و در دولت رئیسی با جدیت تمام ظرفیتهای همکاری با کشورهای آفریقایی از حالت آفلاین خارج شده است، نشانه آن هم تور آفریقایی حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه بود که از ابتدای تصدی در این سمت، بارها بر اهمیت قاره آفریقا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده و اگر خاطرتان باشد، شهریور سال گذشته به کشورهای مالی، تانزانیا و زنگبار رفت و بهمن۱۴۰۱ به موریتانی سفر کرد. تا اینجای کار وضعیت نشان داده، قاره آفریقا بعد آسیا از اولویتهای اصلی دیپلماسی اقتصادی ایران است.
بده بستان ایرانیها و آفریقاییها
البته این تمام ماجرای ارادت ایران به قاره آفریقا نیست، همین خرداد امسال هم رئیس دستگاه دیپلماسی در سفر به کیپتاون آفریقایجنوبی در نشست بریکس پلاس شرکت کرد و در حاشیه آن هم با چند نفر از وزرای خارجه این قاره از جمله وزیر خارجه آفریقایجنوبی دیدار و گفتوگو کرد. حتی بعد از آن امیرعبداللهیان در تهران میزبان تعدادی از وزرای خارجه کشورهای این قاره شد و شنبه همین هفته هم وزیر خارجه الجزایر سفری به تهران داشت و ضمن دیدار با امیرعبداللهیان با رئیسی هم ملاقات و گفتوگو کرد. روابط با این کشور آفریقایی آنقدر حسنه شده که در مذاکرات دو وزیر توافق شد روادید خدمت و سیاسی لغو شود و حتی امیرعبداللهیان از برنامهریزی برای شرکت رئیسجمهور در نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز در الجزیره هم خبر داد.
نه آفریقا به هژمونی آمریکا
اتفاق و رویکرد بسیار مهم دیگر نوع نگاه و اتمسفر حاکم در آفریقا نسبت به آمریکاست و آفریقا عملا در مسیر الحاق به جهان چندقطبی و رویگردانی از هژمونی آمریکا قرار دارد. نشنال اینترست در اینباره نوشته است: پاسخ آفریقا به جنگ اوکراین حفظ بیطرفی و حمایت از جهان چند قطبی بوده که آمریکا و غرب را نگران و شگفتزده کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد کشورهای این قاره به سمت چندقطبیگرایی و فرار از هژمونی غرب و آمریکا گام برمیدارند. در حالی که آمریکا و شرکای اروپاییاش، نگران و نظارهگر نشستهای سران روسیه و چین بودند، پوتین در رفت و آمد بین این نشست و کنفرانسی با حضور نمایندگان بیش از ۴۰ کشور آفریقایی شرکتکننده بود که تحت عنوان «روسیه-آفریقا در جهان چند قطبی» برگزار میشد. در کنار آن، آفریقایجنوبی در کنار روسیه، چین، هند و برزیل، اعضای سازمان بینالمللی بریکس است که قصد دارند توازن جدیدی علیه هژمونی آمریکا ایجاد و به پیشبرد جهان چند قطبی کمک کنند. حتی بهتازگی مصر، نیجریه و سنگال هم در نشست وزیران خارجه بریکس مورد استقبال قرار گرفتند.درواقع آفریقا معتقد است در حالی که جنگ اوکراین پیامدهای جهانی دارد اما در درجه اول این مشکل غرب است، چون آفریقاییها عادت دارند وقتی مشکل دارند به آنها گفته شود که باید یک راهحل آفریقایی برای مشکل خود بیابند. آنها بر این باورند که حال چرا باید مشکل غرب، مشکل کل جهان باشد؟
تلافی سیاهها
گرچه رسانههای اصلی جهان اغلب بر انگیزه نظامی آفریقا در حفظ بیطرفی در جنگ روسیه تأکید میکنند اما این فقط یکی از انگیزههای متعدد است. علاوه بر چندقطبی، استعمار و کودتا، غیرجذاب بودن دخالت در جنگ نیابتی و روابط نظامی، تعدادی انگیزه دیگر نیز در آفریقا وجود دارد: بسیاری از کشورهای آفریقایی از روابط اقتصادی رو به رشد با روسیه برخوردارند در حالی که همیشه کشورهای آفریقایی از این که نادیده گرفته شدهاند و علیه آنها تبعیض میشود، گلایه دارند. مثلا در همین ماجرای کووید ـــ ۱۹ که غرب واکسنها را تلنبار کرده بود به طوری که تاریخ آنها منقضی شد ولی توجهی به نیاز آفریقا نشد و این کشورها وادار شدند به سمت روسیه و چین بروند.
آوردههای اقتصادی برای ایران
شاید این پرسش مطرح شود که حالا از تعامل با آفریقا چه چیزی نصیب ایران خواهد شد؟ براساس آماری که تا الان وجود دارد، حجم روابط تجاری بین ایران و کشورهای آفریقایی نسبت به سال قبل دو برابر افزایش یافته و از حدود ۶۰۰ میلیون دلار در سال به بیش از یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است. این نتیجه هدفگذاری است که دولت سیزدهم برای توسعه روابط با کشورهای مختلف ازجمله آفریقا انجام داده است. کشورهای آفریقایی سالانه بیش از ۶۰۰میلیارد دلار واردات دارند از این حجم واردات ۱۰۰ میلیارد دلار تنها به نفت و مشتقات آن مربوط است.براساس دستورالعمل به سفارتخانهها در حوزه آفریقا شاهد پویایی بیشتر سفارتخانهها و نمایندگیهای خود خواهیم بود و احتمال دارد در همین چارچوب مناسبات تجاری و اقتصادی ایران با حوزه آفریقا شکوفایی بیشتری را در آینده داشته باشد. نگاه رسانههای عربی هم قابل توجه است، آنها معتقدند ایران بهتازگی تماس با کشورهای قاره آفریقا را افزایش داده است، چون قاره آفریقا مملو از فرصتهاست و میتواند به ایران کمک کند تا نفوذ خود را چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی گسترش دهد و همچنین بازارهای جایگزین و فرصتهای تجاری را فراهم کند. مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در دومین نشست معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم گفته بود: زمینه صادرات دارو به کشورهای مختلف بهویژه کشورهای آفریقایی فراهم شده و بخش خصوصی میتواند در این زمینه فعالیت ویژهای داشته باشد.حتی پس از آن هم جلسه ستاد هماهنگی روابط اقتصادی خارجی با موضوع آخرین وضعیت روابط اقتصادی کشورمان با قاره آفریقا، ۱۵آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و مهدی صفری بار دیگر توجه به آفریقا را از اولویتهای سیاست خارجی دولت سیزدهم خواند و با اشاره به برگزاری نشست کمیسیون مشترک با آفریقای جنوبی، تانزانیا و زیمبابوه در آینده، بر تجارت متوازن با این قاره تأکید کرد. لزوم صدور خدمات مهندسی، ساخت سد و نیروگاه و کشت فراسرزمینی، راهاندازی خط کشتیرانی و خطوط مستقیم هوایی بین ایران و کشورهای آفریقایی، موانع اجرایی شدن کشت فراسرزمینی و تشکیل ستاد آفریقا از دیگر موضوعاتی بود که در این نشست مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. از سوی دیگر کمکاری زیادی در حوزه آفریقا در دولت قبل صورت گرفته به طوری که فقط تعداد سفارتهای ترکیه در آفریقا ۴۳ سفارت اما تعداد سفارتهای ایران در آفریقا ۱۸سفارت بوده است، این یعنی زمانی که تیم مذاکره قبلی معطل برجام بود و رسانههای برجامی کشور را با اخبار مذاکرات معطل کرده بودند، رئیسجمهور ترکیه تورهای آفریقایی میرفت و قراردادهای کلان میبست .
آفریقای جدید
بههرحال آفریقا چشماندازی امیدوارکننده برای سرمایهگذاری دارد، ظرفیتهای قابلتوجه قاره آفریقا به سبب تراکم جمعیتی و همچنین میل به فعالیت در بخشهای جدید مالی، اطلاعاتی و خدماتی علاوه بر ظرفیت سنتی کشاورزی و معادن، سبب شده تا علاوهبر سرمایهگذاران سنتی بازمانده از دوران استعمار، در سالهای اخیر سرمایهگذاران تازهای نیز جذب آن شوند. درواقع چشمانداز رشد برای آفریقا بهعنوان یک کل، چشمگیر اما وضعیت بسته به کشور و هر منطقه متفاوت است. پایگاه پلتفرمهای صنعتی مجتمع ARISE (IIP) فعال در حوزه صنعت و اقتصاد در گزارشی فرصتهای ارائه شده توسط برخی صنایع آفریقا را بررسی کرده است. در سالهای اخیر بیش از ۲۰۰میلیون مرد و زن آفریقایی به بازار بانکداری و مخابرات ورود و در نتیجه به رشد این بخشها کمک کردهاند. بنابراین رشد سریع اقتصاد آفریقا سبب شده تا این قاره، گذاری از صنایع معدنی و کشاورزی به سایر بخشها مانند عمدهفروشی، خردهفروشی، گردشگری و ارتباطات داشته باشد.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد